اهل بیت در لغت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
"[[اهل بیت]]" مرکب از "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضافالیه خود معنی میشود، "[[أهل]] الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته میشود. "[[أهل]] الأمر" [[والیان]] و [[فرمانروایان]] هستند و "[[أهل]] الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیکترین افراد به شخص، "[[اهل]] الرجل" گفته میشود و "[[أهل]] البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۶۶۵.</ref> | "[[اهل بیت]]" مرکب از "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضافالیه خود معنی میشود، "[[أهل]] الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته میشود. "[[أهل]] الأمر" [[والیان]] و [[فرمانروایان]] هستند و "[[أهل]] الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیکترین افراد به شخص، "[[اهل]] الرجل" گفته میشود و "[[أهل]] البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۶۶۵.</ref> | ||
درباره معنای لغوی کلمه "[[أهل]]" دو دیدگاه به چشم میخورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن [[تفسیر]] کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننمودهاند. این گروه، مصادیق [[خانواده]]، [[خاندان]]، [[خویشان]]، [[شیعیان]] و [[اهل دین]] [[انسان]] را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند<ref>ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج۱، | درباره معنای لغوی کلمه "[[أهل]]" دو دیدگاه به چشم میخورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن [[تفسیر]] کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننمودهاند. این گروه، مصادیق [[خانواده]]، [[خاندان]]، [[خویشان]]، [[شیعیان]] و [[اهل دین]] [[انسان]] را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند<ref>ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج۱، ص۴۵.</ref> | ||
در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشهای واحد را برای واژه "[[أهل]]" قائلاند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است<ref>مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.</ref>.<ref>[[سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی]]، [[مقامات اولیاء (کتاب)|مقامات اولیاء]]، ج۱، ص۲۷؛ [[احمد زمردیان|زمردیان، احمد]]، [[مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره (کتاب)|مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص۲۲.</ref> | در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشهای واحد را برای واژه "[[أهل]]" قائلاند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است<ref>مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.</ref>.<ref>[[سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی]]، [[مقامات اولیاء (کتاب)|مقامات اولیاء]]، ج۱، ص۲۷؛ [[احمد زمردیان|زمردیان، احمد]]، [[مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره (کتاب)|مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص۲۲.</ref> |
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۵
معناشناسی
"اهل بیت" مرکب از "اهل" و "بیت" است. اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. کلمۀ اهل معمولاً با توجه به مضافالیه خود معنی میشود، "أهل الرجل" قبیله و نزدیکان او هستند. به همسر مرد نیز اهل او گفته میشود. "أهل الأمر" والیان و فرمانروایان هستند و "أهل الاسلام" مسلمانان هستند و گاهی به خواص و نزدیکترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته میشود و "أهل البیت" به معنی ساکنان خانه یا اتاق است[۱].[۲]
درباره معنای لغوی کلمه "أهل" دو دیدگاه به چشم میخورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن تفسیر کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننمودهاند. این گروه، مصادیق خانواده، خاندان، خویشان، شیعیان و اهل دین انسان را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند[۳].[۴]
در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشهای واحد را برای واژه "أهل" قائلاند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است[۵].[۶]
با مقایسه دو دیدگاه، روشن میشود دیدگاه دوم که قائل به "وجود یک ریشه معنایی جامع و فراگیر برای واژه أهل" است بهتر از دیدگاه نخست است؛ زیرا بازگشت معانی دیدگاه اول به دیدگاه دوم است[۷]. در مجموع واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۸] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهل" قویتر خواهد بود[۹]. از نظر واژهشناسان "آل" به دلیل اینکه مصغّر آن "اُهَیْل" است با "اهل" یکی است، با این تفاوت که "آل" مخصوص انسانهاست و باید به اسم عَلَم اضافه شود، در حالی که چنین التزامی در کار برد "اهل" وجود ندارد[۱۰].[۱۱]
"بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۱۲] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۱۳].
منابع
پانویس
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۵.
- ↑ ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.
- ↑ تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج۱، ص۴۵.
- ↑ مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء، ج۱، ص۲۷؛ زمردیان، احمد، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۲.
- ↑ ر.ک. حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر، ج۱، ص۹۹.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳ ـ ۸۴.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۱۶۹ ـ ۱۷۱، «اهل».
- ↑ مفردات، ص۹۸، «آل».
- ↑ یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۵۴۵، «بیت».
- ↑ یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.