صحابهنگاری
تسمیهنگاری، مقدمه صحابهنگاری
دانش صحابهنگاری، در قرن نخست هجری با فهرستنویسی و با عنوان تسمیه یا اسماء آغاز شد. تسمیهنویسی، در حقیققت شاخهای از علم نَسَب یا حداقل برگرفته از آن است که در فرهنگ جاهلی وجود داشت. از اینرو، تبیین نام و مشخصات فردی و قبیلهای اصحاب اهمیت مییافت. به عبارتی، صحابهنگاری در واقع معجمنویسی صحابه بود. زمانی که سیرهنویسی آغاز شد، کار فهرستنویسی از اشخاص به دلیل مشارکت آنها در جنگها، تعداد شهدا و کشتههای هر قبیله و مسائلی از این قبیل، آغاز گردید. برای نمونه، بحث از اینکه چه کسانی در بیعت عقبه اول یا دوم شرکت داشتند، چه کسانی در بدر شهید شدند و.... این فهرستها را در سیره ابن اسحاق و مغازی موسی بن عقبه مشاهده میکنیم.
فهرستنویسی صحابه، با آنچه از قبل در تسمیهنویسی بود، متفاوت شد و به عبارتی متحول و مستقل گردید. بخش قابل توجه کتابهایی که در تراجم راویان احادیث با عناوین طبقات و تاریخ نوشته شده، به فهرست نام صحابه اختصاص دارد. واقدی پیشگام چنین تألیفاتی است. البته کتاب الطبقات او موجود نیست، ولی کاتب و شاگرد او، ابن سعد با تألیف الطبقات الکبری، بسیاری از مطالب واقدی را آورده است. ابن سعد در این کتاب با عنوان تسمیة از بیشتر اصحاب نام برده، گرچه تنظیم نام افراد، با شیوه الفبایی متفاوت است که بعدها پدید آمده و در طبقات، رنگ جغرافیایی و محلی دارد؛ مانند تسمیة من نزل مکة من أصحاب رسول الله(ص)، تسمیة من نزل الطائف... و دیگر شهرهایی که صحابه به آنجا رفتند.
ابن ابی خیثمه احمد بن زهیر بن حرب نیز در کتاب التاریخ الکبیر معروف به تاریخ ابن ابی خیثمة از همین شیوه پیروی کرده است.
در کنار اینگونه کتابها، کتابهای مستقلی نیز با عنوان تسمیه یا اسماء نوشته شد که قدیمیترین و نخستین کتاب به این نام، از آن عبیدالله بن ابی رافع کاتب امام علی(ع) است که تسمیه من شهد مع امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) الجمل و صفین و النهروان نام دارد. [۱]