اختلاس در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اختلاس، از ریشه "خلس" به معنای ربایش با سرعت و نیرنگ است[۱]. و در اصطلاح، به ربایش از غیر حرز اطلاق می‌گردد و اغلب در اموال عمومی و دولتی به کار می‌رود[۲]؛ برخلاف سرقت که از حرز است.

مقدمه

امروزه، اختلاس از مصادیق جرم "خیانت در امانت" به شمار می‌آید و تنها فرق آن با خیانت در امانت آن است که مرتکب آن، مأمور دولت بوده و نسبت به اموال متعلق به دولت یا اموالی که از سوی اشخاص نزد دولت به امانت گزارده شده و بر حسب شغل یا مأموریت مأمور نزد وی می‌باشد، مرتکب خیانت می‌گردد. عناصر اختلاس در حقوق موضوعه عبارت است از:

  1. مرتکب کارمند حکومت باشد، خواه رسمی و خواه غیر رسمی؛
  2. برداشت اموال منقول و یا وجوه نقدی - که بر حسب انجام وظیفه - به او سپرده‌اند؛
  3. قصد متقلبانه داشته باشد؛
  4. آنچه را که قصد کرده است به انجام رساند؛ زیرا صرف قصد کافی نیست[۳][۴].

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۱۵۰۹؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۶۸؛ لسان العرب، ج۲، ص۲۹۴؛ النهایه، ج۲، ص۱۶۱.
  2. تبصرة المتعلمین، ص۷۵۶؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۴، ص۸۷؛ الاحکام السلطانیه، ص۷۵-۴۷.
  3. قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری، مصوب ۱۳۶۷، ماده ۵.
  4. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۲۳.