تقوا در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث تقوا است. "تقوا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تقوا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تقوا پرهیزگاری، خویشتن داری در برابر خواهش های نفسانی، پرهیز از موجبات خشم خداوند[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • تقوا اسم مصدر از ریشه "و ـ ق ـ ی"، در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و مراقبت شدید و فوق العاده[۲] و در ادبیات معارف اسلامی به معنای حفظ خویشتن از مطلق محظورات است؛ اعم از محرمات و مکروهات[۳] برخی ترک بعضی از مباحات را نیز در تحقق این معنا لازم دانسته‌اند[۴]، چنان که پیامبر اکرم(ص) وجه نامگذاری پرهیزگار به متّقی را انجام ندادن برخی از مباحات به انگیزه پرهیز از حرام‌ها دانسته است[۵][۶].
  • بر این اساس، عارفان افزون بر دوری از محرّمات، اجتناب از لذت‌های حلال دنیوی را در مراتبی از تقوا لازم شمرده‌اند[۷]، پس می‌توان گفت تقوا خصوصیاتی دارد که به حسب موارد، مختلف می‌گردند و قدر جامع آن ها پرهیز از محرمات شرعی و عقلی، توجه به حق و التفات به پاکسازی عمل و به سوی مجرای طبیعی و متعارف اعمال حرکت کردن است، همان گونه که فجور، فاصله گرفتن از حالت اعتدال و خارج شدن از جریان طبیعی کارهاست[۸] و از آغاز پیدایش ایمان در دل مؤمن تا آخرین درجه کمال، همواره ملازم مؤمن است و در هر مرحله‌ای اقتضایی دارد؛ مانند محافظت نفس از عذاب و آتش، پرهیز از سخطِ خدا و مخالفت با وی و اجتناب از دوری و محجوبیت از خداوند[۹][۱۰].

تقوا در قرآن

  • واژه تقوا و دیگر مشتقات ریشه آن ۲۵۸ بار در قرآن کریم آمده‌اند و مباحثی گوناگون را دربردارند؛ چون معنوی بودن تقوا ﴿ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ [۱۱]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ [۱۲]، تقوا بهترین پوشش معنوی ﴿يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ [۱۳]، تقوا ملاک برتری انسان‌ها ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ [۱۴]، تقوا بهترین توشه ﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الأَلْبَابِ [۱۵]، علل تقوا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۶]، آثار تقوا ﴿فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا [۱۷]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ [۱۸] و ویژگی های متقیان ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [۱۹].
  • برخی مشتقات تقوا در قرآن تنها در معنای لغوی آن به کار رفته‌اند؛ مانند ﴿فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا [۲۰]؛ ﴿وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ [۲۱] و ﴿لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ [۲۲][۲۳]..
  • در آیه‌ای نیز تقوا مضاف الیه واژه ﴿كَلِمَةَ است: ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا [۲۴] بیشتر مفسران گفته اند: مراد از ﴿كَلِمَةَ التَّقْوَى کلمه توحید یعنی قول " لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏" است[۲۵] و نیز روایاتی کلمه تقوا را رسول خدا(ص)، امیرمؤمنان علی(ع) و امامان(ع) دانسته اند[۲۶].
  • اطلاق کلمه تقوا بر امامان(ع) یا از این روست که آن‌ها کلمات الهی‌اند و همان طور که کلمات از ضمیر خبر می‌دهند، آنان مراد خداوند را بیان می‌کنند یا بدان جهت است که ولایت ایشان و پذیرفتن امامت آنان انسان را از آتش جهنم نگه می‌دارد[۲۷]، چنان که در بعضی از روایات از ولایت امیرمؤمنان به ﴿كَلِمَةَ التَّقْوَى یاد شده است[۲۸] در زیارت‌های زیادی همچون زیارت امام حسین(ع) در اربعین، عید فطر و قربان شهادت داده می‌شود که امامان از فرزندان او، کلمه تقوایند[۲۹][۳۰]..

قلبی بودن تقوا و فراگیری حوزه‌های آن

  • تعبیر تقوای قلوب در آیه ﴿ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ [۳۱] می‌رساند که تقوا امری معنوی و مرتبط با روح و نفس انسان است[۳۲] و همچون اعمال نیست که متشکل از حرکات و سکنات و از نظر ظاهری، مشترک بین طاعت و معصیت باشد و همچنین از عناوینی نیست که بتوان آن را قطعاً از افعالی چون احسان، طاعت و امثال این‌ها انتزاع کرد و به شکلی حتمی به تقوای عامل آن پی‌برد[۳۳].
  • آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ [۳۴] نیز می‌رساند که تقوا با قلب پیوند دارد[۳۵]..
  • برپایه روایات معصومان(ع) هم تقوا امری قلبی و نفسی است، چنان که به فرموده رسول اکرم(ص) هر چیزی معدنی دارد و معدن تقوا قلوب عاقلان است[۳۶] یا این حدیث که تقوا ریشه ایمان است[۳۷].
  • تقوا دارای حوزه‌های گوناگونی است و امور اعتقادی، اخلاقی و رفتاری را دربرمی‌گیرد، از این رو برخی به استناد نخستین آیات سوره بقره گفته‌اند که خداوند در آیات یاد شده اوصافی را برای متقیان ذکر می‌کند که هریک بیانگر شعبه‌ای از تقواست؛ از ﴿يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ تقوای اعتقادی و از ﴿يُقِيمُونَ الصَّلاةَ تقوای عبادی و از ﴿مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ تقوای مالی و غیر مالی (همچون مقام و موقعیت) مراد است[۳۸][۳۹]..
  • شعبه‌ها و موارد تقوا در آیات فراوان نام برده شده‌اند و برخی از آن‌ها عبارت‌اند از توحید و پرستش خدا ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ [۴۰]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ [۴۱]، ﴿فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ [۴۲]؛ ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ [۴۳]؛ ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا [۴۴]، ایمان به کتاب‌های آسمانی، آیات و احکام الهی، پیامبران و تسلیم محض بودن در برابر ایشان ﴿مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ [۴۵]؛ ﴿وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ [۴۶]؛ ﴿وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ [۴۷]؛ ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ [۴۸]، ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ [۴۹]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۵۰]؛ ﴿وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ [۵۱]، عدالت در رفتار و گفتار ﴿وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُواْ قَوْلاً سَدِيدًا [۵۲]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [۵۳]، امر به نماز ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى [۵۴]، اتمام حج و عمره ﴿وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۵۵]، دستور دادن به یادآوری خدا در ایام خاص حج ﴿وَاذْكُرُواْ اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۵۶]، اجتناب از صید خشکی در حال احرام ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَائِرَ اللَّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلائِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبَرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ [۵۷]، ﴿أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۵۸]، پرهیز از ربا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [۵۹]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۶۰]، دوری از نجوا به قصد گناه و تجاوز ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلا تَتَنَاجَوْا بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۶۱]، لزوم وصیت ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ [۶۲]، ادای امانت ﴿وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ [۶۳]، پاس داشتن حق در نوشتن دیون و ادای شهادات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْا أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُواْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ [۶۴]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُواْ أَن تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُواْ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۶۵]، پرهیختن از استهزا، عیبجویی، لقب زشت دادن، گمان بد، تجسّس، غیبت و بدگویی ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۶۶][۶۷]..

