بحث:اعراف
متن نوجوان
«اعراف» به چیزهای بلند و مرتفع اشاره دارد، به حدی که شخص بتواند همه چیز را از آنجا ببیند. در اصطلاح اسلامی نیز اعراف به مکانی بلند میان بهشت و دوزخ اطلاق میشود که افرادی خاص بر آن قرار دارند و میتوانند به هر دو سو نگاه کنند. به عبارت دیگر، اعراف مانند نقطهای است که شما از آن میتوانید هم به بهشت و هم به دوزخ نگاه کنید. این افراد خاص، آگاه و دارای جایگاهی ویژه هستند که در ادامه درباره آنها بیشتر توضیح داده خواهد شد.
اصحاب اعراف کیستند؟
در قرآن، از افرادی یاد شده است که در اعراف قرار دارند و در روز قیامت همه را از روی چهرهشان میشناسند. این افراد، با اجازه خداوند میتوانند به مردم بهشتی و جهنمی دستور بدهند و هدایتشان کنند. پس این افراد نه تنها از همه چیز آگاه هستند، بلکه قدرت و اختیار ویژهای نیز دارند.
تصور کنید در روز قیامت، افرادی باشند که بتوانند همه را بشناسند و به آنها دستور بدهند! این یعنی آنها دارای مقام و منزلت خاصی هستند. حتی قرآن برای نشان دادن عظمت و اهمیت این افراد، به جای گفتن «آنها»، از کلمه «مردان» استفاده کرده است. پس آنها افراد بسیار بزرگ و با اهمیتی هستند.
ویژگیهای اصحاب اعراف
درباره اصحاب اعراف، نظرات مختلفی وجود دارد. بیشتر دانشمندان و مفسران معتقدند که این افراد، پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصوم(ع) هستند؛ چراکه روایات متعددی وجود دارد که این موضوع را تأیید میکند. اما برخی دیگر نیز نظرات متفاوتی دارند.
به عنوان مثال، یکی از این نظرات میگوید اصحاب اعراف، افرادی هستند که اعمال نیک و بد آنها مساوی است. پس نه به بهشت کاملاً وارد میشوند و نه به دوزخ. اما وقتی به آنها دستور سجده داده میشود، همه سجده میکنند و به بهشت وارد میشوند.
این تنوع در نظرات، نشان میدهد که اصحاب اعراف افراد ویژهای هستند که جایگاهی خاص دارند. هر کدام از این نظرات، تصویری ارزشمند از این افراد ارائه میدهد و درک ما را از آنها غنیتر میکند.
وظایف اصحاب اعراف
اصحاب اعراف، وظایف و مسئولیتهای ویژهای دارند. آنها میتوانند به اهل بهشت و جهنم دستور بدهند و راهنماییشان کنند. تصور کنید افرادی باشند که در جایگاهی بین بهشت و دوزخ قرار گرفتهاند و به هر دو سو اشراف داشته باشند. آنها میتوانند به کسانی که در بهشت هستند، دستور بدهند تا به درجات بالاتر برسند و به افراد جهنمی نیز راهنمایی بدهند تا به سمت بهشت حرکت کنند.
این وظیفه نشان میدهد که اصحاب اعراف افرادی بسیار قدرتمند و با نفوذ هستند. آنها به نوعی واسطه میان بهشتیان و جهنمیان محشور میشوند و میتوانند در سرنوشت افراد تأثیر بگذارند. این مسئولیت سنگین، اهمیت و جایگاه ویژه این افراد را به خوبی نشان میدهد.
