حدیث امان

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

حدیث امان
متن حدیث
«النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس»
ترجمه حدیث
ستارگان، امان اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیله‌ای از آنها مخالفت کنند؛ اختلاف می‌کنند در حالی که حزب شیطان می‌شوند
مشخصات حدیث
نام‌های دیگرحدیث نجوم
صادره ازپیامبر خاتم (ص)
راویان
محتوای حدیث
سبب صدوربیان شأن و مقام اهل بیت (ع)
دلالت حدیث
منابع حدیث
منابع شیعه
منابع اهل سنت

مقدمه

رسول الله (ص) در حدیثی فرموند: «النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس»[۱]؛ "ستارگان، امان اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیله‌ای از آنها مخالفت کنند؛ اختلاف می‌کنند در حالی که حزب شیطان می‌شوند"[۲].

دلالت حدیث

نخست: دلالت بر هدایت‌گری اهل بیت

اهل بیت در این حدیث، به ستارگان تشبیه گردیده‌اند، از آن جهت که ستارگان در تاریکی شب، ملوانان کشتی را هدایت می‌کنند و روشنایی را برای دیدن صفحه آب‌ها به ارمغان می‌آورند. از این رو اهل بیت (ع) هم دارای دو جهت هستند که منشأ امان امت‌اند: یکی مرجع علمی و ارائه طریق و رفع ابهامات امت و دوم به عنوان اسوه و مقتدای عملی که خودشان، راه را رفته‌اند و به عنوان مسلک می‌باشند[۳].

دوم: دلالت بر وجوب اطاعت اهل بیت

بر اساس این حدیث، تنها راه حق، راه اهل بیت (ع) است. بنابراین مخالفت با آنان و ایجاد اختلاف، راه شیطان است و کسانی که از راه آن حضرات جدا شوند، هلاک می‌شوند، چون راه شیطان، هلاکت است[۴].

سوم: دلالت بر عصمت اهل بیت

وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع مردم در پیمودن راه حق‌اند، این یگانه طریق نجات، همسان با عصمت است، چون اگر اهل بیت معصوم نباشند و دچار اشتباه شوند اطاعت از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و عدم اطاعت در برخی موارد با اطاعت مطلق سازگار نیست. پس حدیث امان (نجومعصمت امامان را در دو بعد عملی و علمی و از حین ولادت ثابت می‌کند، چون این حدیث، زمان را قید نکرده، لذا مطلق است و با فرض اطلاق، تمام حیانشان را در برمی‌گیرد[۵].

منابع

پانویس

  1. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.
  2. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۴۳.
  3. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۴۳.
  4. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۴۳.
  5. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۴۳.