اهمیت و جایگاه تقوا

  • از منظر قرآن فقط اعمال متقیان پذیرفته است: ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ [۶۸] و به کاری که بنیان آن براساس تقوا نباشد، هرگز اعتنایی نیست[۶۹]، هرچند ساختن مسجد باشد: ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۷۰]؛ نیز بر پایه روایات فراوانی شرط قبولی اعمال تقواست[۷۱][۷۲].
  • تقوا دستور خداوند به خاتم پیامبران(ص): ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا [۷۳] و نیز سفارش او به پیروان اسلام و دیگر ادیان الهی است و چنانچه ویژگی دیگری بیش از آن به صلاح بندگان و در خوبی، جامع تر و در ارزش عظیم تر و در عبودیت فراگیرتر می‌بود، خداوند مهربان به آن وصیت می‌کرد[۷۴]﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا [۷۵] پیامبر(ص) و امامان(ع) نیز به رعایت تقوای الهی سفارش کرده[۷۶]، آن را سرآمد کارها[۷۷] و بزرگ‌ترین وصیت دانسته‌اند[۷۸][۷۹]..
  • در قرآن کریم از تقوا با اوصافی یاد شده که بیانگر اهمیت و جایگاه ویژه آن از دیدگاه قرآن‌اند:
  1. تقوا بهترین پوشش معنوی ﴿يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ [۸۰]، خداوند متعال در این آیه پس از یادآوری لباس ظاهری انسان که عورت وی را می‌پوشاند و مایه زیبایی اوست به ذکر لباس باطنی و معنوی می‌پردازد که بدی‌های باطنی انسان مانند شرک، گناهان، رذایل و جز این‌ها را می‌پوشاند. این لباس همان تقواست که خداوند مردم را به آن امر کرده است و پیداست که ذلّت آشکار شدن بدی‌های باطنی، شدیدتر و تلخ‌تر و ماندگارتر است، از این رو لباس تقوا بهتر از لباس ظاهر است. نیز به فرزندان آدم هشدار می‌دهد که شیطان شما را نفریبد و لباس تقوایی را که بر اندام شما پوشاندیم و فطرت شما را بر آن سرشتیم از شما نگیرد، آن گونه که لباس پدر و مادر شما را با حیله از تن ایشان به درآورد، در نتیجه عورت آنان نمایان گشت: ﴿يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ [۸۱] برای لباس تقوا تفاسیر دیگری نیز هست؛ مانند لباس جنگ[۸۲] (زره، خود و...)، آنچه انسان با آن عورت ظاهری خود را می‌پوشاند[۸۳] و لباس متقیان در قیامت؛ لکن هیچ یک از این تفاسیر با سیاق آیه هماهنگ نیستند[۸۴] روایات نیز تفاسیری برای لباس تقوا برمی‌شمارند[۸۵] که در حقیقت بیان مصداق است[۸۶] و با تفسیر ارائه شده تعارضی ندارد.
  2. تقوا بهترین توشه معنوی قرآن در ضمن بیان بعضی احکام حج به برگرفتن توشه از اعمال نیک[۸۷] فرمان داده و از تقوا به عنوان بهترین توشه یاد می کند: ﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الأَلْبَابِ [۸۸]، ذکر این مطلب در ضمن بیان اعمال حج، یا برای آن است که حج سزاوارترین عملی است که انسان باید در آن در پی انجام دادن هرچه بیشتر کارهای نیک باشد[۸۹] یا از آن روست که همان گونه که انسان در سفر حج نیازمند توشه مادی کافی و مناسب است، در عزیمت به آخرت نیز محتاج اندوخته معنوی تقواست و چون انسان در سفر پرمخاطره حج به ضرورت زاد و نیاز مبرم به آن پی می برد، به خوبی می‌تواند دریابد سفر آخرت نیز بی‌توشه تقوا میسّر نیست و از آنجا که حرکت به سوی آخرت بسی پرمخاطره‌تر از سفرهای دنیایی و رحلتی جاودانه است، نیاز انسان به توشه آخرت بسیار بیشتر و اساسی‌تر است[۹۰] و این از لطافت، ظرافت و حکمت کلام الهی و مصداق تشبیه معقول به محسوس است که موضوع توشه تقوا و نیز لباس تقوا را همراه مناسب‌ترین موضوع مرتبط با آن دو بیان کرده است؛ به گونه‌ای که مطلب کاملا حسّی می‌شود و اثر شگرفی از خود به جا می‌گذارد[۹۱]. در روایات نیز به فراهم آوردن توشه آخرت سفارش شده است[۹۲]، چنان که امام حسن مجتبی(ع) ضمن استشهاد به آیه یاد شده فرموده است: ای فرزند آدم! همانا تو از زمانی که از مادر زاییده شدی یکسره در نابودی عمرت به سر می بری، پس از آنچه در اختیار داری برای روزی که در پیش‌داری آخرت چیزی کسب و ذخیره کن. همانا مؤمن برای آخرت توشه برمی‌گیرد و کافر فقط مشغول لذت بردن و بهرهوری از دنیاست و به فکر آخرت نیست[۹۳].
  3. تقوا تنها ملاک کرامت، سعادت و امتیاز حقیقی میان مرد و زن، عرب و عجم و گروه‌ها، قبائل مختلف و نژادهای گوناگون انسان فرقی نیست و همه از یک پدر و مادرند، پس از این جهت بر یکدیگر برتری ندارند و برتری فقط در رعایت تقواست و با تقواتر در پیشگاه خداوند گرامی‌تر است[۹۴]﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ [۹۵]. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: خداوند در قیامت به همه انسان‌ها خطاب می‌کند که من شما را به اموری فرمان دادم؛ ولی آن‌ها را ضایع ساختید و در مقابل، انساب خود را بالا بردید و امروز من منسوبان به خود را بالا می‌برم و نسب‌های شما را فرو می‌نهم. کجایند متقیان؟[۹۶] برپایه این روایت پرهیزگاران به خدا منسوب‌اند. حضرت عیسی(ع) در پاسخ کسی که پرسید: کدامین مردم برترند، دو مشت خاک برداشت و گفت که کدام یک از این دو برتر است؛ آن گاه فرمود که مردم همه از خاک آفریده شده اند و گرامی‌ترین آنها نزد خدا پرهیزگارترین ایشان است[۹۷]. آیه ۳۲ سوره احزاب نیز می‌رساند زنان پیامبر در صورتی مقام و جایگاهشان از دیگر زنان بالاتر است که بیشتر از دیگران تقوا را رعایت کنند و درباره دین خداوند با احتیاط‌تر باشند﴿يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَّعْرُوفًا [۹۸][۹۹][۱۰۰].

