نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
شریح بن حارث، قاضیامام (ع) بود. به امام خبر رسید که او خانهای به هشتاد دینار خریداری کرده و برای معامله خود شاهدانی گرفته است. امام از او سؤال کرد و چون با تأیید او مواجه شد، خشمگین بر او نگریست. سپس مطالبی را عنوان کرد که دیدگاه امام را نسبت به تملکات دنیوی و حقیقت این جهان بیان میدارد. در آغاز سخن، نزدیکی مرگ و سفر آخرت را به یاد او میآورد و به او تذکر میدهد که اگر این خانه را از اموال غیرحلال فراهم آورده باشد، موجب تباهیدنیا و آخرت را فراهم آورده است. سپس سندی پیش چشمان او مجسم میکند: خریدار خانه، بندهای ذلیل و فروشنده، بنده دیگری در آستانه مرگ؛ محدوده خانه: حد نخست، کمینگاه آفتها؛ حد دوم، دروازه مصیبتها؛ حد سوم، پرتگاه هوای نفس؛ حد چهارم، مزرعه شیطان. در ادامه بهای اصلی خانه را خروج او از عزتقناعت و ورود به ذلت خواهش از انسانها خوانده است. بنابر قراین و شواهد، زمان تقریبی صدور نامه مربوط به سالهای ۳۷ تا ۴۰ قمری است[۳].
... او خانهای از فریبسرای دنیا را خریده که برجایمانده از گذشتگان و سرزمین هلاکشدگان است و حدود چهارگانه آن بدین شرح است: حد نخست، کمینگاه آفتها، دو دیگر، دروازه مصیبتها؛ سوم، پرتگاه هوای نفس تباهکننده؛ و چهارم: مرزعه شیطاناغواگر که ورویِ خانه از همینجاست. این فریبخورده آرزوها، این خانه را از این محکوم به مرگ به بهای خروج از عزتِ قناعت و ورود به ذلتِ سؤال و دریوزگی خریده است و خریدار باید سند این خانه را از دست فرشتهمرگ دریافت کند که پادشاهان و جبارانزمین و فرعونها را به زیر خاک کشیده و نابود کرده است؛ پادشاهان و جبارانی چون کسری، قیصر، تُبع و حِمیَر. و آنها که مال اندوزند و کاخ برافرازند و آن را بیارایند و نقش و نگار آفرینند و چنین پندارند که برای فرزند میگذارند، باید حساب همه را در پیشگاه عدل الهی، آنجا که ثواب و عقوبت هرکس به امضا رسد، باز پس دهند. چنین است آنگاه که فرمان قطعی محاکمه آنان صادر شود: "و آنجاست که باطلگرایان زیان برند." و شاهد این سندفرخنده، عقلِ آزاد از زنجیرِ هوس و دلبستگیهای پست دنیاست[۴].