نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۲ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
این مدخل زیرشاخهٔ بحث حق اهل بیت است.مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
از جمله حقوقی که آیهقرآن بر آن دلالت و مصداق تکریماهل بیت، است حق ترفیع بیوت آنهاست که در آیه ذیل بیان شده است: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾[۱].
خداوند میفرماید: این نور در خانههایی است که این ویژگیها را دارند: دیوارهای بلند و غیر قابل نفوذ، تا از دسترس شیاطین و هوسبازان دور باشد، دیگر آنکه مردانی از این خانههاپاسداری میکنند که پیوسته در یاد خدا هستند و هیچ چیز آنان را از یاد خداغافل نمیکند. ارتباطشان با خدا، از طریق نماز و با مردم از طریق زکات دادن است[۲].
عبدالله بن عجلان میگوید: شنیدم امام باقر (ع) میفرمود: بیتعلی و فاطمه از اتاقهای رسول الله است و سقف بیت آنها، عرش پرودگار جهانیان است و در کف خانه آنها شکافی است که باز میشود به عرش، که محل عروج و بالا رفتن وحی است... و پیدا نمیشود برای خانههای آنها سقفی غیر عرش، پس بیوت آنها مسقف به عرش رحمان است و در آن بیت محل عروجملائکه و روح است گروهی بعد از گروهی و این آمدنها و رفتنها قطع نمیشود و نیست بیتی از بیوت أئمة ما الا اینکه در آن محل ملائکه است به خاطر قول خداوند: (نازل میشوند ملائکه و روح در آن بیت، به اذن پرودگارشان به همه امر، (عالم غیب) که سلامت است... گفتم: من کل امر؟ فرمود: تمام عالم امر (غیب و شهود)، گفتم این تنزیل است؟ فرمود: بله.
پس بیحرمتی به این بیوت، بیحرمتی به تمام انبیاء و رسول الله (ص) و بیحرمتی به خداست و اگر به این قصد انجام شود، موجب ارتداد است.
مرحوم طبرسی میگوید: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ﴾ خانههای نورانی هستند و در آنها مشکاة وجود دارد و آن بیوت، مساجد در قول ابن عباس و حسن و مجاهد و جبائی است و بلکه اکثر مفسرین این را گفتهاند[۵]. مثل زمخشری در تفسیرش: في بيوت- يتعلق بما قبله، مثل نوره كمشكاة في بعض بيوت الله، وهي المساجد[۶] این سخن همان قول نبی است که فرمود: مساجدبیوتخداوند در زمین است و آن روشنایی بخش اهل آسمان است کما اینکه روشنایی میدهد اهلزمین را ستارگان، سپس گفته شده که آن بیوت چهار تا هستند[۷].
اما این قول ظاهراً صحیح نیست، زیرا که بیت آن بنایی است که از چهار دیوار تشکیل شده و بر آن دیوارها، یک سقف است.. پس کعبهبیتالله است، زیرا که کعبهقائم به چهار دیوار است و بر آن یک سقف است و قرآن از بیت، به مکان مسقف تعبیر میکند و میگوید: ﴿وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ﴾[۸].
این از یک طرف، اما طرف دیگر، در مساجد وجود سقف شرط نشده. مثل مسجد الحرام که سقفی ندارد و به آسمان باز میشود و اینکه لغت بیوت در قرآن کریم به صور مختلف بیان شده و در غیر مسجد هم استفاده شده مثل: ﴿أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾[۹] و غیر اینها از آیات دیگر. پس همه مساجد این طوری نیستند که سقف داشته باشند و صاحب کشاف (که این قول را قبول کرده) کلمه (بعض) را در نظر نگرفته است و گفت: في بعض بيوت الله وهي المساجد...[۱۰].
اذن در هر چیز، به معنای اعلام این معنا است که مانعی از انجام آن نیست و مراد از رفع، بالا بردن قدر، منزلت است و آن تعظیم (تکریم) است، در اینجا این عظمت و علو، مالخدای تعالی است که در این رفع، بالا بردن، کسی با خدا شریک نمیشود الا اینکه به الله تعالی منتسب شود[۱۲].