عوامل تقوا

  1. پیروی از صراط مستقیم و دوری از راه های دیگر تقوای دینی بدون تبعیت از صراط مستقیم و اجتناب از راه‌های دیگر به دست نمی‌آید[۱۰۱] ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۰۲]، همان گونه که در آیه ۱۷ سوره محمد بخشیدن تقوا بر تسلیم شدن در برابر فطرت پاک انسانی و پیروی از حق[۱۰۳] مترتب گشته است: ﴿وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْواهُمْ [۱۰۴]. خداوند طریق هدایت و کسب تقوا را به انسان الهام و برای وی بیان کرده است: ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا [۱۰۵]؛ ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [۱۰۶][۱۰۷].
  2. مراعات وااجرای حدود الهی از آنجا که خداوند امور دشواری چون قصاص را به انگیزه پرهیز از آتش با اجتناب از معاصی واجب ساخته است، می‌توان اجرای حدود الهی و از جمله قصاص را از عوامل تقوا دانست ﴿وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۰۸]، هرچند برخی احتمال داده اند مراد از ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ در این آیه تنها پرهیز از قتل باشد نه مطلق تقوی از هر جهت[۱۰۹][۱۱۰].
  3. روزه داری روزه داری سبب تقویت اراده، مقاومت در برابر شهوات و فروکش کردن هواهای نفسانی و در نهایت، رسیدن به تقواست[۱۱۱] ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۱۲][۱۱۳].
  4. یادآوری پیام‌های آسمانی پذیرش جدّی کتاب های آسمانی و یادآوری پیام‎های آن‌ها می‌تواند انسان‌ها را به تقوا برساند: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۱۴]، از این رو خداوند اصل نزول قرآن و وعیدهای آن را و نیز در آیه ۱۸۷ سوره بقره بیان آیات خویش را به جهت حصول تقوا و تحرز از دشمنی و لجاجت با حق خوانده[۱۱۵] است و نیز هدف تبیین آیات خویش را متقی شدن مردم معرفی کرده است[۱۱۶].
  5. پرستش خدا در آغاز سوره بقره پس از بیان حال متقیان، کافران و منافقان مردم به عبادت پروردگار خویش فرا خوانده شده‌اند تا به متقیان پیوسته، از کافران و منافقان جدا شوند [۱۱۷]﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۱۸][۱۱۹].

مراتب و درجات تقوا

  • برخی آیات تقوا و ایمان را با هم مرتبط می‌دانند؛ مانند ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [۱۲۰]؛ ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۱۲۱] بر این اساس می توان گفت متقیان همان مؤمنان هستند که طبقات و درجات مختلفی دارند، بنابراین تقوا همانند ایمان درجاتی دارد[۱۲۲].
  • برخی به عدد مراتب ده گانه ایمان درجاتی ده گانه برای تقوا برشمرده اند[۱۲۳] و آیاتی از قرآن کریم نیز به گونه ای بیانگر درجات تقوا و بالاترین مرتبه آن یعنی تقوای خاص الخاص است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ[۱۲۴] به فرموده امام صادق(ع) حق تقوا این است که خداوند به گونه ای اطاعت شود که هرگز معصیتی همراه آن نباشد و به شکلی از وی یاد شود که هیچ گاه فراموش نگردد و به طوری از او سپاسگزاری شود که هیچ کفرانی با آن صورت نپذیرد[۱۲۵][۱۲۶].
  • حضرت علی(ع) درباره این آیه فرمود: قسم به خدا کسی جز ما اهل بیت به آن عمل نکرده است؛ ما هستیم که خدا را یاد می کنیم و هیچ گاه او را فراموش نمی‌کنیم؛ ماییم که خدا را شاکریم و هرگز وی را ناسپاسی نمی‌کنیم و ما هستیم که او را اطاعت کرده و هرگز نافرمانی نخواهیم کرد؛ آن گاه حضرت فرمود: چون این آیه نازل شد، صحابه گفتند: ما توان عمل به آن را نداریم، پس خداوند آیه﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱۲۷] را ـ به عقیده برخی ناسخ آیه یاد شده است[۱۲۸]ـ نازل فرمود[۱۲۹].
  • آیه ۱۶ سوره تغابن تلویحاً به مراتب و درجات میانی تقوا یعنی تقوای خاص نیز اشاره دارد، زیرا بسته به اختلاف توانایی افراد و میزان درک و همت آنان در رعایت تقوای الهی، درجات و مراتب متفاوتی از آن پدید می‌آید[۱۳۰]. آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ </ref> ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است؛ سوره حجرات، آیه: 13.</ref> نیز به تفاوت تشکیکی تقوا اشاره دارد[۱۳۱]؛ همچنین آیه ﴿لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّأَحْسَنُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [۱۳۲] تدرّج در تقوا را می‌رساند[۱۳۳][۱۳۴].
  • گفتنی است نازل ترین مرتبه تقوا، پرهیز از کیفر مانند آتش جهنم است که در آیه ۱۳۱ سوره آل عمران ﴿وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ [۱۳۵] [۱۳۶]، ﴿فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ [۱۳۷] و ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ [۱۳۸] یاد شده و تقوای عام نام گرفته است[۱۳۹].

