بحث:ضلالت در کلام اسلامی
مقدمه
- در برابر "هدایت" است و به معنای گمراه شدن و راه را نیافتن و نیز گمراه ساختن و از مقصد دور کردن به کار میرود[۱]. موضوع هدایت و ضلالت از زوایا و نحایایی متعدد و در شاخههای گوناگون علوم اسلامی بررسی شدهاند. این موضوع یکی از مفاهیم قرآنی است و قرآن کریم در آیاتی پرشمار بدان پرداخته است. در روایات بزرگان معصوم(ع) نیز اسباب و زمینههای هدایت و ضلالت به تفصیل آمده است. از آن جمله است روایتی از امام علی(ع) که بنابر آن، تن ندادن به ولایت و فرمان امامان معصوم(ع) از علل ضلالت است[۲]. علم کلام به مناسبتهای گوناگون از جمله در مبحث جبر و اختیار بدین موضوع پرداخته است[۳].
- قرآن کریم، در آیاتی، "اضلال" را به خداوند نسبت داده و همین دستمایهای شده است برای بحثی مفصل در کلام. مسئله محوری این بحث آن است که چگونه میتوان خداوند را "مُضِل" پنداشت و اینکه خداوند برخی بندگان را به ضلالت میکشاند، به چه معنا است. از آیاتی که خداوند را "مُضل" یا "گمراهکننده" میخوانند، آنجا است که میفرماید: يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ[۴]، وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ[۵] و يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ[۶][۷].
- در روایات و از جمله ادعیه نیز از خداوند با صفت "مُضِل" یاد شده است[۸]. فهم این مسئله پیامدهای سازنده اعتقادی و اخلاقی دارد و بدین رو، دانشمندان شیعه کوشیدهاند بدان راه یابند و تفسیرهایی که به دست دادهاند، آنان را به گروههایی تقسیم کرده است. برخی بر آن رفتهاند که مراد از ضلالت، گونه تکوینی آن است، نه تشریعی؛ زیرا ضلالت تشریعی از ساحت الهی دور است. در این صورت معنای ضلالت چنین میشود: ضلالت همان کیفر و مجازات است. گروهی دیگر گفتهاند، مراد از ضلالت این است که خداوند به دلیل پایفشاری برخی انسانها بر گناه، مقدمات و اسباب رسیدن به مقصود را برایشان از میان میبرد یا آن را برایشان فراهم نمیکند و این را "خذلان" یا "سلب توفیق" گویند. گروه سوم بر این باورند که اضلال خداوند ویژه کسانی است که اوصاف و شرایطی معین دارند و قرآن کریم از مهمترین این اوصاف یاد کرده است: کفر، ظلم، فسق، دروغ، اسراف و کفران. این اوصاف، پیامدهایی دارند که دامان آدمی را میگیرند و بر چشم و گوش و خرد وی پرده میاندازند و او را به ضلالت میکشانند. بدینسان، مضل بودن خداوند به این معنا است که چنین آثاری را به اوصاف یاد شده داده است. روشن است که این کار خداوند، با اختیار و آزادی بندگان ناسازگار نیست[۹][۱۰].
- کسانی که مشمول اضلال الهی میشوند، در حقیقت، خود، با ناشایستگی به سوی آن رفتهاند و از اختیار و آزادی برخوردار بودهاند. ضلالت الهی، در حقیقت مکمل و پیامد چیزی است که خود شخص برگزیده است و بدین روی، ضلالت نه جبری است و نه بیدلیل و نتیجه خواست خود آدمی است[۱۱][۱۲].
ضلالت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- ضلالت، از نظر لغوی و اصطلاحی به معنای "مقابل هدایت" آمده است. ضلالت و هدایت متضایف میباشند که به تفصیل در واژه هدایت بحث شده است. به دو اصطلاح "هدایت" و "برهان هدایت" رجوع شود[۱۳].
پانویس
- ↑ التعریفات، ۶۰؛ دانشنامه امام علی، ۲/ ۱۷۰.
- ↑ بحارالانوار، ۶۶/ ۱۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 327.
- ↑ «خداوند ستمگران را بیراه میگذارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
- ↑ «و جز نافرمانان را با آن بیراه نمیگرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.
- ↑ «هر که را بخواهد بیراه وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند» سوره نحل، آیه ۹۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 327.
- ↑ بحار الانوار، ۸۱/ ۱۸۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ۱۹/ ۴۵۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 327-328.
- ↑ تفسیر نمونه، ۱۰/ ۳۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 328.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۳۸.