متون قبلی
دربارۀ اعراف و اصحاب اعراف، بحثهای بسیار و تعریفهای مختلفی است. در یک اصطلاح، اعراف مرحله و عالمی بلندمرتبه است میان بهشت و دوزخ. در اصطلاح دیگر، جهانی مافوق که اهل آن (اصحاب اعراف) همه را به چهره میشناسند و میتوانند به اهل بهشت و جهنم، به اذن خداوندی دستور بدهند و راهنمایی کنند ﴿وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ*وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ*وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ﴾[۱] [۲]
مقدمه
- اعراف از ریشۀ عرف به معنای شناخت و پذیرش است، که نقطه مقابل آن انکار و ردّ است. اعتراف هم از این ریشه است، گردن نهادن به چیزی و پذیرفتن آن.[۳] در روایات، به یک معنی اصحاب اعراف همان ائمه و اهل بیت(ع) معرفی شدهاند که ورود به بهشت، منوط به شناخت و اطاعت آنان است. حضرت علی(ع) فرمود: "نحن الأعراف، نوقف بین الجنّة، فلا یدخل الجنّة الاّ من عرفنا و عرفناه"[۴]، اینکه ورود به بهشت در سایۀ معرفت به اعراف علی(ع) و آل او است، در روایات متعدّدی آمده است. از علی(ع) روایت است: اصحاب اعراف ماییم، یاران خود را از چهرهشان میشناسیم، اعراف ماییم که خدا را هم جز از راه شناخت ما نمیتوان شناخت و اعراف ماییم که خداوند متعال در روز قیامت ما را بر صراط به معرّفی قرار میدهد و جز کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم، وارد بهشت نمیشود. [۵] با این حساب، هم اعراف جایگاه مهمی است، هم اصحاب اعراف موقعیت ممتازی در قیامت دارند. اینگونه روایات، شأن والای عترت و مقام امامان(ع) را نشان میدهد.[۶] سلمان فارسی نقل میکند که بیش از دهبار از پیامبر خدا(ص) شنیدم که فرمود: "یا علیّ! إنّک و الأوصیاء من بعدک اعراف بین الجنّة و النّار..."[۷] در معنای اصحاب اعراف، این نیز گفته شده که جایی میان بهشت و جهنم است که گروهی آنجا ساکن میشوند که نه مستحقّ بهشتند نه عقاب دوزخ، به امید فرمان الهی و شفاعتند تا آنکه به آنان اذن داده شود وارد بهشت شوند، یا جایی است که کسانی غیر مکلّف در آنجا ساکنند که نه مستحقّ بهشتند نه دوزخ.[۸]
- در قرآن از مردانی یاد شده که در اعرافاند و در قیامت همه را از چهرهها میشناسند و راهنمایی میکنند: ﴿وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ﴾[۹]. سوره هفتم قرآن را نیز به همین سبب اعراف نامیدهاند. اعراف، مرتبه والا و ارجمندی است که میان بهشت و دوزخ است و در روایات، "اصحاب اعراف" به ائمه و اهل بیت تفسیر شده است. امام علی(ع) فرموده است: اعراف ماییم، میان بهشت میایستیم و جز کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم وارد بهشت نمیشود[۱۰]. و در روایت دیگری فرموده است: اصحاب اعراف ماییم، یاران خود را با نگاه به چهرههاشان میشناسیم. معنای دیگری هم برای اصحاب اعراف گفته شده، یعنی اینکه جایی است میان بهشت و جهنم که گروهی در آنجا ساکناند که نه مستحقّ بهشتاند و نه دوزخ، به امید فرمان الهی و شفاعتاند تا به آنان اجازه داده شود وارد بهشت شوند، یا جایی است که افراد غیر مکلّف در آنجا ساکناند که نه بهشتیاند، نه جهنّمی[۱۱].
واژهشناسی لغوی
- اَعراف جمع عُرْف، مکانهای بلند و مرتفع را گویند[۱۲]، از آن جهت که آشکار و به راحتی قابل رؤیت است، برخلاف مکان پست[۱۳].
- به یال اسب و تاج خروس، نیز عرف گفته میشود، زیرا در قسمت مرتفع بدن آنان قرار دارد[۱۴].
- اعراف السحاب نیز به بخشهای بالایی ابر اطلاق میگردد[۱۵].
- آیات: ﴿وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ﴾[۱۶] درباره اعراف و اصحاب آن سخن گفته است. به همین مناسبت سوره هفتم قرآن "اعراف" نام گرفته و آیات: ﴿يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴾[۱۷] نیز به آن تفسیر شده است[۱۸]
اعراف در قرآن
اصحاب اعراف و ویژگیهای آنان
اعراف جایگاهی است بلند میان بهشت و دوزخ که در آن مردانی الهی جای دارند و دوزخیان و بهشتیان را به چهره میشناسند و با آنان سخن میگویند، دوزخیان را سرزنش میکنند و بهشتیان را به فرمان خدای متعال روانه بهشت میسازند.
واژهشناسی
اَعراف جمع عُرْف است به معنای مکانهای بلند و مرتفع[۱۹]. از حسن بصری و زجاج نقل شده که اعراف از ریشه معرفت به معنای شناخت است، و به کسانی اشاره دارد که در قیامت از حال مردم آگاهند و اهل جهنم و بهشت را از سیمایشان میشناسد [۲۰]. صدرالمتألهین نیز این دیدگاه را برگزیده و آیه ﴿يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ﴾ را گواه آن دانسته است [۲۱].