آثار تقوا

  • آثار تقوا به دنیوی و اخروی و آثار دنیوی به فردی و اجتماعی قسمت می‌شوند؛ برخی آثار فردی تقوا عبارت‌اند از هدایت: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ [۱۴۰]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱۴۱]؛ ﴿الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىَ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ [۱۴۲]، قدرت تشخیص حق از باطل: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ [۱۴۳]، جلب دوستی پروردگار: ﴿بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ [۱۴۴]؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ [۱۴۵]، برونرفت از تنگناها، نجات از سختی ها و شبهات و آسان شدن کارها و مشکلات[۱۴۶] ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا [۱۴۷]، ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا [۱۴۸]؛ ﴿فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى [۱۴۹]، روزی غیر مترقبه: ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ [۱۵۰] که به فرموده امام صادق(ع) این روزی برکتی است که خداوند به مال انسان می‌دهد[۱۵۱]، اصلاح کارها: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلا سَدِيدًا يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا[۱۵۲]. که به گفته برخی مفسران اصلاح عمل به این است که خداوند آن را بپذیرد یا از سر لطف انسان را به انجام دادن کار صالح موفق کند[۱۵۳]، بشارت های الهی: ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۵۴] این بشارت ها وعده های خداوند در قرآن مجید به متقیان است[۱۵۵] و به گفته ای مراد بشارت ملائکه رحمت به پرهیزگاران هنگام مرگ[۱۵۶] و بر اساس روایتی، رؤیای نیکوی خود مؤمن یا دیگران درباره وی است[۱۵۷] برپایه آیه ۹۷ سوره مریم: ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا [۱۵۸] که بیان می کند مفاهیم قرآن برای بشارت دادن به متقیان با بیان پیامبر گرامی(ص) ساده و فهم پذیر شده است، تفسیر نخست قوی‌تر است و بیشتر این بشارت‌ها به استناد آیات دیگر، بشارت‌هایی هدایتی و موعظه ای و تذکرگونه است که انسان را از ورطه سقوط و عذاب الهی می‌رهاند و به بهشت جاودان و نعیم ابدی رهنمون می‌گردد: ﴿الم ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ [۱۵۹]؛ ﴿هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ [۱۶۰][۱۶۱].
  • بعضی آثار اجتماعی تقوا که گاهی در کنار صبر بر آن تأکید شده عبارت‌اند از بهره‌مندی از برکات آسمان و زمین ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ [۱۶۲]، برخورداری از امداد الهی: ﴿بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ [۱۶۳] و نیز ﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [۱۶۴]؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ [۱۶۵]، حفظ و حراست الهی و خنثا شدن توطئه‌های دشمنان: ﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ [۱۶۶] و ایمن بودن از عذاب الهی: ﴿وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ [۱۶۷] و نیز ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ [۱۶۸].
  • پاره ای از آثار اخروی تقوا عبارت‌اند از آخرت نیکو، فرجام پسندیده و رستگاری: ﴿وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ [۱۶۹]؛ ﴿تِلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الأَرْضِ وَلا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ [۱۷۰]؛ ﴿أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱۷۱]؛ ﴿وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۱۷۲]، پاداش آخرتی عظیم: ﴿الَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ [۱۷۳]؛ ﴿وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ [۱۷۴]؛ ﴿وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ [۱۷۵]، زدوده شدن کینه از دل‌های متقیان و ایجاد برادری میان ایشان در آخرت و روز قیامت: ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ادْخُلُوهَا بِسَلامٍ آمِنِينَ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ [۱۷۶]؛ ﴿الأَخِلاَّء يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ [۱۷۷]، نجات از آتش عذاب و جهنم سوزان، خوف و اندوه و بدی‌ها: ﴿ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا [۱۷۸]؛ ﴿وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ [۱۷۹] و نیز ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ فَضْلا مِّن رَّبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۱۸۰]، برتری بر کافران در روز قیامت: ﴿زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ[۱۸۱]، بهره‌مندی از بهشت و نعمت‌های آن: ﴿إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ [۱۸۲]؛ ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ [۱۸۳] و نیز ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ [۱۸۴]؛ ﴿قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ [۱۸۵]؛ ﴿لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ [۱۸۶].
  • نعمت‌های ویژه ابرار در سوره انسان به استناد آیه ۱۸۹ سوره بقره ﴿وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى [۱۸۷] برای پرهیزگاران نیز هست. آیات ۵ - ۲۲ سوره انسان به اتفاق مفسران شیعه[۱۸۸] و بسیاری از مفسران اهل سنت [۱۸۹] در شأن حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرود آمده‌اند و مراد از «ابرار» در این سوره ایشان‌اند که مصداق بارز پرواپیشگان‌اند[۱۹۰].

ویژگی‌های متقیان

  1. ایمان به غیب، روز بازپسین، ملائکه، پیامبران خدا، کتاب‌های آسمانی و... ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ [۱۹۱]؛ ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [۱۹۲]؛ ﴿يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ [۱۹۳]؛ ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [۱۹۴] ایمان به غیب یعنی گرویدن به اموری که با حواس پنج گانه درک نمی‌شوند همچون اصول دین (توحید، نبوت، امامت، معاد و...) و ایمان به فرشتگان، بهشت و دوزخ، حساب، رجعت، قیام حجت الهی و... . [۱۹۵][۱۹۶].
  2. ترس از خدا و نگرانی درباره قیامت ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاء وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ [۱۹۷] غیب در این آیات، مکان‌های خلوت و دور از چشم مردم است[۱۹۸][۱۹۹].
  3. برپا داشتن حقیقت نماز ﴿يُقِيمُونَ الصَّلاةَ [۲۰۰]؛ ﴿وَأَقَامَ الصَّلاةَ ... وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ [۲۰۱]؛ ﴿وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۲۰۲] پرهیزگاران نماز را از محدوده لفظ و مفهوم بیرون برده، وجود عینی آن را در محدوده جان خویش متمثل می‌سازند، به گونه‌ای که حقیقت نماز ناهی از فحشاء و منکر را درمی‌یابند و سپس در جامعه تجلّی می‌بخشند و با تبلیغ و تعلیم دیگران برای یافتن روح نماز، به اقامه آن در جامعه می‌پردازند[۲۰۳][۲۰۴].
  4. زکات دادن و انفاق مال در راه خدا ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ [۲۰۵] متقیان از روزی‌های مادی (ثروت، غذا و ...) و معنوی خود (جاه و مقام و دانش و...) در راه خدا انفاق می‌کنند. آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز زکات دادن را از صفات آنان می‌شمارد: ﴿وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ [۲۰۶] و آیاتی نیز ایشان را در حال توانگری و تهیدستی، اهل انفاق و گشاده دست می‌خوانند: ﴿وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [۲۰۷][۲۰۸].
  5. آمرزش خواهی از خدا و عدم اصرار بر گناه پرهیزگاران در پی گناهشان خدا را یاد و استغفار می‌کنند و دانسته بر گناهانی که انجام داده‌اند اصرار نمی‌ورزند: ﴿و وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ [۲۰۹]. هرگاه فکر گناه از ذهنشان بگذرد خدا و ثواب و عقاب او را به یاد می‌آورند و با روشن‌بینی آن گناه را ترک می‌کنند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ [۲۱۰] بر اساس روایتی، مراد از﴿إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ گناهی است که بنده آهنگ آن می‌کند، پس در این هنگام خدا را به یاد می‌آورد و پس از آن به زشتی قصد خود بصیرت می‌یابد و با آگاهی آن را رها می‌کند[۲۱۱]؛ همچنین از صفات پرواپیشگان، استغفار در سحرگاهان است: ﴿وَبِالأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ [۲۱۲][۲۱۳].
  6. وفا به عهد و صبر در سختی ها و جنگ ﴿وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ [۲۱۴]؛ ﴿إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ [۲۱۵][۲۱۶].
  7. پاکی، احسان، فرونشاندن خشم و گذشت از لغزش ها ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۲۱۷]. ﴿طَيِّبِينَ به طهارت از شرک تفسیر شده است[۲۱۸] و آیه ۷۳ سوره زمر به طهارت متقیان از گناهان: ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ [۲۱۹]؛ همچنین آیات ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ [۲۲۰] و آیات ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۲۲۱] ، ﴿وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [۲۲۲] و آیه ۱۳۴ سوره آل عمران به فرو بردن خشم و گذشت ایشان از لغزش‌های مردم اشاره دارند: ﴿وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ . بر پایه آیه ۲۳۷ سوره بقره عفو به تقوا نزدیک‌تر است: ﴿وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى [۲۲۳][۲۲۴].
  8. تعظیم شعائر الهی﴿ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ </ref> فرمود: ای ابلیس! تو را چه می‌شود که با فروتنان نیستی؟؛ سوره حج، آیه: ۳۲.</ref>[۲۲۵].
  9. رعایت عدالت ﴿اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى [۲۲۶]، روایات نیز به پرهیزگاران و اوصاف آنان پرداخته اند؛ امیرمؤمنان حضرت علی ابن ابی طالب(ع) در خطبه معروف به "همّام" در وصف آنان فضایلی را برشمرده است؛ همچون داشتن راه و روش نیکو، میانه‌روی در پوشش، فروتنی در رفتار، چشم‌پوشی از حرام، گوش سپردن به فراگیری علم سودمند، بزرگ جلوه کردن خدا و کوچک بودن غیر او در چشم آنان، یقین داشتن به بهشت به گونه‌ای که گویا آن را دیده و از نعمت‌های آن برخوردارند، یقین به جهنم به طوری که گویا آن را دیده و در آن معذّب‌اند، ایمن بودن مردم و دیگر آفریدگان از شر آنان، لاغر بودن بدن، کم و سبک بودن خواسته‌ها، عفّت نفس، صبر بر سختی‌ها، راضی نشدن به عمل کم، کم شمردن عمل زیاد خود، متهم کردن خود، هراس داشتن از تعریف‌های دیگران در حق آنان و ... . [۲۲۷]. نیز آن حضرت(ع) برای اهل تقوا نشانه‌هایی برشمرده است که با آن‌ها شناخته می‌شوند؛ مانند راستی در گفتار، امانتداری، وفا به عهد، پراکندن نیکویی، خوش خلقی، زیادی حلم و پیروی از دانش[۲۲۸] و همچنین عمل خالصانه، آرزوی کوتاه و غنیمت شمردن فرصت‌ها[۲۲۹][۲۳۰].

