کارکردهای نبوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جستار موقت}}
{{جستار موقت}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
کارکردهای نبوت به معنای فواید و آثار مترتب بر نبوت پیامبران است.


== کارکردهای نبوت از دیدگاه خواجه نصیر طوسی==
[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، ۹ وجه از وجوه حسن بعثت را در کتاب [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید الاعتقاد]] ذکر کرده است:
[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، ۹ وجه از وجوه حسن بعثت را در کتاب [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید الاعتقاد]] ذکر کرده است:
#عقل، در حوزه مسائلی که خود بر درک آن تواناست، از سوی [[وحی]] تأیید و تقویت می‌شود و در حوزه‌ای که راهی به آن ندارد، معارف لازم به انسان ارائه گردد.  
#عقل، در حوزه مسائلی که خود بر درک آن تواناست، از سوی [[وحی]] تأیید و تقویت می‌شود و در حوزه‌ای که راهی به آن ندارد، معارف لازم به انسان ارائه گردد.  

نسخهٔ ‏۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۱

کارکردهای نبوت به معنای فواید و آثار مترتب بر نبوت پیامبران است.

کارکردهای نبوت از دیدگاه خواجه نصیر طوسی

خواجه نصیرالدین طوسی، ۹ وجه از وجوه حسن بعثت را در کتاب تجرید الاعتقاد ذکر کرده است:

  1. عقل، در حوزه مسائلی که خود بر درک آن تواناست، از سوی وحی تأیید و تقویت می‌شود و در حوزه‌ای که راهی به آن ندارد، معارف لازم به انسان ارائه گردد.
  2. آدمی، همواره احتمال می‌دهد که فعل او مورد رضایت مولایش نباشد، با ارسال پیامبران، این ترس رخت بر می‌بندد [۱].
  3. عقل، از درک حسن و قبح گروهی از افعال ناتوان است و نیازمند به وحی دارد.
  4. عقل به‌تنهایی نمی‌تواند از سود یا زیان بسیاری از امور "مانند خوراکی و دارو" آگاه شود.
  5. رفع نیاز بشر به قوانین اصلاح‌کننده روابط اجتماعی
  6. شکوفایی استعدادهای علمی
  7. آموزش صنایع و فنون
  8. تعلیم حکمت عملی "اخلاق و سیاست"
  9. تعلیم واجبات و محرمات شرعی [۲].

وجه اول و پنجم و هشتم پس از تکمیل و بازسازی به‌صورت دلایلی بر ضرورت بعثت پیامبران ارائه شده‌اند. و وجه چهارم و هفتم از فواید و اهداف اصلی و ذاتی بعثت پیامبران نیستند. بخشی از مهم‌ترین فواید بعثت پیامبران:

  1. ارائه عمیق‌ترین اندیشه‌ها در باب شناخت آفریدگار
  2. ارائه معارفی ژرف درباره حقیقت انسان
  3. عرضه آموزه‌های بلند درباره جهان هستی
  4. ارائه تعالیم حیات‌بخش اخلاقی
  5. تشریح قوانین و احکام فردی و اجتماعی
  6. تحقق الگوهای عینی کمال انسانی
  7. بسط عدالت اجتماعی [۳].

برخی از این کارکردها

  1. در مواردی، شرع به یاری عقل می‌شتابد مانند اثبات وجود و صفات الهی.
  2. عقل در مواردی به شریعت نیازمند است مانند معرفی طبقات بهشت و جهنم.
  3. در صورتی که اعمال انسان‌ها با بایدها و نبایدهای شرعی انطباق یابد، بعثت، منشأ زوال خوف است در بندگان.
  4. درک هر چیز منافع و مضر که تجربه ناپذیرند و یا به زمان طولانی نیاز دارند.
  5. درک افعال پسندیده و ناپسندیده.
  6. حفظ نوع انسانی در اثر برقراری نظم اجتماعی و سنت‌های الهی.
  7. تکمیل امور اخلاقی و عنوان انسان‌ها.
  8. آموزش صنعت و فنونی که بر مردم پوشیده است.
  9. تعلیم اخلاق و سیاست‌های اجتماعی.
  10. اطلاع یافتن از ثواب و عقاب اخروی .
  11. عقول آدمی گرفتار اضدادی چون شهوت، نفرت، وهم و... است که گاهی انسان را به امور منافی با عقل دعوت می‌کنند و فقط پیامبر خارجی می‌تواند مانع و زاجر این قوا باشد.
  12. برخی از صفات الهی، از ناحیه عقل راهی به کشف آنها نیست، مانند کلام و سمع و بصر الهی.

پس ترک ایجاد نبی و ارسال رسول، موجب اهمال نوع انسان باشد و اهمال، مؤدی به هلاک نوع شود و نقض غرض لازم آید [۴].

دلیل نیازمندی

اگر قبول کنیم که زندگی بشر با مردنش در این دنیا پایان نمی‌پذیرد و نشئه دیگری وجود دارد، بدون شک علم و عقل بشر برای تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص منافع و مضراتش کافی نیست. حتی اصل وجود چنین جهانی نه صددرصد قابل‌اثبات است و نه صددرصد قابل نفی. لذا نیاز به انبیا در مسائل اخروی جای بحثی ندارد. اما علاوه بر این، قرآن، مسئله زندگی دنیا را هم ازنظر هدف انبیا مطرح می‌کند: ﴿﴿...لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط و در جاهای دیگر آن هدف دیگر "شناخت خداوند" را هم ذکر می‌کند. پس قرآن، وجود پیامبران را برای برقراری عدالت لازم و ضروری می‌داند. ازنظر علمی و مطالعات اجتماعی همچنین ضرورتی هست. بشر به‌حکم غریزه اجبار ندارد که زندگی‌اش اجتماعی باشد برخلاف حیوان‌های اجتماعی که از طرف خود خلقت و طبیعت، مسخر و مجبورند که اجتماعی زندگی کنند، یعنی لزومی نیست وظیفه‌اش را با تعلیم و تربیت یاد بگیرد بلکه راه خودش را اجباراً می‌داند [۵]. اما این نقص در بشر هست و به او این غریزه داده نشده است. آن وقت بشر به موجب همین اختیار، امکان تخلف از وظیفه، همیشه برایش هست و دنبال هدف‌های خودش می‌رود و نه دنبال مصلحت اجتماع، برخلاف حیوان اجتماعی. بشر نیاز دارد به یک هدایت و رهبری که او را به‌سوی مصالح اجتماعی‌اش هدایت و رهبری کند و نیازمند است به یک قوه حاکم بر وجودش که او را به دنبال مصالح اجتماعی بفرستد که همان ایمان باشد. اگر حکومت دین و انبیا نبود، بشر خودش را خورده بود یعنی همین الآن‌هم بشر تربیت‌های انسانی‌ای که دارد، از بقایای همان تعلیمات دینی و طناب‌های آسمانی است چون خیلی تفاوت است میان افراد بشر، عده‌ای گوسفند و عده‌ای گرگ‌اند [۶].

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع نبوت



پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید: