عبادت در معارف و سیره نبوی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عبادت است. "عبادت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

هدف از آفرینش، عبادت، بندگی و خداپرستی است. همچنین می‌دانیم آنانی که عارف‌ترند، عابدترند. عارفان، خدایشان را عاشقانه عبادت می‌کنند و خود را در محضر او بسیار کوچک می‌بینند. درباره سرسلسله عارفان، حضرت ختمی مرتبت آمده است که هرگاه به نماز می‌ایستاد، از خوف خداوند، رنگ از چهره‌اش می‌پرسید[۱].

همچنین یکی از همسران رسول الله(ص) نقل می‌کند: «رسول خدا(ص) چنین بود که با ما گرم گفت‌وگو بود. چون وقت نماز می‌رسید (چنان حالش دگرگون می‌شد) که گویا نه او ما را می‌شناخته است و نه ما او را می‌شناسیم»[۲]. ایشان پیشاپیش برای وقت نماز لحظه شماری می‌کرد، چنانکه آمده است: «پیامبر اکرم(ص) برای وقت نماز انتظار می‌کشید و شوقش برای عبادت افزون می‌شد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بود»[۳]. ایشان نماز وعبادت را بسیار دوست می‌داشت و می‌فرمودند: «جَعَلَ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ‌»[۴].

نقل است که روزی جبرئیل بر حضرت فرود آمد و عرض کرد: خدای متعال سلام می‌رساند و می‌فرماید: این دشت مکه و بطحا از آن توست اگر بخواهی آن را برایت پر از طلا کنم! حضرت رسول سه بار به آسمان نگاه کرد، سپس گفت: «نه، خدایا! می‌خواهم یک روز سیر باشم تا تو را حمد و شکر کنم، یک روز گرسنه باشم تا از تو بخواهم؛ «قَالَ لَا يَا رَبِّ وَ لَكِنْ أَشْبَعُ يَوْماً فَأَحْمَدُكَ وَ أَجُوعُ يَوْماً فَأَسْأَلُكَ»[۵].

رسول الله، به واقع بنده پاک خدا بود. این امر زمانی خود را بیشتر می‌نمایاند که وقتی یک زن بدوی به آن حضرت گفت: چرا مثل بندگان غذا می‌خوری و می‌نشینی، حضرت فرمود: «وَيْحَكِ وَ أَيُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّي‌»[۶]. رسول الله همواره خداوند را ناظر بر بندگان می‌دید و می‌فرمود: «اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ»[۷].

ایشان سستی را آفت عبادت می‌دانست و می‌فرمود: «آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَةُ»[۸]. رسول الله(ص)، عبادت پنهانی را می‌پسندید و آن را برتر از عبادت آشکار می‌دانست: «السِّرُّ أَفْضَلُ مِنْ الْعَلَانِيَةِ وَ الْعَلَانِيَةُ أَفْضَلُ لِمَنْ أَرَادَ الِاقْتِدَاءَ»[۹].

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: پیامبر هر سال در غار حرا به عبادت می‌پرداخت و کسی جز من او را نمی‌دید[۱۰]... رسول الله(ص) هماره در حال عبادت بود. حضرت در دشت و کوه و سبزه و گیاه و جانداران، آثار صنع الهی را می‌دید. با دیدن زمین و ماه و خورشید ضمن عبرت‌آموزی و درس‌آموزی از حرکت و سیر آنها، به عظمت آفریننده آنها توجه داشت و روحش با ابدیت پیوند می‌یافت. خلوت‌های او با پروردگار و مشاهده انجم و افلاک به عنوان آیات بزرگ الهی، دل او را به خود مشغول می‌کرد. بیشتر دوست داشت تنها باشد، فکر کند، درس بیاموزد و به خودسازی بپردازد. کم می‌خوابید و کم می‌خورد. حضرت مخصوصاً پس از ۳۵ سالگی، هر ساله حدود یک ماه به غار حرا می‌رفت و در آنجا به راز و نیاز با خدا مشغول شده و به سیر و سیاحت در آیات الهی می‌پرداخت و این در ماه رمضان بیشتر اتفاق می‌افتاد[۱۱].

شاید ویژگی‌های یک عابد حقیقی را در گفت‌وگوی خداوند با رسول الله(ص) در شب معراج بتوان دریافت. خداوند متعال در بخشی از حدیث معراج از پیامبر اکرم(ص) می‌پرسد: ای احمد! آیا می‌دانی چه زمانی بنده‌ام عابد راستین به شمار می‌رود، سپس می‌فرماید اگر هفت ویژگی در (بنده من) جمع باشد، شایسته این نام است:

  1. تقوایی که وی را از مرتکب شدن بر محرّمات باز دارد.
  2. سکوتی که وی را از مرتکب شدن بر محرّمات باز دارد.
  3. ترس و خشیتی که هر روز به واسطه آن بگرید و فروتنی‌اش در برابر عظمت پروردگارش افزون گردد.
  4. حیا و پاک دامنی (که به واسطه آن) در خلوت (نیز) از من شرم کند.
  5. به اندازه رفع نیازش بخورد.
  6. از زرق و برق دنیا روی گردان باشد؛ زیرا می‌داند که من زرق و برق دنیا را دوست نمی‌دارم.
  7. به خوبان محبت ورزد به دلیل آنکه می‌داند من به آنها عشق می‌ورزم.[۱۲]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. سنن النبی، ص۲۵۱.
  2. سنن النبی، ص۲۵۱.
  3. سنن النبی، ص۲۶۸.
  4. «روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است»سنن النبی، ص۲۶۸.
  5. مکارم الاخلاق، طبرسی، ص۲۴.
  6. «وای بر تو! چه کسی از من بنده‌تر است» مکارم الاخلاق، طبرسی، ص۱۶.
  7. «خدا را چنان عبادت کن که گویی او را می‌بینی؛ زیرا اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند». میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۱۶.
  8. میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۲۸.
  9. «(عبادت و حسنه) نهانی بهتر از آشکار است. انجام آشکار (این کارها) برای کسی (خوب) است که بخواهد الگو قرار گیرد». کنز العمال، ح۵۲۷۳.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۷.
  11. نک: نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.
  12. اسحاقی، سید حسین، مروارید نبوت ص ۱۴.