عروسی حضرت فاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مراسم عروسی

نزدیک به یک ماه از خرید اثاثیه می‌گذشت؛ اما علی(ع) با این که بیشتر اوقات با پیامبر بود، به سبب شرم و حیا با پیامبر درباره عروسی صحبتی نمی‌کرد. روزی عقیل، برادر علی(ع) به او گفت: چرا همسرت را به خانه نمی‌آوری، تا با عروسی تو چشم ما روشن شود؟ موضوع به اطلاع پیامبر رسید. علی(ع) را خواست و از او پرسید آیا برای عروسی آماده است؟ علی(ع) پاسخ مثبت داد[۱]. در روز اول یا ششم ذی‌حجه سال دوم هجری، به دستور پیامبر، مراسم ازدواج علی(ع) و زهرا(س) برپا شد. پیامبر دستور داد ولیمه بدهند. یکی از بزرگان انصار به نام سعد گوسفندی برای ولیمه هدیه کرد. جمعی از انصار مقداری آرد ذرت آوردند. مقداری کشک و روغن و خرما هم از بازار خریداری شد. با نظارت پیامبر، غذایی تهیه شد و مردم بسیاری به سبب برکت دست رسول خدا(ص)، غذا خوردند و مقداری از غذا نیز برای فقیران فرستاده شد[۲].

پیامبر به همسران خود و دختران عبدالمطلب دستور داد تا فاطمه(س) را آماده کنند و در عروسی او تکبیر بگویند و حمد خدا نمایند و چیزی را که رضای خداوند در آن نیست به زبان نیاورند[۳]. زنان پیامبر و دختران عبدالمطلب فاطمه(س) را آماده کردند و سوار استر نمودند. مهار استر در دست سلمان بود. مقداد و عده‌ای از بنی‌هاشم اطراف استر را گرفته، با تشریفات خاصی فاطمه(س) را به طرف خانه علی(ع) حرکت دادند. جبرئیل و میکائیل همراه هفتاد هزار فرشته در این جشن فرخنده شرکت داشتند. ابتدا جبرئیل تکبیر گفت، سپس میکائیل و باقی فرشتگان تکبیر گفتند. پیامبر نیز تکبیر گفت. از همان موقع بود که تکبیر گفتن در عروسی رسم شد[۴].[۵].

یاد خدا در شب عروسی

شب عروسی و لحظه‌های شروع زندگی مشترک، برای هر زن و مردی شیرین و خاطره‌انگیز است. بسیاری این لحظات شیرین را به گناه می‌آلایند و اعمال خلافشان را توجیه می‌کنند. ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه(س) الگویی است برای آنان که می‌خواهند زندگی مشترک خویش را با گناه آغاز نکنند.

امام علی(ع) در شب عروسی، فاطمه(س) را نگران و گریان دید؛ پرسید: چرا غمگینی؟ فاطمه(س) پاسخ داد: درباره حال و رفتار خویش فکر کردم و به یاد پایان عمر و قبر خویش افتادم. امروز از خانه پدر به خانه شما آمدم و روز دیگر از این جا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت. تو را به خدا سوگند می‌دهم! بیا به نماز بایستیم و با هم خدا را عبادت کنیم[۶].

ما نیز اگر خواهان سعادت هستیم و خود را پیرو راستین اسلام می‌دانیم، باید آغاز زندگی مشترک امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را سرمشق خود قرار دهیم و تلاش کنیم ساده زیستی در همه مراحل زندگی ما حاکم باشد و از فرهنگ‌های غلط و اسراف‌گری و مزاحمی که مانع ازدواج جوانان است، دست برداریم.[۷].

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۲ و ۱۳۰.
  2. الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۷.
  3. مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۰۳.
  4. مقتل الحسین، ص۱۰۸؛ مناقب ابن مغازلی، ص۳۴۴؛ روضة الواعظین، ص۱۲۷.
  5. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص ۱۰۰.
  6. «تفكرت في حالي و أمري عند ذهاب عمري و نزولي في قبري فشبهت دخولي في فراشي بمنزلي كدخولي إلى لحدي و قبري فأنشدك الله ان قمت إلى الصلاة فنعبد الله تعالى هذه الليلة». فرهنگ سخنان حضرت فاطمه، ص۲۰.
  7. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص ۱۰۱.