آیاتی که موضوع «هدایت» در آنها مطرح شده را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
آیاتی که تصریح میکنند همۀ موجودات از هدایت الهی برخوردارند.
آیاتی که همه موجودات مختار و مکلّف را، مانند جنّ و انس، مشمول هدایت الهی میدانند.
آیاتی که تأکید دارند شماری از موجودات مختار، از راهنماییهای ویژۀ خداوند سبحان برخوردار میشوند.[۲].
هدایت عمومی همه آفریدهها
از نگاه قرآن، انواع پدیدهها، به تناسب ویژگیهای خاصّ خود، از هدایت الهی بهرهمند میشوند: ﴿رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى﴾؛ پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آفرینش (خاص) او را داده، سپس هدایت کرده است».[۳]. انواع پدیدهها دارای دو خصوصیتاند که نشانه توحید است: اوّل، در نظام آفرینش، هر چیزی خلقت و اندازه خاصّ خود را منطبق با نیازها و متناسب با حکمت آفرینش آن دارد. دوم، انواع موجودات، اعم از جاندار و بی جان، برای رسیدن به فلسفه خلقت خود از هدایت الهی برخوردارند.[۴].
هدایت همگانی افراد مکلف
این نوع هدایت در آیات مختلفی مطرح شده است مانند: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۵][۶].
هدایت همگانی خود دارای انواع مختلفی است مانند:
هدایت فطری
این نوع هدایت بر دو گونه است:
هدایت فطری مادی: یعنی راهنماییانسان، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان مادر. امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه میفرمایند: «"أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ ؟"»؛ای آفریده هماهنگ، وای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِمها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راههای [رسیدن به] منافعش را نمی دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن خوراک (شیر) از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و به هنگام نیاز، جایگاههای درخواست و اراده ات را به تو شناساند؟»[۷][۸].
هدایت فطری معنوی: یعنی راهنمایی انسان جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین صورت که خداوند سبحان ضروری ترین معارف مورد نیاز انسان را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با الهام فطری میتواند خوب و بد، خیر و شرّ و حق و باطل را تشخیص دهد: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾[۹]امام صادق(ع)، در تبیین این آیه، میفرمایند «"أی عَرَّفَها و ألهَمَها، ثُمّ خَیَّرَها فاختارَت»؛ آن گاه نفْس را [میان گزینش هریک از این دو] مخیّر نمود و او صاحب اختیار شد».[۱۰]. و یا در آیهایی دیگر آمده است: ﴿وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ﴾[۱۱]. امام صادق(ع) در پاسخ شخصی به نام حمزة بن محمد _ که مقصود از این آیه را پرسید _ فرمود: «نَجْدُ الخَیرِ وَ نَجْدُ الشَّرِّ؛ راهِ نیکی و راه بدی».[۱۲]. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری میدانند، در حقیقت، اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند.[۱۳].
هدایت عقلی
آیاتی که برای یافتن راه صحیح زندگی، مردم را به تفکّر و اندیشهدعوت کردهاند، اشاره به این نوع راهنمایی دارند. هدایت عقلی نیز، بر دو گونه است:
هدایتِ عقلی مادّی: یعنی راهنماییعقل، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع هدایت در قرآن، راهیابی انسان در صحرا و دریا به وسیله ستارگان است. در آیات متعددی[۱۴] به این معنا اشاره شده است؛ مانند: ﴿وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ﴾[۱۵]. بهرهگیری از عقل در پیشرفت انواع دانشها در جهت تأمین رفاه مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع هدایت الهی شمرده میشوند.[۱۶].
هدایت عقلیمعنوی: یعنی بهره گیری از قدرتاندیشه، برای تأمین نیازهای معنوی و دستیابی به قلّه کمالات انسانی. همه آیاتی که انسان را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و معاددعوت کردهاند، به این نوع هدایت اشاره دارند. در روایتی بسیار زیبا و تأمل برانگیز، امام کاظم(ع) شماری از این دسته آیات را برای یکی از یارانش به نام هشام بن حکم تفسیر کرده و سخن را با این جملات آغاز میفرماید: «"یا هِشامُ! إنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالی بَشَّرَ أهلَ العَقلِ وَ الفَهمِ فی کِتابِهِ فَقالَ: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾.[۱۷] یا هِشامُ! إنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالی أکمَلَ لِلنّاسِ الحُجَجَ بِالعُقولِ، و نَصَرَ النَّبِیّینَ بِالبَیانِ، و دَلَّهُم عَلی رُبوبِیَّتِهِ بِالأَدِلَّةِ"»؛ای هشام، خداوند متعال در کتابش صاحبان خرد و فهم را بشارت داده و فرموده است: «پس، به آن بندگان من که به سخن، گوش فرا میدهند. وای هشام، خداوند متعال دلایلش را با خرد، کامل کرد و پیامبران را با سخنوری، یاری رسانید و آنان را با برهان، به ربوبیّت الهی، راهنمایی ساخت».[۱۸] همچنین، همه روایاتی که عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی کردهاند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ امام صادق(ع) میفرماید: «"حُجَّةُ اللّهِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّهِ العَقلُ»؛ حجّتخداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است».[۱۹]. [۲۰].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکیهای خشکی و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانهها(ی خود) را برای کسانی که میدانند، (و اهل فکر و اندیشهاند) بیان داشتیم» مانند: سوره انعام، آیه ۹۷