تهامه
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
آشنایی اجمالی
«تِهامَة» که برخی تلفظ صحیح آن را «تِهامَه» گفتهاند[۱] در لغت، از بن فعلی «ت ه م» به معنای شدت گرما و سکون هواست و از آنجا که هوای تهامه به شدت گرم و هوایش راکد است، بدان تهامه گفتهاند. «تهم» به معنای تغییر کردن و نیز به صورت «تهمت» و «تهمتم» به معنای «سواحل پست واقع میان کوه و دریا» هم آمده است. بر این اساس، تهامه بهواسطه تغییر هوایش و نیز ارتفاع پایین و مشرف به دریایش، تهامه خوانده شده است[۲].
در تحدید این مکان، جغرافیدانان و صاحبنظران، اقوال مختلفی ارائه دادهاند[۳]، لکن بهترین تعریف برای تحدید تهامه این است که تهامه دشتی است در مشرق دریای سرخ که از عقبه ـ در اردن ـ تا المخا در یمن امتداد دارد. تهامه به دو بخش یمن و حجاز تقسیم میشود[۴]. در یمن بدان تهامه یمن گفته میشود و آن سرزمینی است با روستاها و مزارع بسیار. در حجاز نیز این سرزمین به تهامه حجاز معروف است که سرزمینی خشک و کم آب است. این منطقه که اعم از مکه مکرمه، جده، عقبه است دارای درههای مشهوری است که آب سراوات حجاز و یمن، پس از عبور و مشروب کردن شان به دریا میریزد. بسیاری از این درهها، سرزمینهایی حاصلخیز با محصولات و مردم فراوانند که از جمله آنها میتوان به نام وادی اضم (وادی المدینه)، وادی ینبع، وادی الصفراء، وادی أمج، مر الظهران، اللیث، قنونا، حلی، عتود، بیض، جازان، خلب، حرض، مور، زبید و بسیاری دیگر اشاره کرد[۵].
عربها در گذشته، به واسطه پستی زمین، به آن «غور» نیز میگفتهاند[۶]. در این شنزار داغ، سرحدات و بنادری نیز به وجود آمده است که بندر «حدیده» در یمن و بندرهای «جده» و «ینبع» در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام «وجه» وجود دارد که گمان میرود همان شهر حجر یا مدائن صالح باشد[۷]. در شرق تهامه، سلسله جبال«سرات» واقع است که از شمال به جنوب ادامه دارد. این کوه که درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری دارد از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد. در دامنه آتشفشانها اراضی ریگزاری وجود دارند که به «حره» معروفاند[۸].[۹]
تِهامَة
یکی از نواحی ششگانه جزیرةالعرب است. به قسمت غربی کوههای «سراة» که از شمال به جنوب جزیرةالعرب به موازات دریای سرخ کشیده شده «تهامه» گفته میشود که از دامنه آن تا سواحل دریای سرخ را در بر میگیرد. از آن رو تِهامه نامیدهاند که حرارت و گرمای آن زیاد و باد آن کم است[۱۰]. مکه و نیمی از مدینه را جزو تهامه دانستهاند[۱۱]. برخی گفتهاند، تهامه، مکه معظمه است.[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳؛ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳ - ۶۴.
- ↑ جهت مطالعه برخی از این اقوال ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳.
- ↑ برخی آن را به تهامه یمن، تهامه عسیر، و تهامه حجاز تقسیم کردند.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۶۵ - ۶۶.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۷۱.
- ↑ لسان العرب، ج۲، ص۵۹.
- ↑ یاقوت حموی، ج۲، ص۲۱۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۸۵.