دعوت به عمل صالح
این مدخل از زیرشاخههای بحث دعوتهای رفتاری است. "دعوت به عمل صالح" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
دعوت به عمل صالح در قرآن - دعوت به عمل صالح در حدیث - دعوت به عمل صالح در کلام اسلامی - دعوت به عمل صالح در فلسفه اسلامی - دعوت به عمل صالح در عرفان اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دعوت به عمل صالح (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
دعوت به عمل صالح یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.
قرآن
- ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ﴾[۱]
حدیث
- سنن الدارمی ـ به نقل از عمران بن حصین ـ: پیامبر خدا (ص) برای ما سخنرانی نمیکرد، جز آن که در آن، ما را به صدقه دادن امر میکرد و از مُثله کردن (بریدن اعضای بدن کشتگان دشمن) نهی مینمود.[۲]
- امام باقر(ع) ـ به خَیثَمه ـ : به شیعیان ما برسان که بدانچه نزد خداست، جز با عمل کردن نتوان دست یافت، و به شیعیان ما برسان که در روز قیامت، بیشترین حسرتِ مردم، از آنِ کسی است که خود، عدل را ستوده باشد و آن گاه خود با [عمل کردن به] غیر آن، با آن مخالفت کرده باشد، و به شیعیان ما برسان که اگر بدانچه فرمان میدهند، خود عمل کنند، روز قیامت، برنده خواهند بود.[۳]
- امام باقر(ع) ـ به خیثمه ـ : ای خیثمه ! به دوستانمان که آنها را میبینی، سلام برسان و به آنان، پروا از خداوند بزرگ را سفارش کن، و به این که دارایشان به فقیرشان و قویشان به ضعیفشان سر بزند، و زندههاشان در تشییع جنازه مردههاشان حاضر شوند، و در خانههای یکدیگر به دیدار هم بروند؛ زیرا دیدار متقابل آنان، مایه حیات [و پویایی] امر ما میشود. خداوند رحمت کند آن بندهای که امر ما را احیا کند! ای خیثمه! به دوستان ما برسان که جز با عمل، در برابر خداوند، کاری از ما برایشان ساخته نیست و آنان جز با وَرَع، به ولایت ما دست نخواهند یافت، و در روز قیامت، بیشترین حسرت، از آنِ کسی است که عدل را ستوده باشد. آن گاه خود با [عمل کردن به] غیر آن، با آن مخالفت کرده باشد.[۴]
- امام باقر(ع) ـ به جابر بن یزید جعفی ـ: ای جابر ! به شیعه ام از طرف من سلام برسان و به آنان اعلام کن که میان ما و خداوند عز و جل، خویشاوندی نیست، و جز به اطاعت خداوند، تقرّب به او حاصل نمیشود. ای جابر ! هر کس از خدا اطاعت کند و ما را دوست داشته باشد، دوست ماست و هر کس نافرمانی خدا کند، دوستی ما به حالش سودی نمیبخشد.[۵]
- امام باقر(ع): خداوند متعال به داوود(ع) وحی کرد: «به مردمت برسان که هر یک از بندگانم که به اطاعتم فرمانش دهم و او اطاعت کند، این حق بر عهده من است که از او اطاعت کنم و او را بر اطاعتم یاری رسانم، و اگر از من درخواست کند، به او پاسخ دهم، و اگر به من پناه جوید، پناهش دهم، و اگر از من کفایت کارش را بخواهد، او را کفایت کنم، و اگر بر من توکّل کند، او را در پسِ زشتی هایش حفاظت کنم و اگر تمام خلقم به او نیرنگ زنند، پشتیبانش باشم» .[۶][۷]
جستارهای وابسته
- برپا داشتن حجت
- اتمام حجت
- برانگیختن فطرت و عقل
- احیای انسان
- خارج ساختن مردم از تاریکیها به نور
- دعوت به مصالح دین و دنیا
- دعوت به ایمان آوردن به غیب
- دعوت به ایمان آوردن به توحید
- دعوت به ایمان آوردن به نبوت
- دعوت به ایمان آوردن به معاد
- دعوت به برپا داشتن قسط
- دعوت به رهبری امام عادل
- دعوت به آزادی هدفمند
- دعوت به الفت و پرهیز از تفرقه
- دعوت به شناخت اهل حق از راه شناخت حق
- دعوت به ارزشهای اخلاقی
- دعوت به پروامندی و پرهیزگاری
- دعوت به پرستش خداوند
- دعوت به دوست داشتن خداوند
- یادآوری کردن روزهای خدا
- تعلیم و تزکیه
- امر به معروف و نهی از منکر
- مبارزه با بدعتها
- نوید و بیم دادن
- فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران
منبعشناسی جامع نبوت
منابع
پانویس
- ↑ «کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد». سوره نحل، آیه ۹۷.
- ↑ "سنن الدّارمیّ عن عمران بن حصین: ما خَطَبَنا رَسولُ اللّهِ (ص) إلّا أمَرَنا فیها بِالصَّدَقَةِ، ونَهانا عَنِ المُثلَةِ". سنن الدارمی: ج ۱، ص ۴۱۸، ح ۱۶۱۱، مسند ابن حنبل: ج ۷، ص ۱۹۹، ح ۱۹۸۷۸، المستدرک علی الصحیحین: ج ۴ ص ۳۴۰ ح ۷۸۴۳، المعجم الأوسط: ج ۶ ص ۱۸۵ ح ۶۱۳۸ وج ۷ ص ۳۷۶ ح ۷۷۶۹ عن سمرة بن جندب، کنز العمّال: ج ۶ ص ۵۷۰ ح ۱۶۹۷۰؛ الأمالی للطوسی: ص ۳۵۹ ح ۷۴۷، بحارالأنوار: ج ۱۰۴ ص ۲۱۶ ح ۴.
