روابط سیاسی در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

پیامبر اسلام(ص) در همان آغاز رسالت، با استفاده از موسم حج و در مدت زمانی اندک، توانست با قبایل مختلف عرب به صورت فردی و گروهی ارتباط برقرار نماید[۱]. پس از شکل‌گیری حکومت اسلامی در مدینه، رسول خدا(ص) با اعزام نماینده و ارسال پیام و انعقاد قرارداد با سران حکومت‌ها و ملّت‌ها، باب ارتباط را گشود و روابط صلح‌آمیز دولت اسلامی با آنها را گسترش داد؛ مانند ارسال نامه به زمامداران بحرین، پادشاه حمیر، غسّان، یمامه، اسقف روم، نجران، مردم یمن و عمان[۲]. تمامی سران این دولت‌ها، با دولت جدید التأسیس اسلام - علی رغم حساسیت‌های سیاسی دو امپراطوری مقتدر ایران و روم - روابط صلح‌آمیز داشته‌اند و این امر، نشانگر موفقیت رسول خدا(ص) در ایجاد رابطه با این دولت‌ها بوده است[۳][۴].

منابع

پانویس

  1. سیره ابن هشام، ج۲، ص۷۳ به بعد؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۰؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۴.
  2. مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۰۴ و ۱۸۸.
  3. سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۷؛ مسند احمد، ج۱، ص۹۶ و ۱۴۵؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۶.
  4. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۱۷.