و مراد به رفع، تعظیم و رفع کثیفی و زشتی است و تطهیرمعاصی و چیزهای پست، در یک قولی گفته شده، که مراد از رفع، رفع حوائج در این بیوت به سوی خداوند است. بعضی از علمای متأخر قائلند به اینکه ﴿يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾ یعنی در این بیوتکتاب خدا یا اسمای حسنای او تلاوت میشود [۱۳]، و یا منظور "رفع ظاهری است یعنی بالا بردن مادی خانه که دیوارهای آن را بالا برند و بسازند، مثل قول خداوند: "هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای بیت را بالا برد"﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ﴾[۱۴] و "بنابراین آیه دلایت میکند بر جواز تزیئن بیوتانبیاء و تعمیر بیوت در زمان حیاتشان و بعد از ممات ایشان و یا مراد رفع معنوی و عظمتمعنوی است و بنابراین آیه به تکریم آن بیوت و تعظیم و ضیافت و تطهیربیوت از آن چیزهایی که درشان آنها نیست دلالت میکند"[۱۵].
در ادامه وصف بیوت آمده است: ﴿يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ﴾[۱۸].
حضرت امیر (ع) درباره آنها میفرماید: همانا مردمی هستند که ذکر خدا را به جای دنیا برگزیدند، که هیچ تجارتی یا خرید و فروشی آنان را از یاد خدا باز نمیدارد. با یاد خدا روزگار میگذرانند و غافلان را با هشدارهای خود، از کیفرهای الهی میترسانند، به عدالتفرمان میدهند و خود عدالت گسترند، از بدیهانهی میکنند و خود از آنها پرهیز دارند. با اینکه در دنیازندگی میکنند گویا آن را رها کرده به آخرت پیوستهاند. سرای دیگر را مشاهده کرده گویا از مسائل پنهان برزخیان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند و گویا قیامت وعدههای خود را برای آنان تحقق بخشیده است آنان پردهها (پردههای آن جهان)، را برای مردمدنیا برداشتهاند. میبینند آنچه را که مردم نمینگرند و میشنوند آنچه را که مردم نمیشنوند"[۱۹].
در زیارت جامعه که منقول از امام جواد (ع) است خطاب به همه ائمه میخوانیم: «خَلَقَكُمْ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا فَجَعَلَكُمُ اللَّهُ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ»[۲۰].
پس بدون اذن آنها، ورود به خانههایشان چه خانههای ظاهری و مادی و چه مقام ولایت آنها، غصبحقوق آنان است که نخستین بار خلیفه ثانی این کار را کرد و این بیحرمتی آثار مخرب و فراوانی داشته که تاکنون نیز ادامه دارد.
ممکن هم است که مقصود از این خانهها، خود اهل بیت (ع) باشند به این صورت که بدنهایشان مسجد و معبد روحشان باشد[۲۱]. چنانکه در روایتی زیر از ابوحمزه ثمالی به این مطلب اشاره شده است.
قتاده یکی از مفسرین و فقهای زمان خودش بود - البته از مفسریناهل تسنن – و درکوفه زندگی میکرده است. او در سفری که به مدینه میرود، خدمتامام باقر (ع) مشرف میشود و از امام سؤالاتی میکند و جوابهایی میشنود و در مقابل سؤالات امام درمیماند و در خودش خیلی احساسحقارت میکند. بعد به امام عرض میکند که من با عالمان زیادی روبرو شدهام ولی در مقابل هیچ کس به اندازه شما خودم را گم نکرده و مضطرب نشدهام. حضرت فرمود میدانی که در مقابل چه کسی قرار گرفتهای؟ «بَيْنَ يَدَيْ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» در مقابل آنهایی قرار گرفتهای که خدا آنان را "بیوت" نامیده است، یعنی این که در مقابل توست یکی از آن بیتهاست. بعد خود او منصفانه اقرار کرد و گفت: یا ابن رسول الله! تصدیق میکنم که مقصود از آن "بیوت" که در قرآن آمده است، خانههای سنگی و گلی نیست[۲۲]، بلکه خانههای انسانی است[۲۳].
↑«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.
↑«و اگر نه این بود که مردم (در تمایل به کفر) امّتی واحد میشدند بیگمان برای خانههای کسانی که به (خداوند) بخشنده کفر میورزند بامهایی سیمین و نردبانهایی که از آنها فرا روند قرار میدادیم» سوره زخرف، آیه ۳۳.
↑«که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
↑«سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.
↑"خدا شما را به صورت انواری بیافرید و آنگاه پیرامون عرش خود قرار داد، تا آنگاه که به وسیلۀ وجود شما برما منت نهاد و شما را در خانههایی جای داد که اذن داد تا رفعت یابد و نام او در آن خانهها برده شود"؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۸.
↑ر. ک: مرضی مطهری، مجموعه آثار (آشنایی با قرآن)، ج۲۶، ص۴۷۳.