خون

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

خون، عزیزترین موجودی پیکر انسان است که با نبود آن، جان هم نیست. با این حساب، کسی که حاضر باشد از “خون” خویش در راه مکتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازی است و این همان “شهادت‌طلبی” است که از الفبای “فرهنگ عاشورا” است. هم آنکه خون می‌‌دهد و از جان می‌‌گذرد، عزیز است و ماندگار، هم آنکه در راه انتقام خون‌های به ناحق ریخته قیام می‌‌کند، کاری امام زمان گونه می‌‌کند، چرا که آن حضرت، خون‌خواه کشتگان کربلاست “این الطّالب بدم المقتول بکربلا” و هم آنان که از خون شهیدان، الهام حماسه و فداکاری می‌‌گیرند، شاگردان لایق مکتب شهادتند. اینکه سید الشهدا(ع) در آغاز حرکت به سوی کربلا فرمود: هر کس حاضر است خون قلب خویش را در راه ما نثار و ایثار کند، با ما همراه شود: «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ... فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا»[۱]. اشاره به همین فرهنگ شهادت‌طلبی است. قداست خون شهید نیز از همین جاست، چرا که او با خدا معامله می‌‌کند و حقّ اوست که با اولین قطره خونش که بر زمین ریخته می‌‌شود، آمرزیده شود: «اوّل ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كلّه الّا الدَّين»[۲]. و قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، یا قطره اشکی از خوف خدا، محبوب‌ترین قطره نزد خداوند است: «مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى الله عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ الله وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ لاَ يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلاَّ الله»[۳]. در روایات و زیارات نیز نسبت به سید الشهدا(ع) و یاران شهیدش تعبیراتی از این قبیل زیاد است که: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار کردید. هر ملّتی هم که این روح و روحیه را داشته باشد، به عزت می‌‌رسد و آنان که از خون دادن و جان باختن گریزانند، گرفتار ذلّت می‌‌شوند. امام خمینی می‌فرماید: “مسلّم خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‌‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملّت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود[۴][۵].

منابع

پانویس

  1. مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۹۴.
  2. میزان الحکمه، ج ۵، ص ۱۹۲ (از پیامبر خدا).
  3. میزان الحکمه، ج ۵، ص ۱۸۷ (از امام زین العابدین).
  4. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۲۳۹.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۸۰.