اهل بیت پیامبر خاتم در عرفان اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

دو نکته عرفانی، معنوی و معرفتی درباره «أهل بیت النبوه»

الف) برخی عرفا برآنند که مراد از «بیت النبوه» شهر و خانۀ علم است که آن وجود مقدس رسول‌اکرم (ص) است و مراد از «اهل خانۀ علم»، علی (ع) دانستۀ هدی (ع) هستند و در این معنای لطیف اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین (ع) کرده‌اند که فرمود: ماییم خانه‌هایی که خدای متعال امر فرمود از درهای آن وارد شوند[۱] و این شاید اشاره به همان حدیث مشهور باشد که رسول‌اکرم (ص) فرمودند: «من شهر علم هستم و علی درب آن شهر است»[۲] و به مصداق آیۀ شریفۀ ﴿وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا[۳] چنانکه رسول‌اکرم، خانۀ علم باشد، درهای آن خانه، ائمّۀ هدی (ع) هستند که باید از آن درها داخل آن مقام گردید. پس می‌توان در ترجمۀ «السلام علیکم یا أهل بیت النبوّه» با عنایت به نکتۀ فوق گفت: سلام بر شما ای اهل‌ خانۀ علم! و سلام بر شما که باب علم را به روی مشتاقان خود می‌گشایید.

ب) رسول‌اکرم (ص) دارای دو نوع خانه است: یکی خانه ظاهری ـ مانند بقیه افراد ـ که از خِشت و گِل است و دیگری خانۀ نبوّت است. این خانۀ نبوّت، محلّ تجلّی و ظهور اسماء و صفات خداوند است این خانه دارای دو در است: یک درش به سوی عالم وحدت و احدّیت غیب الغیوب ذات باری تعالی و در دیگرش به سوی عالم کثرت یعنی: خلق و ما سوی الله است؛ لذا فرمود: «اُوتیتُ جوامعَ الکَلِم»[۴]. برای ظهور اسماء و صفات حق تعالی خلیفه‌ای لازم بود که در ظهور، جانشین او گردد و بنابراین نور او در آینۀ خلافت و ولایت و نبوّت منعکس گردید و درهای برکت گشوده شد.

مقام نبوّت (ص) در حدیثی چنین فرمودند: «آدم و کلّ هستی یعنی ما سوی الله تحت ولایت حقایق خداوند است»[۵].

عدم پذیرش ولایت و خلافت و نبوّت ایشان از سوی برخی به دلیل ضعف استعداد و نقصان آنها در پذیرش کمال و مقام وجود است. نبوّت، جایگاه ظهور خلافت و ولایت است و این دو مقام، باطن نبوّت هستند و وصی آن حضرت (ص) یعنی امیرالمؤمنین (ع) طبق فرمایش قرآن، نفس رسول‌خدا (ص) است. چنانکه فرمود (ص): «من و علی از یک نور آفریده شده‌ایم»[۶].

خداوند می‌فرماید: ﴿و أشرقتِ الأرضُ بنور ربّها[۷]. امام صادق (ع) می‌فرماید: «مراد از رب زمین، همان امام زمین است»[۸].

امام هادی (ع) نیز در فرازی از همین زیارت جامعه می‌فرماید: «واشرقت الأرضُ بنورکم» یعنی به نور محمّد (ص) و اهل‌بیت او (ع)»[۹]. «قال الله تعالی (فی الحدیث القدسی): لولاکَ لَما خلقتُ الأفلاک»[۱۰]. ای رسول! اگر تو نبودی هیچ‌چیز را خلق نمی‌کردم[۱۱].

منابع

پانویس

  1. «نحن البیوت التی امر الله ان یوتی من ابوابها»، ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، «مناقب آل ابی طالب (ع)»، ج۲، فصل فی المسابقة بالعلم، ص۳۴.
  2. «قال رسول الله (ص): انا مدینة العلم و علیّ بابها». ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، «تحف العقول عن آل الرسول»، ص۴۳۰؛ ابن بابویه، محمد بن علی، «الامالی»، ص۳۴۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، «عیون اخبار الرضا (ع)»، ج۲، ص۶۶.
  3. سوره بقره، آیه ۱۸۹.
  4. «جوامع‌الکلم» ‌ ترکیبی‌ وصفی‌ است‌ که‌ در آن‌ جای‌ صفت‌ و موصوف‌ عوض‌ و صفت‌ به‌ موصوف‌ اضافه‌ شده‌، صورت‌ اصلی‌ آن‌ «الکَلِمُ الجامعه» بوده‌ است‌. جوامع‌، جمعِ جامعه‌ است‌ و کَلِم‌، جمعِ کلمه‌، و کلمه‌ هم‌ یک‌ لفظ‌ و هم‌ مجموعه‌ای‌ از الفاظ‌ را در بر می‌گیرد. در زبان‌ عربی‌ واژه کلمه‌ را به‌کار می‌برند و از آن‌ مجموعه‌ای‌ از کلمات‌، نظیر یک‌ خطبه‌ و یک‌ قصیده‌، را قصد می‌کنند. کَلِم‌ هم‌ کمتر از سه‌ کلمه‌ را در بر نمی‌گیرد. بنابراین‌، منظور از «جوامع‌الکلم‌«، مجموعه‌ای‌ از جملات‌ و سخنان‌ جامع‌ و فراگیر است‌. دیلمی، حسن بن محمد، «ارشاد القلوب الی الصواب»، ج۱، الجزء الاول، ص۱۲.
  5. «آدمُ و مَن دونَه تحت لِوائی»، راوندی، قطب الدین، سعید بن هبة الله، «الخرائج و الجرائح»، ج۲، الباب السابع عشر فی الموازاة بین معجزات نبینا و معجزات اوصیائه و... ، ص۸۷۶. ؛ ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، «مناقب آل ابی طالب (ع)»، ج۱، فصل فی اللطائف، ص۲۱۴.
  6. «قال رسول الله (ص): «خُلقتُ انا و علیّ من نور واحد»، ابن بابویه، محمد بن علی، «الخصال»، ج۱، ص۳۱؛ ابن ابی جمهور، محمد بن زین الدین، «عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة»، ج۴، ص۱۲۴.
  7. «و (در آن روز روی) زمین به نور پروردگارش (نور خاصی که برای آن روز آفریده شده)، روشن گردد». سوره زمر، آیه۶۹.
  8. حویزی، عبدعلی بن جمعة، «تفسیر نور الثقلین»، ج۴، ص۵۰۳، ذیل آیه۶۹ سوره مبارکه نور.
  9. «و زمین به نور شما] اهل بیت[روشن گردد»
  10. «اگر تو ای فاطمه نبودی، همانا زمین و آسمان‌ها را خلق نمی‌کردم».. فیض کاشانی، محمد بن حسن بن شاه مرتضی، «الوافی»، ج۱، ص۵۲.
  11. زمردیان، احمد، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۶-۲۷.