انفال در علوم قرآنی
مقدمه
به آیه نخست سوره انفال آیه انفال میگویند: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ﴾[۱]. انفال در اصل از ماده نفل به معنای زیادی است.
به اموال فاقد مالک مشخص، به این جهت انفال گفته شده که اضافه بر اموال دارای صاحبان مشخص است که به دست جنگجویان میافتد. یا به این جهت که جنگجویان برای پیروزی بر دشمن میجنگند، نه برای غنیمت. بنابراین، غنیمت یک امر اضافی است.
گرچه آیه انفال پس از جنگ بدر درباره غنائم جنگی وارد شده است، ولی مفهوم آن یک حکم کلی و عمومی است و تمام اموال اضافی (آنچه مالک خصوصی ندارد) را شامل میشود و به اصطلاح علم اصول، مورد، مخصِّص آیه نیست.
در حدیثی معتبر از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) انفال این گونه تعریف شده است:
- اموالی که از دارالحرب بدون جنگ گرفته میشود؛
- سرزمینی که اهلش آن را ترک و از آن هجرت کردند (و آن فییء نامیده میشود)؛
- میراث کسی که وارثی نداشته باشد؛
- سرزمین و اموالی که پادشاهان به این و آن میبخشیدند (در صورتی که صاحب آن شناخته نشود)؛
- بیشهزارها، جنگلها، درّهها و سرزمینهای موات که همه اینها از آنِ خدا و پیامبر (ص) و جانشین اوست که در راه مصالح عمومی مصرف خواهد کرد.
برخی گفتهاند این آیه با آیه غنیمت و خمس ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۲] نسخ شد؛ اما این قول باطل است؛ زیرا انفال غیر از غنیمت است[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۷۹؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱،ص۷۶؛ منصور، عبدالحمید یوسف، نیل الخیرات فی القراءات العشرة، ج۹، ص۵؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۱۵، ص۱۱۳.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۳۸.