الگو:صفحهٔ اصلی/پرسش برگزیده
- از جمله برداشتهای ناقص و نادرست از انتظار این است که تنها بخشی از حقیقت انتظار مطرح شود و به دیگر ارکان آن توجهی نباشد؛ برای نمونه یکی از پایههای انتظار - مانند: اعتراض به وضع موجود - مساوی با مفهوم انتظار راستین تلقی شود؛ به این معنا که ماهیت و ریشه انتظار چیزی جز اعتراض نیست؛ اعتراض به وضعیت موجود حکومتها یا اعتراض به ظلم و ستم و غیره. به عبارت دیگر، منظور از انتظار آرزوی ظهور بهترین جامعه و کوشش در راه تحقق آنکه کاملترین صورت آن با ظهور حضرت ولی عصر(ع) امکانپذیر خواهد بود و باید در نظر گرفت که انتظار عین اعتراض به وضع موجود نیست.
- در پاسخ به چنین برداشتی از معنای انتظار باید گفت اعتراض صرف را نمیتوان بهعنوان تنها رکن انتظار پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون آگاهی از وضع مطلوب، اعتقاد به وضع مطلوب و اقدام عملی برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که اعتراض صرف، شامل این موارد نمیشود؛ و نیز باید افزود چنین فرضیهای با پرسشهایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این اعتراض تا کجاست؟ ثانیاً: این اعتراض چه باری بر دوش منتظران میگذارد و این نفی با چه اثباتی میتواند همراه باشد؟ افزونبر این پرسشها، این فرضیه ارتباطی با معنای انتظار ندارد؛ زیرا انتظار، امید داشتن به آینده ای است که ظلم، فساد، تباهی و بی عدالتی در آن نباشد و با آمدن رهبری الهی جهان پر از عدل و داد میگردد و این هدف با اعتراض صرف حاصل نمیشود؛ بلکه باید در نهایت به اقدام و زمینهسازی عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه مسلک اعتراض نمیتواند جامع و کامل باشد.