دین و تقوا

  • سفارش تمامی کتب آسمانی به تقوا، نشانِ ثبات و اهمّیت ویژه تقوا در دین الهی: ﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا [۲۳۱][۲۳۲]

تقوا یکی از اسباب رستگاری

  • تقوا که ملکه‌ای نفسانی است[۲۳۳] و سبب خویشتنداری انسان از ارتکاب گناهان می‌شود[۲۳۴]، از مهم‌ترین اسباب رستگاری است﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۳۵]، ﴿قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۲۳۶][۲۳۷]. در آیاتی، پس از نهی از گناهانی مانند رباخواری: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۳۸] و پیروی از رسم ناپسند اعراب جاهلی که در حال احرام، از درِ خانه وارد آن نمی‌شدند، بلکه با بالا رفتن از آن یا سوراخ کردن دیوار آن، به خانه در می‌آمد[۲۳۹]، تقوا عامل رستگاری دانسته شده است: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۲۴۰] به مؤمنان نیز فرمان داده شده که از ارتکاب گناهانی، چون شرابخواری، قماربازی، بت‌پرستی و قرعه با تیر "رسمی جاهلی برای بردن سهام بیشتر" بپرهیزند؛ شاید به رستگاری برسند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۴۱] همان‌گونه که تقوا سبب رستگاری است، انجام‌دادن گناهان مانع رستگاری است؛ از جمله در آیات متعددی ظلم مانع رستگاری به شمار آمده و قرآن رستگار نبودن ستمگران را حتمی دانسته است﴿قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۴۲]، ﴿وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۴۳]، ﴿وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۴۴] ظالمان کسانی هستند که از حدود الهی تجاوز کرده و از خدا و پیامبر او اطاعت نکنند﴿الطَّلاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۲۴۵]؛ ﴿تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ[۲۴۶] بر این اساس، ظلم شامل ستم به نفس﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا [۲۴۷]، ظلم به دیگران﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [۲۴۸] و ستم به خدا می‌شود. ظلم به خدا بیشتر در قالب افترا به خدا﴿فَمَنِ افْتَرَىَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۲۴۹]، ﴿قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ [۲۵۰]، ﴿قوَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ[۲۵۱] و تکذیب آیات الهی انجام می‌پذیرد که بدترین گونه ستم دانسته شده است: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۵۲] بر پایه آیه ۱۷ سوره يونس نیز افترا به خدا و تکذیب آیاتش جرم و مانع رستگاری است: ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ.
  • سحر نیز مانع رستگاری است: ﴿قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ[۲۵۳]؛ نیز﴿وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى[۲۵۴] و برخی از مفسران به رستگار نشدن ساحران در دنیا و آخرت تصریح کرده‌اند[۲۵۵][۲۵۶].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  2. لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۷۸؛ المصباح، ص ۶۶۹، «وقی».
  3. مفردات، ص ۸۸۱، «وقی».
  4. مفردات، ص ۸۸۱ .
  5. مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۱۹؛ مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۲۶۷.
  6. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  7. المحیط الاعظم، ج ۱، ص ۲۷۸؛ التقوی فی القرآن، ص ۲۸.
  8. التحقیق، ج ۱۳، ص ۱۸۴، «وقی».
  9. التحقیق، ج ۱۳، ص ۱۸۵ - ۱۸۶، «وقی».
  10. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  11. فرمود: ای ابلیس! تو را چه می‌شود که با فروتنان نیستی؟؛ سوره حج، آیه: ۳۲.
  12. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت؛ سوره حجرات، آیه: ۳.
  13. ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۶.
  14. ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است؛ سوره حجرات، آیه: ۱۳.
  15. حجّ (در) ماه‌های شناخته‌ای (انجام‌پذیر) است پس کسی که در آن ماه‌ها حجّ می‌گزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست و هر کار نیکی کنید خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۷.
  16. ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۳.
  17. پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است.و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد.این فرمان خداوند است که به سوی شما فرو فرستاده است و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند؛ سوره طلاق، آیه: ۲ - ۴.
  18. ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد و از گناهانتان چشم می‌پوشد و شما را می‌آمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است؛ سوره انفال، آیه: ۲۹.
  19. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است.همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه: ۲ - ۴.
  20. اگر کافر شوید چگونه از روزی که کودکان را پیر می‌کند، پروا می‌توانید کرد؟؛ سوره مزمل، آیه: ۱۷.
  21. خداوند از آنچه آفریده است سایه‌بان‌هایی برای شما قرار داد و از کوه‌ها غارهایی برایتان نهاد و تنپوش‌هایی برایتان پدید آورد که شما را از گرما نگه می‌دارد و تنپوش‌هایی که شما را از (گزند) جنگتان نگه می‌دارد؛ بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید؛ سوره نحل، آیه: ۸۱.
  22. مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۸.
  23. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  24. یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره فتح، آیه: ۲۶.
  25. التبیان، ج ۴، ص ۲۴۷؛ ج ۹، ص ۳۳۴؛ تفسیر مجاهد، ج ۲، ص ۶۳؛ تفسیر الثوری، ص ۲۷۸؛ جامع البیان، ج ۶، ص ۱۳۵ - ۱۳۸.
  26. جامع البیان، ج ۲۶، ص ۱۳۵؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۷۴؛ بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۱۸۴؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص ۶۱۴.
  27. بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۳۵.
  28. بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۱۸۰؛ تأویل الآیات الظاهره، ص ۵۷۷.
  29. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۲ ، ۳۵۳.
  30. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  31. حقیقت این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست؛ سوره حج، آیه: ۳۲.
  32. مجمع البیان، ج ۷ ،ص ۱۳۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۷۴؛ اطیب البیان، ج ۹، ص ۲۹۸.
  33. المیزان، ج ۱۴، ص ۳۷۴؛ اطیب البیان، ج ۹، ص ۲۹۸.
  34. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت؛ سوره حجرات، آیه: ۳.
  35. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  36. روضة الواعظین، ص ۴.
  37. تحف العقول، ص ۲۱۷.
  38. نمونه، ج ۱، ص ۸۱؛ تسنیم، ج ۲، ص ۱۷۵ - ۱۷۷.
  39. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  40. و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره اعراف، آیه: ۶۵.
  41. و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره مؤمنون، آیه: ۲۳.
  42. آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره مؤمنون، آیه: ۳۲.
  43. فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه: ۲.
  44. یاد کن آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره فتح، آیه: ۲۶.
  45. آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است؛ سوره حشر، آیه: ۷.
  46. و تورات پیش از خود را راست می‌شمارم، و (آمده‌ام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانه‌ای از پروردگارتان برای شما آورده‌ام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۰.
  47. و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید؛ سوره بقره، آیه: ۴۱.
  48. من برای شما پیامبری امینم.پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷ - ۱۰۸.
  49. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره شعراء، آیه: ۱۱۰.
  50. ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست؛ سوره حجرات، آیه: ۱.
  51. و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند؛ سوره نور، آیه: ۵۲.
