نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هدایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
با توجه به معنای لغوی واژه "رب"، توحید در ربوبیت یعنی: "اعتقاد به اینکه تنها خدای متعال است که میتواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازهای، در تمام شؤون مخلوقات و کل جهان تصرف کرده، آنها را تدبیر و اداره کند" [۱]
طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلکه با تدبیر الهی زیست میکند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت خدا، از چیز دیگر تاثیر نپذیرد بلکه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار میدهد و از راه آنها تاثیراتی در عالم تحقق پیدا میکند که تاثیرات حقیقی است.
یکی از محققان در این باره مینویسد: "مراد از رب در اصطلاح اسلامی، مربی کامل است؛ یعنی بنیانگذار نظام زندگی در طی مراحل پرورش تا رسیدن به درجه کمال" [۲][۳]
"خداوند برای تحقق معنای رب العالمین بودن خود، ابتدا فرشتگاه را آفرید؛ زیرا آنان سپاه خلق در خلق و حاملان عرش ربوبی هستند . پس از آن، به آفرینش زمان و مکان و آسمان و زمین پرداخت و هر چه مورد نیاز جانداران آن بود؛ از آب و گیاه و سایر ما یحتاج، در اختیارشان قرار داد. سپس جن و حیوان را آفرید و انسان را پس از خلق همه نیازمندیهایش به دنیا آورد"[۴][۵].
بر اساس توحید در ربوبیت، هر امری که در جهان محقق شده و سهمی از هستی داشته باشد، به خدا اسناد پیدا میکند و علت آن خدا است؛ خواه آن امر، از امور حقیقی [۶] باشد یا اعتباری [۷][۸]
به عبارت دیگر، اگر علت که خداست کار حقیقی انجام دهد؛ مثلاً درختی انسان را بیافریند، ربوبیت او تکوینی است و اگر کار اعتباری انجام دهد؛ مثلا قانون مالکیت را وضع کند ربوبیت او تشریعی خواهد بود.
بنابراین، ربوبیت خداوند عام است و شامل تمام امور حقیقی و اعتباری میگردد[۹]
شؤون و مراتب توحید در ربوبیت
توحید در ربوبیت یکی از اقسام توحید افعالی است که خود دارای شؤون و مراتب گوناگون بود و ما از میان شؤون مختلف آن، تنها به سه مرتبه، که در ارتباط با تحقیق حاضر، دارای اهمیت بیشتری هستند، میپردازیم که عبارتند از:
آیا یکتاپرستی، به عنوان یک مفهوم و برداشت نظری، می تواند در زندگی انسان و به ویژه در خط دادن به حاکمیت سیاسی در دنیای آدمیان مؤثر باشد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم ارائه تصویری روشن از حضور خداوند در عالم انسانی و دنیای بشری است و اینکه آیا حضور خداوند حضور جنبی و بدون کارایی است یا اینکه اساسی و پویا و تاثیرگذار می باشد؟ حقیقت این است که اسلام در صدد آن نبوده است تا مسأله توحید را بعد تجریدی بدهد تا هیچ ارتباطی با زندگی آدمی و مسایل روزمره او نداشته باشد بلکه به عکس، سعی کرده تا جامعه اسلامی را از مسیرهای توحید، به خصوص توحید افعالی، به پیش ببرد.
با توجه به اینکه انجام و اعمال این دو شرط که مستلزم تصرف در امور مردم به طور مستقیم است از طرف خداوند معقول نیست. بنابراین، باید به صورت غیر مستقیم توسط منصوبین خاص یا عام او صورت گیرد.
برای تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند دو شرط لازم است که عبارتند از:
↑حقیقی شامل موجوداتی میشود که عمل اختیاری انسان در بود و نبود آنها دخیل نباشد.
↑اعتباری شامل اشیا و اموری میگردد که در حوزه حیات انسانی یافت میشوند؛ به گونهای که اگر انسان نباشد آن امور اصلا مطرح نمیگردند؛ نظیر مالکیت، ریاست زوجیت، عضویت و مانند تمامی اموری که در مسایل اخلاقی و فقهی مطرح میشوند؛ ر . ک . به: جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۲۱۲.