کوثر در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«کوثر» بر وزن «فَوعَل»، وصفی اخذ شده از «کثرت» و به معنای «خیر کثیر، و فراوان» است[۱]. بر حروف اصلی آن (ک، ث، ر) حرف «واو» اضافه شده است تا بر افزودن و کثرت دلالت کند[۲]. مفسران اسلامی، علی‌رغم مفرد بودن کلمه «کوثر» مصادیق زیادی را مطرح کرده‌اند؛ همچون حوض و نهر کوثر در جنت که به رسول خدا تعلق دارد؛ مقام شفاعت کبری در روز رستاخیر، نبوت، حکمت و علم به حقایق اشیاء، قرآن، کثرت اصحاب و پیروان، کثرت معجزات، کثرت علم و عمل، کثرت، معرفت در توحید، کثرت نعمت‌های دنیا و آخرت، نسل کثیر و ذریه فراوان[۳].

به نظر می‌رسد گستره معنایی کلمه «کوثر» به تنهایی نمی‌تواند مجوز شمول مصادیق دیگر برای آن باشد، مگر اینکه با قرائن دیگری همراه گردد. «ابتر» روشن‌ترین قرینه در انتهای سیاق، بر کوثریت حضرت زهرا (س) اشاره دارد، اما برای مصادیق دیگر کلمه «کوثر» قرینه‌ای در سوره نیست، تا آن موارد نیز مشمول مصادیق «کوثر» گردد. علامه طباطبائی، در این رابطه می‌گوید غیر از دو قول که یکی می‌گوید: کوثر، خیر کثیر است و دیگری می‌گوید: نهری است در بهشت که به برخی از روایات استناد دارد، بقیه اقوال تحکم و بدون دلیل است[۴].

به نظر می‌رسد روایاتی که برای دیگر مصادیق ذکر شده، آمده است، به معنای کوثریت آن نیست، بلکه حضرت زهرا (س)، عامل کوثریت موارد ذکر شده است[۵]. علاوه بر این، برخی از علما، سند روایات نهر بهشتی را ضعیف دانسته‌اند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، ج۵، ص۵۴۸.
  2. معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس، ج۵، ص۱۶۰.
  3. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ص۳۷۰.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ص۳۷۰.
  5. قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، ج۶، ص۹۴.
  6. معارف قرآن، محمد باقر بهبودی، ص۱۵۸-۱۶۰.
  7. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص ۲۹۲.