  52. و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای می‌نهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند بنابراین از خداوند پروا کنند و استوار سخن گویند؛ سوره نساء، آیه: ۹.
  53. ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره مائده، آیه: ۸.
  54. و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام نیک برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه: ۱۳۲.
  55. و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۶.
  56. و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خداوند پروا کنید و بدانید که نزد او گرد آورده می‌شوید؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۳.
  57. ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است؛ سوره مائده، آیه: ۲.
  58. شکار دریا و خوراک آن بر شما حلال است تا شما و کاروانیان را بهره‌ای باشد و شکار خشکی تا در احرامید بر شما حرام است و از خداوند که به سوی وی گرد آورده می‌شوید پروا کنید؛ سوره مائده، آیه: ۹۶.
  59. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید؛ سوره بقره، آیه: ۲۷۸.
  60. ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۰.
  61. ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید؛ سوره مجادله، آیه: ۹.
  62. بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۰.
  63. و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بی‌گمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.
  64. ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسنده‌ای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن به گونه‌ای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر و برای گواه‌گیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیک‌تر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود می‌گردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد می‌کنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست.و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بی‌گمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۲ - ۲۸۳.
  65. ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود.پس اگر دانسته شود که آن دو گواه خیانت کرده‌اند، دو تن دیگر از میان همان کسانی که آن دو شاهد سزاوارتر در حق آنان خیانت کردند، جای آن دو را می‌گیرند و به خداوند سوگند می‌خورند که: گواهی ما درست‌تر از گواهی آن دو تن است و ما (از راستی) تجاوز نکرده‌ایم که اگر کنیم بی‌گمان از ستمکاران خواهیم بود.این (روش) نزدیک‌تر است به اینکه گواهی دادن را درست به جای آورند یا بترسند که سوگندهایی جایگزین سوگندهای آنان شود و از خداوند پروا کنید و گوش فرا دهید و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره مائده، آیه:۱۰۶ - ۱۰۸.
  66. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است.ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است؛ سوره حجرات، آیه: ۱۱ - ۱۳.
  67. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  68. خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد؛ سوره مائده، آیه: ۲۷.
  69. مفردات، ص ۶۵۳، «قبل»؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۳۰.
  70. و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند.هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد.آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۷ - ۱۰۹.
  71. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص ۶۷.
  72. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  73. ای پیامبر! از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن، بی‌گمان خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره احزاب ، آیه: ۱.
  74. سفینة البحار، ج ۴، ص ۷۳۴.
  75. و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن خداوند است؛ و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کرده‌ایم که از خداوند پروا کنید و اگر کفر ورزید، باری، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است بی‌گمان از آن خداوند است و خداوند بی‌نیازی ستوده است؛ سوره نساء، آیه: ۱۳۱.
  76. سفینة البحار، ج ۴، ص ۷۳3.
  77. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸،ص ۶۴.
  78. سفینة البحار، ج ۴، ص ۷۳۳.
  79. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  80. ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۶.
  81. ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند؛ سوره اعراف، آیه: ۷.
  82. مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۲؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۱۲۴.
  83. جامع البیان، ج ۸، ص ۱۹۷؛ غریب القرآن، ص ۳۱۰.
  84. المیزان، ج ۸، ص ۷۰ - ۷۱.
  85. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۱؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۶۸؛ نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۵ - ۱۶.
  86. بحارالانوار، ج ۸۰، ص ۱۶۸؛ المیزان، ج ۸، ص ۸۸.
  87. احکام القرآن، ج ۱، ص ۳۷۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۲۵؛ التبیان، ج ۲، ص ۱۶۶.
  88. حجّ (در) ماه‌های شناخته‌ای (انجام‌پذیر) است پس کسی که در آن ماه‌ها حجّ می‌گزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست و هر کار نیکی کنید خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۷.
  89. مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۲۵؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۸۴.
  90. مواهب الرحمن، ج ۳، ص ۱۵۲.
  91. تسنیم، ج ۱، ص ۴۴.
  92. عیون الحکم، ص ۲۰۰، ۲۰۲؛ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۰۵، ۳۳۳.
  93. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۲.
  94. معدن الجواهر، ص ۲۱؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۹۳.
  95. ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است؛ سوره حجرات، آیه:۱۳.
  96. بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۷۸ - ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۶۴.
  97. مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰۷؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۹۷.
  98. ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید؛ سوره احزاب، آیه: ۳۲.
  99. التبیان، ج ۸، ص ۳۳۸؛ زادالمسیر، ج ۶، ص ۱۹۶؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۰۸ - ۳۰۹.
  100. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  101. المیزان، ج ۷، ص ۳۷۸ - ۳۷۹.
  102. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۳.
  103. المیزان، ج ۱۸، ص ۲۳۹.
  104. و (خداوند) بر رهیافتگی آنان که رهیافته‌اند می‌افزاید و به آنان پارسایی (در خور) شان را ارزانی می‌دارد؛ سوره محمد، آیه: ۱۷.
  105. پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد؛ سوره شمس، آیه: 8.
  106. و خداوند بر آن نیست که گروهی را پس از راهنمایی گمراه گذارد تا برای آنها روشن گرداند از چه پرهیز کنند؛ به راستی خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۵.
  107. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  108. و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است؛ باشد که شما پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۹.
  109. التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۶۳.
  110. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  111. التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۷۷.
  112. ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۳.
  113. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  114. و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۶۳.
  115. المیزان، ج ۱۴، ص ۲۱۳ - ۲۱۴.
  116. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  117. المیزان، ج ۱، ص ۵۷.
  118. ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۲۱.
