فاطمه بنت الحسین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

فاطمه، بزرگ‌ترین دختر امام حسین(ع) است و مادرش اُم اسحاق بود. فاطمه، پیش از واقعه کربلا، با حسنِ مُثنا ازدواج کرد و در کربلا با وی، حضور داشت. همسرش جزء مجروحان حادثه کربلا بود. فاطمه در میان اُسرا به کوفه و شام رفت. برخی از ماجراهای هجوم به خیمه‌ها و دوران اسارت اهل بیت پیامبر(ص)، از او نقل شده است. فاطمه، از راویان حدیث است و پدرش کتابی در هم پیچیده (مَلفوف) و نیز وصیت نامه خود را به وی سپرد. وفات وی، حدود سال ۱۱۷ هجری بوده است. وی در مدینه وفات یافت. بیشتر فرزندان و نوادگان وی، در مبارزه با خلفای بنی عباس به شهادت رسیدند و یا زندانی شدند.

در کتاب الإرشاد آمده است: حسن بن حسن، یکی از دو دختر عمویش را از امام حسین(ع) خواستگاری کرد. امام حسین(ع) به او فرمود: «پسر عزیزم! هر کدام را بیشتر دوست می‌داری، برگزین». حسن، شرم کرد و هیچ نگفت. امام حسین(ع) فرمود: «من خود، فاطمه را برایت برگزیدم. او بیش از دختر دیگرم به مادرم فاطمه دختر پیامبر خدا(ص) شبیه است»[۱].

در کتاب تقریب التهذیب آمده: فاطمه، دختر حسین بن علی بن ابی طالب(ع)، هاشمی، مدنی، همسر حسن بن حسن بن علی، ثِقه و از طبقه چهارم راویان است. او پس از سال یکصد هجری و در کهن‌سالی در گذشت[۲].[۳]

افشاگری و خطبه‌خوانی فاطمه بنت الحسین در قیام حسینی

فاطمه بنت الحسین(ع) فرزند سیدالشهدا و مادرش ام اسحق بود. وی نیز در کوفه پس از خطبه حضرت زینب(س) با رشادت ویژه‌ای که شایسته فرزندی امام حسین(ع) است ابراز سخن کرد. او فرمود:

«ای اهل کوفه، ای اهل مکر و فریب! ما را کافر شمردید و ریختن خونمان را حلال؟ خون از شمشیرهاتان می‌چکد و شادمانی می‌کنید؟ به زودی عذاب بر شما نازل می‌شود. وای بر شما! با چه دستی بر ما ظلم کردید؟ و چگونه نفسی شما را بر کشتن ما ترغیب کرد؟ چگونه پاهایتان یاری کرد که به جنگ ما بیایید؟ قلب‌هایتان را قساوت گرفته و بر دل‌هایتان مهر زده شده است؟ چشم‌ها و گوش‌هایتان از شنیدن و دیدن آیات الهی ناتوان گردیده‌اند و شیطان عمل زشت شما را برایتان زیبا جلوه داد و بر چشم‌هایتان پرده‌ای نهاد، که دیگر هدایت نمی‌شوید.

«ای مردم کوفه هیچ می‌دانید که چند خون از رسول خدا بر ذمه شماست که از شما طلب خواهد کرد؟ آن مکرها و حیله‌ها که با برادرش علی بن ابی طالب(ع) کردید. حال با این همه ظلم و مکرها عده‌ای بر این اعمال زشت به دیده فخر و بزرگ‌منشی می‌نگرند. آیا به کشتن مردمی می‌نازید که خداوند آنان را به پاکی ستود و پلیدی را از آنان دور کرد؟ پس خشم خود را فرو برید که البته برای هر کس آنچه پیش می‌فرستد، باقی خواهد ماند[۴].

سخن که به اینجا رسید، اهل کوفه با چشمان گریان نزد دختر رسول آمدند و از او خواستند که خاموش شود و بیشتر آنان را رسوا نگرداند.[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ الْحَسَنِ خَطَبَ إِلَى عَمِّهِ الْحُسَيْنِ(ع) إِحْدَى ابْنَتَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ اخْتَرْ يَا بُنَيَّ أَحَبَّهُمَا إِلَيْكَ فَاسْتَحْيَا الْحَسَنُ وَ لَمْ يُحِرْ جَوَاباً فَقَالَ الْحُسَيْنُ(ع) فَإِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ لَكَ ابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ هِيَ أَكْثَرُهُمَا شَبَهاً بِأُمِّي‏ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)» (الإرشاد، ج۲، ص۲۵؛ العدد القویة، ص۳۵۵، ح۱۸).
  2. ر.ک: تقریب التهذیب، ج۲، ص۶۵۴.
  3. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۷.
  4. خیابانی، وقایع الایام، ص۲۵۳.
  5. فخر روحانی، زهرا، مقاله «نقش زنان در نهضت حسینی»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۸۰.