اعراف در قرآن
اعراف نام سوره هفتم قرآن کریم به ترتیب مصحف است. واژه اعراف، دو بار و در همین سوره بکار رفته است. داستان مردان اعراف در این سوره پس از ذکر ماجرای میزان در قیامت و اشاره به دشمنی شیطان با بنی آدم و بهشتی و دوزخی شدن مردم آمده است:
﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا فَهَلۡ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمۡ حَقّٗاۖ قَالُواْ نَعَمۡۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ بَيۡنَهُمۡ أَن لَّعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّـٰلِمِينَ [۲۲] ٱلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ كَٰفِرُونَ [۲۳] وَبَيۡنَهُمَا حِجَابٞۚ وَعَلَى ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٞ يَعۡرِفُونَ كُلَّۢا بِسِيمَىٰهُمۡۚ وَنَادَوۡاْ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡۚ لَمۡ يَدۡخُلُوهَا وَهُمۡ يَطۡمَعُونَ [۲۴] وَإِذَا صُرِفَتۡ أَبۡصَٰرُهُمۡ تِلۡقَآءَ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِينَ [۲۵] وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا يَعۡرِفُونَهُم بِسِيمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنكُمۡ جَمۡعُكُمۡ وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ [۲۶] أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا يَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ [۲۷] وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِيضُواْ عَلَيۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[۲۸]
از این آیات پیدا است که پس از روشن شدن سرنوشت آخرتی مردم، میان بهشتیان مؤمن و دوزخیان کافر، سخنان و گفتگویی برقرار خواهد بود. در این میان، مردانی الهی که بر جایگاه اعراف قرار دارند و همگان را به چهره میشناسند به نیکانی که در انتظار ورود به بهشت هستند مجوز ورود به بهشت میدهند و از بدانی که دوزخی هستند دوری میجویند. همچنین از حجاب میان این دو گروه بد و نیک یاد شده است.
همچنین در سوره حدید درباره این گفتگوها میان بهشتیان مؤمن و دوزخیان منافق میخوانیم: ﴿يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ [۲۹] يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ [۳۰] فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴾[۳۱] در این آیات هم از دیوار میان بدان و نیکان سخن رفته است.
منابع
پانویس
- ↑ اعراف، آیه ۴۶ تا ۴۸
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۲.
- ↑ مفردات راغب
- ↑ «اعراف ماییم، ما را در میان بهشت نگه میدارند و جز کسی که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم، وارد بهشت نمیشود.» تفسیر مرآة الأنوار، ص ۲۳۷
- ↑ نحن أصحاب الأعراف، نعرف أنصارنا بسیماهم، و نحن الأعراف الّذی لا یعرف اللّه عزّ و جلّ الاّ بسبیل معرفتنا، و نحن الأعراف، یعرّفنا اللّه عزّ و جلّ یوم القیامة علی الصّراط، فلا یدخل الجنّة الاّ من عرفنا و عرفناه...؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۴ ح ۹
- ↑ دربارۀ اعراف و معانی آن و روایاتش ر. ک: بحار الأنوار، ج ۸ ص ۳۲۹(باب الأعراف) نیز: المیزان، ج ۸ ص ۱۳۴
- ↑ «یا علی، تو و جانشینان پس از تو، اعراف میان بهشت و دوزخند، جز کسی که شما را بشناسد و شما بشناسیدش وارد بهشت نمیشود و جز آنان که شما را انکار کنند و نشناسند و شما آنان را نشناسید، وارد دوزخ نمیگردند.» دربارۀ اعراف و معانی آن و روایاتش ر. ک: بحار الأنوار، ج ۸ ص ۳۲۹(باب الأعراف) نیز: المیزان، ج ۸ ص ۱۳۴
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۲.
- ↑ و چون چشمانشان به سوی دمسازان آتش گردانده میشود میگویند: پروردگارا ما را با گروه ستمکاران مگذار! و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۷-۴۸.
- ↑ تفسیر مرآة الأنوار، ص۲۳۷.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵.
- ↑ لسانالعرب، ج۹، ص۱۵۶، «عرف».
- ↑ التبیان، ج۴، ص۴۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۱; مفردات، ص۵۶۱، «عرف».
