حضرت یوسف در تاریخ اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

به هر حال خواب یوسف سرآغاز تحولات بسیاری در زندگی خاندان یعقوب بود و ماجراهای بسیاری در پی داشت که نخستین اثر را روی برادران گذارد و رشک و حسدشان را تحریک کرده و یا موجب ازدیاد آن گردید و آنان را به پیاده کردن نقشه خویش - که جدا کردن یوسف از پدرش یعقوب بود - مصمم ساخت.[۱]

قرآن کریم گفت‌وگوی برادران یوسف را در شورایی که به این منظور تشکیل دادند، به طور اجمال این‌گونه بیان فرموده است: «... یوسف را به قتل رسانید یا او را به سرزمینی دور بیندازید تا توجه پدرتان [از وی قطع شده و محبت او] معطوف شما گردد و پس از آن مردمی شایسته باشید. یکی از آنها گفت: یوسف را نکشید، اگر کاری می‌کنید، او را در نهان خانه چاه بیفکنید، تا برخی از رهگذران او را برگیرند»[۲]. [و به شهر و دیار دیگری ببرند]. از این آیات به ضمیمه تاریخ‌ها و روایت‌ها چنین به دست می‌آید که اولاً: اینها در همان آغاز به فکر قتل یوسف افتادند[۳]، اما یکی از آنان - که معلوم می‌شود از دیگران عاقل‌تر بود، یا تحت تأثیر احساسات تند خود عقلش را یک سره از دست نداده بود- پیشنهاد دیگری کرد که به آن تندی نبود و در ضمن منظورشان را نیز عملی می‌ساخت، وی [که بعضی گفته‌اند «یهودا» برادر بزرگشان بود] گفت: «مگر منظور شما این نیست که یوسف را از دید پدر دور کنید و با پنهان ساختن و دور کردنش از برابر دیده پدر از قلب و دلش هم او را ببرید و تدریجاً خود شما جای محبت او را در دل پدر پر کنید، این منظور را از راه دیگری که به طور مستقیم موجب قتل یوسف نگردد، می‌توان عملی ساخت به طوری که شما نیز دست خود را به خون یک کودک بی‌گناه، آن هم برادر خودتان آلوده نکرده و این ننگ را برای همیشه برای خود نخریده‌اید. و آن راه این است که یوسف را در چاهی بیندازیم تا احیاناً رهگذرانی که از کنار آن چاه عبور می‌کنند، هنگام آب کشیدن او را بیابند و همراه خود برداشته و به دیار دیگری ببرند و شما نیز بدین ترتیب به منظور و هدفتان خواهید رسید». ثانیاً: مطلب دیگری که از آیه به دست می‌آید و بیشتر مفسران نیز آیه را بر این معنا حمل کرده‌اند، این است که آنان با این که تحت تأثیر احساسات تند و حسادت شدید قرار گرفته بودند و در صدد قتل یا تبعید یوسف معصوم بر آمده بودند، اما پاسخی به ندای وجدان خود که معمولاً در این گونه موارد انسان را تحت بازجویی قرار داده و آثار خطرناک گناه و جنایت را به یاد گناه کار می‌آورد، آماده نکرده بودند. از این رو در صدد بودند تا به طریقی ناراحتی خود را بر طرف کرده و راهی برای فرار از واکنش و کیفری که آن گناه و جنایت در پی داشت، به دست آورند. سرانجام فکرشان به این جا رسید که پس از انجام کار توبه خواهیم کرد و این مطلب را این‌گونه بیان داشتند: «... پس از او مردمی شایسته باشید»[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص۲۲۱.
  2. ﴿اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ * قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ «یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید * گوینده‌ای از آنان گفت: اگر می‌خواهید کاری بکنید یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید تا کاروانی وی را بردارد» سوره یوسف، آیه ۹-۱۰.
  3. بعضی گفته‌اند که پیشنهاد قتل یوسف از طرف شخص بیگانه‌ای غیر از فرزندان یعقوب صادر شد. بدین گونه که آنان با شخصی مشورت کردند و از وی چاره‌جویی خواستند و او چنین توصیه‌ای کرد وگرنه این کار از فرزندان یعقوب - که در خانه پیغمبر الهی تربیت شده بودند - بسیار بعید به نظر می‌رسد، و شاید کسی بتواند برای این قول از جمله‌بندی‌های خود آیه شریفه و اختلاف تعبیر و تغییر ضمایر تکلم به خطاب نیز تأیید بیاورد و بدین وسیله دامن فرزندان یعقوب را از این کار زننده و فکر جنایت کارانه پاک سازد، و بگوید: از این که در این آیه ضمایر به صورت خطاب آمده و ﴿لَكُمْ و ﴿أَبِيكُمْ و ﴿تَكُونُوا ذکر شده، به دست می‌آید که گوینده این کلمات شخصی غیر از فرزندان یعقوب بوده وگرنه روی قاعده خوب بود لنا و أبينا و كنا می‌گفتند، چنان که در آیه پیش ﴿أَبِينَا و ﴿نَحْنُ و ﴿أَبَانَا را به صورت تکلم گفته‌اند. اما اثبات این مطلب مشکل است؛ لذا بیش‌تر مفسران حتی اشاره‌ای هم به این وجه نکرده و گوینده را همان برادران یوسف با یکی از آنان دانسته‌اند.
  4. ﴿... وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ «... و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.
  5. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۲۲۳.