- ↑ "الإمام الباقر(ع) ـ لِخَیثَمَةَ ـ :أبلِغ شیعَتَنا أنَّهُ لا یُنالُ ما عِندَ اللّهِ إلّا بِالعَمَلِ. وأَبلِغ شیعَتَنا أنَّ أعظَمَ النّاسِ حَسرَةً یَومَ القِیامَةِ مَن وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلی غَیرِهِ. وأَبلِغ شیعَتَنا أنَّهُم إذا قاموا بِما اُمِروا أنَّهُم هُمُ الفائِزونَ یَومَ القِیامَةِ". الأمالی للطوسی: ص ۳۷۰ ح ۷۹۶ عن علیّ بن علیّ ابن رزین عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، الکافی: ج ۲ ص ۳۰۰ ح ۵ عن خیثمة عن الإمام الصادق(ع) ولیس فیه ذیله من «وأبلغ شیعتنا أنّهم إذا ...»، بحارالأنوار: ج ۲ ص ۲۹ ح ۱۲ .
- ↑ "عنه(ع) ـ أیضا ـ :یا خَیثَمَةُ، أبلِغ مَن تَری مِن مَوالینَا السَّلامَ، وأَوصِهِم بِتَقوَی اللّهِ العَظیمِ، وأَن یَعودَ غَنِیُّهُم عَلی فَقیرِهِم، وقَوِیُّهُم عَلی ضَعیفِهِم، وأَن یَشهَدَ حَیُّهُم جَنازَةَ مَیِّتِهِم، وأَن یَتَلاقَوا فی بُیوتِهِم؛ فَإِنَّ لُقیا بَعضِهِم بَعضا حَیاةٌ لِأَمرِنا، رَحِمَ اللّهُ عَبدا أحیا أمرَنا ! یا خَیثَمَةُ، أبلِغ مَوالینا أنّا لا نُغنی عَنهُم مِنَ اللّهِ شَیئا إلّا بِعَمَلٍ، وأَنَّهُم لَن یَنالوا وَلایَتَنا إلّا بِالوَرَعِ، وأَنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً یَومَ القِیامَةِ مَن وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلی غَیرِهِ". الکافی: ج ۲ ص ۱۷۵ ح ۲، الاُصول الستّة عشر: ص ۷۹ کلاهما عن خیثمة، مصادقة الإخوان: ص ۱۳۶ ح ۶ وفیه «بالعمل» بدل «بالورع»، أعلام الدین: ص ۸۳ نحوه وکلاهما عن خیثمة عن الإمام الصادق(ع)، قرب الإسناد: ص ۳۳ ح ۱۰۶ عن بکر بن محمّد عن الإمام الصادق(ع) وفیه ذیله، بحار الأنوار: ج ۷۴ ص ۳۴۳ ح ۲.
- ↑ "عنه(ع) ـ لِجابِرِ بنِ یَزیدَ الجُعفِیِّ ـ :یا جابِرُ، بَلِّغ شیعَتی عَنِّی السَّلامَ، وأَعلِمهُم أنَّهُ لا قَرابَةَ بَینَنا وبَینَ اللّهِ عز و جل، ولا یُتَقَرَّبُ إلَیهِ إلّا بِالطّاعَةِ لَهُ. یا جابِرُ، مَن أطاعَ اللّهَ وأَحَبَّنا فَهُوَ وَلِیُّنا، ومَن عَصَی اللّهَ لَم یَنفَعهُ حُبُّنا". الأمالی للطوسی: ص ۲۹۶ ح ۵۸۲، بشارة المصطفی: ص ۱۸۹ کلاهما عن جابر بن یزید الجعفی، الفضائل: ص ۷ عن جابر بن یزید الجعفی عن الإمام زین العابدین(ع)، بحار الأنوار: ج ۷۱ ص ۱۷۹ ح ۲۸.
- ↑ "عنه(ع): إنَّ اللّهَ تَعالی أوحی إلی داودَ(ع): أن بَلِّغ قَومَکَ أنَّهُ لَیسَ عَبدٌ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتی فَیُطیعَنی، إلّا کانَ حَقّا عَلَیَّ أن اُطیعَهُ واُعینَهُ عَلی طاعَتی، وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ، وإن دَعانی أجَبتُهُ، وإنِ اعتَصَمَ بی عَصَمتُهُ، وإنِ استَکفانی کَفَیتُهُ، وإن تَوَکَّلَ عَلَیَّ حَفِظتُهُ مِن وَراءِ عَوراتِهِ، وإن کادَهُ جَمیعُ خَلقی کُنتُ دونَهُ". عدّة الداعی: ص ۲۹۲، قصص الأنبیاء للراوندی: ص ۱۹۸ ح ۲۵۱ عن أبی حمزة الثمالی عن الإمام الصادق(ع)، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۳۷ ح ۱۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۱۰۲-۱۰۵.