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۱۵۷، «عرف».
- ↑ و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامدهاند ولی (آن را) امید میبرند ندا میدهند که: درود بر شما! و چون چشمانشان به سوی دمسازان آتش گردانده میشود میگویند: پروردگارا ما را با گروه ستمکاران مگذار!و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره میشناسند بانگ برمیدارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد آیا همینانند که سوگند میخوردید خداوند به آنان بخشایشی نمیرساند؟ (آنگاه به رهروان بهشت میگویند) به بهشت در آیید، نه بیمی خواهید داشت و نه اندوهگین خواهید شد؛ سوره اعراف، آیه: ۴۶ - ۴۹.
- ↑ روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد. (منافقان) آنان را ندا میدهند: آیا ما با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فریفت.پس، امروز از شما و از کافران سربهایی پذیرفته نیست، جایگاهتان آتش (دوزخ) است، همان (دوزخ) یار شماست و این پایانه، بد است؛ سوره حدید، آیه: ۱۳- ۱۵.
- ↑ اسدی، سید مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۳۸۲ -۳۸۵.
- ↑ لسانالعرب، ج۹، ص۱۵۶، «عرف».
- ↑ تفسیر کبیر ، ج۱۴ ، ص۸۷ ، جامع البیان ، ج۵ ، ص۲۴۱.
- ↑ عرشیه ، ص۹۰.
- ↑ و بهشتيان، دوزخيان را آواز مى دهند كه: «ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست يافتيم؛ آيا شما [نيز] آنچه را پروردگارتان وعده كرده بود راست و درست يافتيد؟» مى گويند: «آرى » پس آواز دهنده اى ميان آنان آواز درمى دهد كه: «لعنت خدا بر ستمكاران باد » ؛ سوره اعراف، آیه: ۴۴.
- ↑ همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مى دارند و آن را كج مى خواهند و آنها آخرت را منكرند ؛ سوره اعراف، آیه: ۴۵.
- ↑ و ميان آن دو [گروه]، حايلى است، و بر اعراف، مردانى هستند كه هر يك [از آن دو دسته] را از سيمايشان مى شناسند، و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و [لى] [بدان] اميد دارند آواز مى دهند كه: «سلام بر شما »؛ سوره اعراف، آیه: ۴6.
- ↑ و چون چشمانشان به سوى دوزخيان گردانيده شود، مى گويند: «پروردگارا، ما را در زمرۀ گروه ستمكاران قرار مده » ؛ سوره اعراف،آیه: ۴7.
- ↑ و اهل اَعراف، مردانى را كه آنان را از سيمايشان مى شناسند، ندا مى دهند [و] مى گويند: «جمعيّت شما و آن [همه] گردنكشى كه مى كرديد، به حال شما سودى نداشت » ؛ سوره اعراف،آیه: ۴8.
- ↑ «آيا اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مى كرديد كه خدا آنان را به رحمتى نخواهد رسانيد؟» «[اينك] به بهشت درآييد نه بيمى بر شماست و نه اندوهگين مى شويد » ؛ سوره اعراف،آیه: ۴9.
- ↑ و دوزخيان، بهشتيان را آواز مى دهند كه: «از آن آب يا از آنچه خدا روزىِ شما كرده، بر ما فرو ريزيد » مى گويند: «خدا آنها را بر كافران حرام كرده است » ؛ سوره اعراف،آیه: 50.
- ↑ (همان)روزى كه مردان منافق و زنان منافق به كسانى كه ايمان آورده اند مى گويند: »به ما بنگريد(و مهلت دهيد)تا از نور شما پرتوى برگيريم «(به آنان)گفته مى شود: »به پشت سرتان بازگرديد و نورى در خواست كنيد « پس ديوارى بين آنان زده مى شود كه براى آن درى است كه درونش رحمت در آن است و برونش از جانب آن عذاب است! ؛ سوره حدید، آیه: ۱3.
- ↑ [دو رويان،] آنان را ندا درمى دهند: «آيا ما با شما نبوديم ؟» مى گويند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد و آرزوها شما را غرّه كرد تا فرمان خدا آمد و [شيطانِ ] مغروركننده، شما را دربارۀ خدا بفريفت ؛ سوره حدید، آیه: ۱4
- ↑ پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شده اند عوضى پذيرفته نمى شود: جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است »؛ سوره حدید، آیه: ۱۵.