سوره شرح

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«انشراح» به معنای گشاده و وسیع شدن است. شرح‌صدر و فراخی سینه کنایه از ظرفیت زیاد برای دریافت حقایق و تحمل سختی‌های راه دعوت است. در آیه نخست خداوند عطای چنین شرح‌صدری را به پیامبر(ص) بیان و او را به کار مستمر و پیگیر دعوت می‌کند و نوید می‌دهد که با سختی، آسانی است. این سوره به تناسب مطالب مذکور «انشراح»، «شرح» یا «﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۱]» نام گرفته است.

در این سوره رسول خدا(ص) امر می‌شود که کمر خدمت در راه خدا ببندد، و به سوی او رغبت کند، و به این منظور نخست منت‌هایی که بر او نهاده تذکر می‌دهد، گفته شده این سوره هم می‌تواند مکی باشد و هم مدنی، ولی سیاق آیاتش به مدنی بودن سازگارتر است.

در بعضی از روایات وارده از ائمه اهل بیت(ع) نقل شده که فرموده‌اند: سوره و الضحی و سوره ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ[۲] یک سوره‌اند.

ویژگی‌های سوره انشراح

  1. پس از سوره «ضحی» و پیش از سوره «عصر» نازل شده است.
  2. در مکّی یا مدنی بودنش اختلاف است.
  3. هیچ آیه منسوخی ندارد.
  4. هشت آیه، ۲۶ یا ۲۷ کلمه و ۱۰۲، ۱۰۳ یا ۱۰۵ حرف دارد.
  5. در ترتیب نزول، دوازدهمین و در مصحف شریف نود و چهارمین سوره قرآن است.

این سوره از نظر فقهی و تلاوت در رکعت اول و دوم نماز، سوره مستقلی نیست؛ بلکه به ضمیمه سوره ضحی یک سوره به‌شمار می‌آید.

محتوای سوره انشراح

  1. شرح‌ صدر، موهبتی الهی است؛
  2. امدادهای غیبی و آسان ساختن بار سنگین رسالت؛
  3. دستور به مجاهدت و خودسازی؛
  4. وجود راحتی همراه با هر سختی[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  2. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  3. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۹۰؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۱۹۳؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱، صفحه ۳۱۵؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، صفحه ۵۲۶؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سوره‌های قرآن، صفحه ۵۵۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۷، صفحه ۱۱۷؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۲۰، صفحه ۳۱۳.
  4. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۲۹۳۹.