افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت
مقدمه
گفته سعدالدین تفتازانی، اکثر اهلسنت معتقدند امامت، حق کسی است که در هر عصر و زمان بر دیگران برتری دارد، مگر آنکه امامت او منشأ هرج و مرج، فتنه و آشوب باشد[۱]. ابوبکر باقلانی نیز گفته است: “یکی از ویژگیهای امام این است که در علم و دیگر صفاتی که تفاضل در آنها راه دارد، از برجستهترین افراد باشد، مگر آنکه نصب افضل در جایگاه امام با موانعی برخورد کند که در آن صورت، نصب مفضول به امامت جایز خواهد بود”[۲].
شرطی که در سخن این دو متکلم اشعری برای افضلیت امام بیان شده به آن سبب است که آنان نصب یا تعیین امام را فعل بشر میدانند، در این صورت چه بسا در تشخیص افضل، بحث و مشاجره رخ دهد و به فتنه و هرج و مرج بینجامد، اما بر مبنای شیعه که نصب و تعیین امام را فعل خداوند میداند، چنین محذوری پیش نخواهد آمد، همانگونه که در باب نبوت چنین محذوری رخ نخواهد داد. آری، ممکن است کسانی از اطاعت فرمان الهی سرپیچی و آشوب و فتنهانگیزی کنند، ولی معصیت مکلفان مجوّز آن نخواهد بود که اصول و ارکان امامت مخدوش شود، زیرا اگر شرایط امام بر اساس رفتار مکلفان خطاکار و قانونشکن تنظیم شود، چه بسا آنان امامت فاسق و کافر را بر امامت عادل و مسلمان ترجیح دهند!
پیش از این یادآور شدیم که متکلمان اهلسنت، دایره افضلیت را به توانمندی در رهبری سیاسی محدود کردهاند. منشأ این دیدگاه آن است که آنان بیش از هر چیز بر بعد سیاسی و اجرایی امامت تأکید کردهاند، و بعد معنوی، علمی و تربیتی امامت را کمرنگ جلوه دادهاند. چنین دیدگاهی درباره امامت، با جهانبینی اسلامی و با تعریف عموم متکلمان از امامت، سازگاری ندارد. در تعریف رسمی و مشهور امامت گفتهاند: امامت، رهبری عمومی مسلمانان در مسائل دینی و دنیوی آنان با عنوان جانشینی پیامبر(ص) است[۳]. امام در جهانبینی اسلامی از چنان جایگاهی برخوردار است که اگر کسی از دنیا برود و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»[۴]؛ این سخن پیامبر(ص) گویای این حقیقت است که امامت، تنها در بعد اجرایی و سیاسی خلاصه نشده و ابعاد معرفتی و معنوی نیز دارد، و این ابعاد بر بعد سیاسی و اجرایی آن برتری دارد.
امامت از نگاه قرآن کریم از چنان جایگاه مهمی برخوردار است که روز قیامت، انسانها با پیشوایانشان دستهبندی و احضار میشوند: ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۵] یعنی بهشتی و دوزخی بودن انسانها با پیشوای آنان مشخص میشود. آیا چنین جایگاه مهم و تعیین کنندهای را میتوان در مسائل اجرایی و سیاسی خلاصه کرد؟!.[۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ذهب معظم أهل السنة و کثیر من الفرق الی انه یتعین للامامة افضل اهل العصر الا اذا کان فی نصبه هرج و هیجان فتن؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۱.
- ↑ تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۷۱.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۴؛ ارشاد الطالبین، ص۳۲۵؛ امامت در بینش اسلامی، ص۲۵-۳۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶-۹۵؛ الغدیر، ج۱۰، ص۱۸۰ و ۴۹۲-۴۹۴؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۰؛ شرح الفقه الاکبر، ص۱۷۹؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۹، ص۱۲۵.
- ↑ «روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۲۴.