  119. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  120. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است.همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه: ۲ - ۴.
  121. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  122. المیزان، ج ۱، ص ۴۳؛ ج ۶، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.
  123. التقوی فی القرآن، ص ۵۲ - ۵۳؛ المحیط الاعظم، ج ۱، ص ۲۸۳.
  124. ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۲.
  125. معانی الاخبار، ص ۲۴۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۹.
  126. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  127. هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.
  128. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۹.
  129. البرهان، ج ۱، ص ۶۶۷.
  130. المیزان، ج ۳، ص ۳۶۷ - ۳۶۸.
  131. نمونه، ج ۲۲، ص ۲۰۳ - ۲۰۶.
  132. آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند در آنچه خورده‌اند تا هنگامی که پرهیزگاری ورزند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند سپس پرهیزگاری ورزند و ایمان آورند آنگاه پرهیزگار باشند و نیکی ورزند گناهی بر آنان نیست و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره مائده، آیه: ۹۳.
  133. المیزان، ج ۶، ص ۱۳۰.
  134. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  135. و از آن آتش پروا کنید که برای کافران آماده شده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۱.
  136. تسنیم، ج ۲، ص ۳۷۳.
  137. و اگر چنین نکردید- که هرگز نمی‌توانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه: ۲۴.
  138. ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند؛ سوره تحریم، آیه: ۶.
  139. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  140. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است؛ سوره بقره، آیه: ۲.
  141. آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۵.
  142. کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:پیش از من پیامبرانی برهان‌ها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست می‌گویید پس چرا آنان را کشتید؟؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸۳.
  143. ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد و از گناهانتان چشم می‌پوشد و شما را می‌آمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است؛ سوره انفال، آیه: ۲۹.
  144. چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۶.
  145. بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد؛ سوره توبه، آیه: ۴.
  146. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۶۰.
  147. هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ سوره طلاق، آیه: ۲.
  148. و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند؛ سوره طلاق، آیه: ۴.
  149. امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد،و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد.زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم؛ سوره لیل، آیه: ۵ - ۷.
  150. سوره طلاق، آیه: ۲ - ۴.
  151. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۶۰؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۱؛ الصافی، ج ۵، ص ۱۸۸.
  152. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید.تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۰ - ۷۱.
  153. تفسیر شبر، ص ۳۷۱.
  154. آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند،در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره یونس، آیه: ۶۳ - ۶۴.
  155. التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۲۸.
  156. التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۲۸.
  157. التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۲۷.
  158. باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزه‌جو را بیم دهی؛ سوره مریم، آیه: ۹۷.
  159. الف، لام، میم. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است؛ سوره بقره، آیه: ۱ - ۲.
  160. این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۸.
  161. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  162. و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۹۶.
  163. چرا؛ (بی‌گمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند.و خداوند آن را جز مژده‌ای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دل‌هاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۲۵ -۱۲۶.
  164. این ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۴.
  165. بی‌گمان خداوند با کسانی است که پرهیزگاری می‌ورزند و با کسانی است که نیکوکارند؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۸.
  166. چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۲۰.
  167. و آنان را که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند رهایی بخشیدیم؛ سوره نمل، آیه:۵۳.
  168. و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟ و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟؛ سوره اعراف، آیه: ۹۶.
  169. و زیورهایی و همه اینها چیزی جز برخورداری زندگانی این جهان نیست و جهان واپسین نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است؛ سوره زخرف، آیه: ۳۵.
  170. آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره قصص، آیه: ۸۳.
  171. آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۵.
  172. و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۹.
  173. کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۲.
  174. اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
  175. اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید، (خداوند) پاداش‌هایتان را می‌دهد؛ سوره محمد، آیه: ۳۶.
  176. اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند.در آن با تندرستی و ایمنی درآیید!و آنچه کینه است از دل آنان می‌زداییم و برادروار بر اورنگ‌هایی روبه‌رو می‌نشینند؛ سوره حجر، آیه: ۴۵ - ۴۷.
  177. در آن روز دوستان دشمن یکدیگرند مگر پرهیزگاران؛ سوره زخرف، آیه: ۶۷.
  178. سپس کسانی را که پرهیزگاری ورزیده‌اند رهایی می‌بخشیم و ستمگران را در آن درافتاده به زانو وا می‌نهیم؛ سوره مریم، آیه: ۷۲
  179. و خداوند آنان را که پرهیزگاری ورزیده‌اند با رستگاریشان می‌رهاند، نه عذاب به آنان می‌رسد و نه اندوهگین می‌گردند؛ سوره زمر، آیه: ۶۱
  180. بی‌گمان این همان است که در آن تردید می‌ورزیدید.پرهیزگاران در جایگاهی امنند،در بوستان‌ها و (کنار) چشمه سارها،از دیبای نازک و دیبای ستبرجامه می‌پوشند در حالی که رویاروی یکدیگرند.چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیده‌ای را همسر آنان گردانیدیم.آنجا هر میوه‌ای را با آرامش فرا پیش می‌خوانند.جز مرگ نخستین (که داشتند) در آنجا مرگ را نمی‌چشند و (خداوند) آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است ...به بخششی از سوی پروردگارت؛ این همان رستگاری سترگ است؛ سوره زمر، آیه: ۶۱
  181. زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۲.
  182. پرهیزگاران نزد پروردگارشان بهشت پرنعمت دارند؛ سوره قلم، آیه: ۳۴
  183. بی‌گمان پرهیزگاران در بهشت‌ها و در نعمتی پایدارند.بدانچه خداوند به آنان داده است؛ سوره طور، آیه: ۱۷ - ۱۸
  184. بی‌گمان پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) جویبارانند؛ سوره قمر، آیه: ۵۴
  185. بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵
  186. اما آنان که از پروردگارشان پروا کردند غرفه‌هایی خواهند داشت که بر فراز آنها غرفه‌هایی دیگر ساخته‌اند، از بن آنها جویبارها روان است؛ بنابر وعده خداوند، خداوند در وعده خلاف نمی‌ورزد؛ سوره زمر، آیه: ۲۰
  187. (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۹
  188. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۹۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱؛ الصافی، ج ۵، ص ۲۶۱.
  189. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۲۴۲ - ۲۴۳؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۴۰۳ - ۴۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۳۰.
