امامت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امامت به معنای: پيشوايى[۱]، پيشروى، و رهبرى است[۲].

در این باره، تعدادی از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

  • امامت به معناى پيشوايى[۳]، پيشروى، و رهبرى است. امام(ع) نيز به معناى پيشوا، پيشرو[۴]، مقتدا، قيّم، مصلح، الگو، راه اصلى و راهنماست[۵] كسى يا چيزى كه مورد پيروى واقع مى‌گردد، انسان باشد يا كتاب يا چيزى ديگر، به حق باشد يا بر باطل [۶] امام(ع) است [۷]ريشه اين واژه «ا ـ م ـ م» و به معناى قصد[۸] يا قصد با توجه خاص و اين معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. امام(ع) نيز كسى است كه همواره مقصود و هدف حركت و تلاش ديگران قرار گيرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدكنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون مى‌شود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، امام(ع) هدايت و امام(ع) ضلالت [۹]، بر اين اساس ديگر معانى اين واژه و مشتقات آن از لوازم معناى ريشه است[۱۰].
  • واژه امام(ع) بر زن و مرد اطلاق مى‌شود و جمع آن «ائمه(ع)» و «ايمّه» است[۱۱].

امامت در اصطلاح

  • در اصطلاح كلامى معانى متعددى از این واژه ارائه شده كه شایع‌ترین معناى آن ریاست عمومى در امور دین و دنیا [۱۲] است و برخى جانشینى پیامبر(ص) در حفظ دین و سیاست دنیا[۱۳] را در تعریف اصطلاحى آن آورده‌اند. برخى كامل‌ترین تعریف را ریاست بالاصاله عمومى در امر دین و دنیا در دار تكلیف مى‌دانند [۱۴] كه عموم مردم را به حفظ مصالح دین و دنیایشان ترغیب و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع كنند[۱۵]، بنابراین، امامت به معناى ریاست عمومى فردى خاص بر امور دین و دنیاى مردم در دنیا بالاصاله یا به جانشینى از پیامبر(ص) است، زیرا امامت داراى شئونى همچون رهبرى سیاسى و زعامت اجتماعى و مرجعیت دینى و تبیین و تفسیر وحی و ولایت باطنى و معنوى است كه از این جهت امام(ع) حجت خدا در زمان، ولىّ الله، انسان كاملِ حامل معنویت كلى انسانیت و قطب است [۱۶] و چون امامت داراى شئون والایى است، شیعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهى[۱۷] و از اصول دین "مذهب" مى‌داند [۱۸]، در حالى كه در دیدگاه اهل سنت از فروع دین شمرده شده و از این جهت از افعال مكلفان به شمار مى‌آید [۱۹][۲۰].
  • در اصطلاح مدیریت، رهبرى از وظایف مدیر است كه دیگران را به كوشش مشتاقانه جهت هدفهایى معین ترغیب مى‌كند یا آنها را جهت كسب هدف مشترك تحت تأثیر قرار مى‌دهد [۲۱][۲۲].
  • به گفته بیشتر مفسران، امامت در قرآن با معناى لغوى آن هماهنگ است و امام(ع) كسى است كه به او اقتدا كنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند [۲۳]؛ خواه عادل و راه یافته باشد و خواه باطل و گمراه [۲۴][۲۵].

امامت در قرآن

  • لفظ «امامت» در قرآن به‌کار نرفته؛ ولی واژه «امام(ع)» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است که برخی از آنها و نیز آیات متعدد دیگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آیات مربوط گاهی به پیشوایی بر حق بالاصاله: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا [۲۶]، ﴿﴿ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا [۲۷] و گاهی به پیشوایی به حق به نحو جانشینی:﴿﴿ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ [۲۸] و گاهی به پیشوایی باطل: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ [۲۹] و گاهی به مفهوم جامع میان پیشوایی بر حق و باطل:﴿﴿ يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ [۳۰] اشاره دارد[۳۱].
  • افزون بر آیاتی که واژه امام(ع) یا اولی‌الامر در آن به‌کار رفته است آیات فراوانی با امامت و رهبری پیوند دارد، از جمله برخی آیاتی که در آن مفهوم هدایت آمده ﴿﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ [۳۲]؛ ﴿﴿ قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ [۳۳]، آیه‌ای که مؤمنان را به همراهی با صادقان فرا می‌خواند ﴿﴿ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [۳۴]، آیه ولایت ﴿﴿ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ [۳۵]، آیه‌ای که می‌گوید اگر به برخی در زمین قدرت داده شود نماز را برپا می‌دارند، زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند ﴿﴿ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ [۳۶] و آیاتی که در آن از اعطای مُلک به برخی سخن به میان آمده است. ﴿﴿ أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا [۳۷]؛ ﴿﴿ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ [۳۸][۳۹].
  • در روایات فراوانی نیز، مصادیق یا تأویل آیاتی از قرآن، مانند:﴿﴿ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [۴۰][۴۱]، ﴿﴿ يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ [۴۲][۴۳] و ﴿﴿ وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ [۴۴][۴۵] امامان(ع) دانسته شده‌اند[۴۶].

منابع

  • دائرة المعارف قرآن کریم

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  2. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.
  3. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  4. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  5. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
  6. مفردات، ص ۸۷ ، «ام».
  7. المنجد، ص ۱۷، «ام».
  8. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.
  9. التحقيق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».
  10. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.
  11. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
  12. شرح المواقف الایجى، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرح‌المقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعریفات، ص ۱۶.
  13. مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحكام السلطانیه، ص ۵؛ النكت الاعتقادیه، ص ۳۹.
  14. تلخیص‌ المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفین، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.
  15. تلخیص‌ المحصل، ص ۴۵۷.
  16. شیعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».
  17. الاحكام‌السلطانیه، ص۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الایجى، ج ۸ ، ص ۳۴۵.
  18. الحاشیة على الهیات، ص ۱۷۹؛ انیس الموحدین، ص ۱۳۷.
  19. دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸ ؛ انیس‌الموحدین، ص ۱۳۸.
  20. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
  21. اصول مدیریت، ص ۲۰۰.
  22. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
  23. جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبیان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسیر الكبیر، ج ۲، ص ۴۴.
  24. مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».
  25. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
  26. و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.
  27. برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.
  28. و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
  29. و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.
  30. روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.
  31. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.
  32. و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۱۳.
  33. بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.
  34. مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان می‌دهند و از کار شایسته باز می‌دارند! و (در بخشش) ناخن خشکی می‌ورزند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بی‌گمان منافقانند که نافرمانند؛ سوره توبه، آیه: ۶۷.
  35. سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند؛ سوره مائده، آیه: ۵۵.
  36. همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.
  37. آیا ایشان را بهره‌ای از فرمانروایی است؟ که در آن صورت سر سوزنی به کسی (چیزی) نمی‌دهند. یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم؛ سوره نساء، آیه: ۵۳ - ۵۴.
  38. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی هم به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و نیروی تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.
  39. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.
  40. پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه: ۸.
  41. نورالثقلین، ج ۵ ، ص ۳۴۱.
  42. بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.
  43. نورالثقلین، ج ۵ ، ص ۳۱۶ - ۳۱۷.
  44. و ما برای آنان این گفتار را به هم پیوستیم باشد که پند گیرند؛ سوره قصص، آیه: ۵۱.
  45. الکافی، ج ۱، ص ۴۱۵؛ بصائر الدرجات، ص ۵۱۵ .
  46. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.