شعائر در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث شعائر است. "شعائر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شعائر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

کلمه “شعار” دوگونه خوانده می‌شود و بر این اساس، دارای دو معناست:

  1. شَعار بر وزن “مَزار” (به فتح شین): به محل برخورد و تماس لباس زیرین انسان با پوست بدنش گفته می‌شود و در مقابل آن، کلمه “دثار” است که به محل تماس لباس‌های رو اطلاق می‌گردد. اگر شعایر به این معنا باشد، مقصود آن است که انسان مسلمان در زندگی خود، شعارهایی دارد که بخشی از وجود او هستند و هرگز از او جدا نمی‌شوند. و در هیچ شرایطی بین آنها فاصله نمی‌افتد.
  2. شِعار بر وزن “وِقار” (به کسر شین)، و آن به معنای علامتی است که به عنوان پرچم در جنگ‌ها حمل می‌کنند تا سربازان و جنگجویان بر محور آن گرد آیند و جهت را گم نکنند، تمرکز خود را از دست ندهند و رابطه بین آنها قطع نگردد. و لذا در توضیح کلمه “شعایر” به این معنا، باید بگوییم که مسلمانان در زندگی خود شعارها و علایمی دارند که به واسطه آن، شناخته می‌شوند و بر محور آن گرد می‌آیند، و از گمراهی و ضلالت و کناره‌گیری و انزوا و گوشه‌نشینی مصون می‌مانند[۱].

علما مصادیق خارجی و عینی بسیاری برای شعایر اسلام ذکر کرده‌اند مانند: نماز، روزہ، حج، زکات و اذان و اقامه و دیگر مراسم و شعارهای اسلامی، که یک مسلمان به واسطه آن از دیگران متمایز می‌شود. احیا و ترویج این شعارها، از وظایف سیاسی دولت اسلامی است. و بر همین اساس، اهل ذمّه (کفّاری که در پناه اسلام و در کشور مسلمین به عنوان ذمّی و معاهد زندگی می‌کنند) حق تظاهر به انجام اعمال غیر اسلامی از قبیل تظاهر به روزه‌خواری و استعمال مشروبات مست‌کننده و گوشت خوک، و یا به صدا درآوردن ناقوس کلیساها، بدون اجازه دولت اسلامی را ندارند. این اعمال، خلاف شعارهای اسلامی است؛ در کشور اسلامی باید شعارهای اسلامی رواج پیدا کند، نه غیر آن.

همچنین بر فرد مسلمان حرام است در جایی سکونت و اقامت کند که قادر به اظهار شعایر اسلامی نیست، و در صورت توانایی، هجرت از چنین مکانی واجب است؛ مادامی که کفر در جهان وجود دارد، وجوب هجرت نیز محفوظ است[۲]. و نیز بازگشت از سرزمین اسلامی به دیار شرک، و اقامت در آنجا مذموم است، اما در صورتی که مسلمان، قادر به اظهار شعایر اسلامی نباشد، این هجرت حرام است. التعرّب بعد الهجرة؛ یعنی بازگشت مسلمان به جاهلیت و شرک، بعد از اینکه از آن دوری گزیده، حرام است.

شیخ حرّ عاملی، راوی بزرگ شیعه، در کتاب ارزشمند وسائل‌الشیعه در فصل جداگانه‌ای به ذکر احادیث مربوط در این مورد پرداخته است. عنوان فصل: باب تحریم التعرّب بعد الهجرة و سکنی المسلم دار الحرب و دخولها الا لضرورة و...[۳] است؛

یعنی فصلی در این‌باره که تعرب بعد از هجرت و سکونت مسلمان در دارالحرب حرام است، مگر آنکه ضرورتی باشد و.... به دو دلیل، این عمل حرام است: اول اینکه مسلمان نمی‌تواند شعایر اسلام را اظهار کند و دوم اینکه ممکن است تحت تأثیر جو زندگی مشرکان قرار گیرد و مرتد شود.[۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام

پانویس

  1. شهید ثانی، شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶ (متن و حاشیه آن).
  2. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۱۴۹؛ شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶.
  3. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۷۵.
  4. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۱۶.