  190. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  191. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  192. و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه: ۴.
  193. به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۴.
  194. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است.همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه: ۲ - ۴.
  195. تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص ۶۷؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۱؛ تسنیم، ج ۲، ص ۱۸۱ - ۱۸۲.
  196. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  197. و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛آنان که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند و از رستخیز می‌ترسند؛ سوره انبیاء، آیه: ۴۸ - ۴۹.
  198. مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۱؛ ج ۹، ص ۲۲۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۹۵؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۲۴۷.
  199. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  200. نماز را برپا می‌دارند؛ سوره بقره، آیه:۳.
  201. سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  202. و به ما گفته‌اند که نماز را بپا دارید و از او پروا کنید و اوست آن کس که به سوی وی گرد آورده می‌شوید؛ سوره انعام، آیه: ۷۲.
  203. تسنیم، ج ۲، ص ۱۵۵ ، ۱۶۵.
  204. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  205. و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند؛ سوره بقره، آیه: ۲ - ۴.
  206. و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  207. و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید.همان کسان که در شادی و رنج می‌بخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۳ - ۱۳۴.
  208. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  209. و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۵.
  210. بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۱.
  211. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۴۴؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۷.
  212. و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۸.
  213. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  214. و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  215. مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد؛ سوره توبه، آیه: ۴.
  216. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  217. مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد؛ سوره نحل، آیه: ۳۱ - ۳۲.
  218. زادالمسیر، ج ۴، ص ۴۴۳.
  219. و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دسته‌دسته به سوی بهشت گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید؛ سوره زمر، آیه:۷۳.
  220. پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند.آنچه را پروردگارشان به آنان داده است دریافت می‌دارند که آنان پیش از آن نیکوکار بودند؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۵- ۱۶.
  221. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷۷.
  222. و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید.همان کسان که در شادی و رنج می‌بخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۳ - ۱۳۴.
  223. و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیک‌تر است؛ سوره بقره، آیه: ۲۳۷.
  224. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  225. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  226. دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است؛ سوره مائده، آیه: ۸.
  227. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
  228. الخصال، ص ۴۳۸؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۲؛ مشکاة الانوار، ص ۹۵، ۱۵۹.
  229. غررالحکم، ج ۲، ص ۱۲۴؛ میزان الحکمه، ج ۴، ص ۳۶۳۴.
  230. خراسانی، محمد مهدی، دائره المعارف قرآن کریم، ج۸، ص:۴۴۵ -۴۵۸.
  231. و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن خداوند است؛ و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کرده‌ایم که از خداوند پروا کنید و اگر کفر ورزید، باری، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است بی‌گمان از آن خداوند است و خداوند بی‌نیازی ستوده است؛ سوره نساء، آیه:۱۳۱.
  232. فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
  233. محاضرات في الالهيات، ص ۲۸۱؛ جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳۴.
  234. تفسیر سلمی، ج ۱، ص ۴۳۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۰۴.
  235. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.
  236. بگو ناپاک و پاک برابر نیستند حتی اگر بسیاری ناپاک، تو را به شگفتی آورد پس ای خردمندان! از خداوند پروا کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۱۰۰.
  237. التفسير الكبير، ج ۱۱، ص ۳۵۰؛ ج ۱۲، ص ۴۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ، ص ۱۸۳.
  238. ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۰.
  239. جامع البیان، ج ۲، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱، ص ۳۲۳.
  240. از تو درباره ماه‌های نو می‌پرسند، بگو: آنها زمان نمای مردم و حجّ‌اند؛ و نیکی آن نیست که از پشت خانه‌ها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانه‌ها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۹.
  241. ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آن‌ها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.
  242. بگو ای قوم من! هر چه می‌توانید کرد انجام دهید من نیز خواهم کرد، به زودی خواهید دانست که سرانجام (نیکوی) جهان واپسین از آن کیست؛ به راستی ستمگران رستگار نمی‌گردند؛ سوره انعام، آیه: ۱۳۵.
  243. و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند؛ سوره یوسف، آیه: ۲۳.
  244. و موسی گفت: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی از نزد او رهنمود آورده است و سرانجام (نیک) این سرای از آن کیست؛ بی‌گمان ستمکاران رستگار نخواهند شد؛ سوره قصص، آیه:۳۷.
  245. طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان داده‌اید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا نیاورند، در آنچه زن برای آزادی خود می‌دهد (و شوهر می‌ستاند) گناهی بر آن دو نیست؛ اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند؛ سوره بقره، آیه: ۲۲۹.
  246. اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود؛ سوره نساء، آیه: ۱۳ - ۱۴.
  247. ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد؛ سوره طلاق، آیه: ۱.
  248. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند؛ سوره حجرات، آیه:۱۱.
  249. پس کسانی که بعد از آن بر خداوند دروغ بندند ستمکارند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۴.
  250. بگو: بی‌گمان آنان که بر خداوند دروغ می‌بندند رستگار نمی‌گردند؛ سوره یونس، آیه: ۶۹.
  251. و بر هر چه زبانتان به دروغ وصف می‌کند، نگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر خداوند دروغ بندید زیرا آنان که بر خداوند دروغ می‌بندند رستگار نمی‌گردند؛ سوره نحل، آیه: ۱۱۶.
  252. و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟ بی‌گمان ستمگران رستگار نخواهند شد؛ سوره انعام، آیه: ۲۱.
  253. موسی گفت: آیا درباره حقّ هنگامی که نزد شما آمده است (چنین) می‌گویید؟! آیا این جادوست؟ در حالی که جادوگران رستگار نمی‌گردند؛ سوره یونس، آیه: ۷۷.
  254. و آنچه در کف داری بیفکن تا آنچه برساخته‌اند فرو خورد که هر چه برساخته‌اند نیرنگ جادوگری است و جادوگر هر جا آید کامیاب نمی‌گردد؛ سوره طه، آیه: ۶۹.
  255. تفسير مقاتل، ج ۲، ص ۲۴۵؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۱۲۷؛ تيسير الكريم الرحمن، ج ۱، ص ۴۲۳.
  256. یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص: ۶۱۰ - ۶۲۰.