الله در فقه اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

خدا که بر گردان «اللّه‏» در عربی می‌‏باشد، ذاتی است جامع تمامی کمالات و منزّه و پیراسته از همه کاستی‌ها[۱].

بندگی خدا

به تصریح قرآن کریم، سرلوحه دعوت همه انبیا و پیامبران الهی بندگی خدا و دوری گزیدن از طاغوت است ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۲]؛ چرا که انسان‌ها برای بندگی خدا آفریده شده‌‏اند. ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ[۳] خداوند متعال پیامبران را فرستاد و شریعت و کتاب آسمانی را بر آنان نازل کرد تا راه و رسم عبودیت را به بندگانش بیاموزند؛ از این رو، محتوای تمامی شرایع و کتب آسمانی تعلیم شیوه بندگی و بیان حدود آن است.

ذکر خدا

ذکر خدای متعال دارای خواص و آثار بسیاری است؛ از این رو، در همه حالات بدان سفارش شده است.

اخلاص

اخلاص عمل برای خدا و پیراستن آن از ریا در تمامی اعمال عبادی شرط صحّت عمل دانسته شده و عبادت بدون قصد تقرّب به خدا باطل شمرده شده است.

اسماء خدا

اسم‌های خدا توقیفی است، از این رو، خواندن خدا به نام‌هایی که در شرع رخصتی برای خواندن خدا بدانها نرسیده، جایز نیست. [۴] احترام به اسمای الهی واجب است؛ از این رو مسّ نام‌های خداوند بدون طهارت (وضو، غسل یا تیمّم) حرام است و استنجا با دستی که انگشتر منقوش به اسمی از اسم‌های خدا در آن است، در صورت علم به نجس شدن آن، حرام و در غیر این صورت، مکروه است[۵].

قسَم، نذر، عهد و جدال

قسم[۶] نذر[۷] و عهد[۸] تنها با نام‌های مختص به خدا منعقد می‌‏شوند؛ چنان که تغلیظ در لعان و قسم با نام‌های بیانگر انتقام و سطوت ذات حقّ حاصل می‏‌شود[۹]. جدال نیز که از محرّمات احرام به شمار می‌‏رود، بنابر مشهور تنها با نام جلاله «اللّه‏» ـ نه دیگر اسمای الهی ـ تحقق می‌‏یابد[۱۰].

تسمیه

بردن نام خدا در آغاز هر کار مستحب است[۱۱] چنان که از شرایط حلّیت ذبیحه[۱۲] و شکار[۱۳] بردن نام خدا است[۱۴].

منابع

پانویس

  1. رسائل الشهید الثانی، ج ۲، ص۶۹۹؛ مدارک العروة (اشتهاردی)، ج ۴، ص۸۵؛ نجاة العباد (امام خمینی)، ص۳۱۵
  2. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.
  3. «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
  4. الرسالة السعدیة، ص۴۶؛ الحبل المتین، ص۳۹۶؛ مرآة العقول، ج ۲، ص۷۷.
  5. الحدائق الناضرة، ج ۲، ص۷۶؛ جواهر الکلام، ج ۲، ص۷۱ ـ ۷۲؛ مصباح الهدی، ج ۳، ص۱۵۲ ـ ۱۵۵؛ کشف اللثام، ج ۱، ص۲۴۱.
  6. جواهر الکلام، ج ۳۵، ص۲۲۷
  7. جواهر الکلام، ج ۳۵، ص۳۷۳.
  8. جواهر الکلام، ج ۳۵، ص۴۴۵.
  9. جواهر الکلام، ج ۳۴، ص۶۱؛ مستند الشیعة، ج ۱۷، ص۴۷۸؛ المبسوط، ج ۸، ص۲۰۳.
  10. جواهر الکلام، ج ۱۸، ص۳۵۹.
  11. وسائل الشیعة، ج ۱، ص۴۲۳.،
  12. جواهر الکلام، ج ۳۶، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴.
  13. جواهر الکلام، ج ۳۶، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴.
  14. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، صفحه ۴۳۶-۴۳۷.