حدیث رد شمس در حدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

کسی که خورشید برایش بازگشت‌

امام صادق(ع): روزی به هنگام عصر، یک گله اسب بر سلیمان بن داوود(ع) عرضه شدو وی به بررسی آنها پرداخت، تا آنکه خورشید، ناپدید شد. به فرشتگان‌فرمود: خورشید را برای من برگردانید تا نمازم را در وقت آن، بگزارم. آنان، خورشید را برگرداندند. آن گاه، وی برخاست و پاها و گردنش را مسح‌کرد که این شیوه وضوی آنان برای نماز بود- و به آن دسته از یارانش که‌نمازشان قضا شده بود، فرمان داد چنین کنند. سپس ایستاد و نماز گزارد. هنگامی که از نمازْ فارغ شد، خورشیدْ پنهان شد وستاره‌ها طلوع کردند. این، [همان‌] کلام خدای عز و جل است که: "و سلیمان را به داوود بخشیدیم. چه نیکو بنده‌ای! به راستی، او توبه‌کار بود. هنگامی که [طرف‌] غروب، اسب‌های اصیل را بر او عرضه کردند، [سلیمان‌] گفت: به راستی که من دوستی اسبان را بر یاد پروردگارم ترجیح دادم، تا [هنگام نماز گذشت و] خورشید در پس حجاب ظلمت شد. [سپس گفت:] خورشید را نزد من باز گردانید. پس، شروع کرد به دست کشیدن بر ساق‌ها و گردن‌ها"[۱][۲].

دو بار بازگشت خورشید برای امام(ع)‌

امام علی(ع): خداوند- که خجسته و والاست- خورشید را دو بار برای من برگرداند وبجز برای من، برای هیچ کس از امت محمد(ص) خورشید را برنگرداند[۳].

بازگشت خورشید در عهد پیامبر(ص)‌

المعجم الکبیر- به نقل از اسماء (دختر عمیس)-: هر گاه بر پیامبر خدا وحی می‌آمد، درآستانه بیهوشی قرار می‌گرفت. روزی، در حالی که سر پیامبر(ص) دامن علی(ع) بود، بر ایشان وحی نازل شد. پیامبر خدا [پس از تمام شدن نزول وحی‌] به علی(ع) فرمود: "ای علی! آیا نمازعصرت را خوانده‌ای؟". گفت: نه، ای پیامبر خدا! پیامبر خدادعا کرد و خداوند، خورشید را برای علی برگرداندْ تا آنکه او نمازعصر را به جای آورْد. من خورشید را دیدم که چگونه پس از غروب نمودن، طلوع کرد تا آنکه علی(ع)‌ نماز عصرش را خواند[۴].

بازگشت خورشید در دوران زمامداری او

الارشاد: جریان بازگشت خورشید برای علی(ع) پس از پیامبر(ص) چنین بود که وقتی وی می‌خواست برای ورود به بابل از فرات بگذرد، بسیاری از یاران وی به‌گذراندن چارپایان و وسایلشان [از فرات‌] پرداختند و وی با گروهی نماز عصر راخواند. مردم هنوز عبور نکرده بودند که خورشید، غروب کرد و نماز بسیاری فوت شدو اکثر مردم، فضیلت نماز جماعت گزاردن به همراه وی را از دست دادند. [بنا براین،] در این باره با هم گفتگو می‌کردند. هنگامی که وی بحث آنان را در این مورد شنید، از خداوند عز و جل خواست که‌خورشید را برای وی برگرداند تا همه یارانش برای گزاردن نماز عصر در وقت‌آن، گرد آیند. خداوند عز و جل، دعای علی(ع) را در باز گرداندن خورشید، اجابت کرد و خورشیددرافق، با همان حالتی که هنگام عصر داشت، پدیدار شد. هنگامی که علی(ع) سلام نماز را داد، خورشید، غروب کرد و صدای شدیدی ازآن شنیده شد که مردم را ترساند و آنان، تسبیح و تهلیل‌و استغفار و سپاس‌خداوندرا بر نعمتی که برای آنان آشکار شده بود، فراوان به جای آوردند. خبر این موضوع در همه جا پیچید و بین مردم، پخش شد[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. ص: آیات ۳۰- ۳۳.
  2. «الإمام الصادق(ع): إن سُلَیمانَ بنَ داوودَ(ع) عُرِضَ عَلَیهِ ذاتَ یومٍ بِالعَشِی الخیلُ، فَاشتَغَلَ بِالنظَرِ إلَیها حَتی‌ تَوارَتِ الشمسُ بِالحِجابِ، فَقالَ لِلمَلائِکةِ: رُدوا الشمسَ عَلَی حَتی‌ اصَلی صَلاتی فی وَقتِها! فَرَدوها، فَقامَ فَمَسَحَ ساقَیهِ وعُنُقَهُ، وأمَرَ أصحابَهُ الذینَ فاتَتهُم الصلاةُ مَعَهُ بِمِثلِ ذلِک- وکانَ ذلِک وُضوءَهُم لِلصلاةِ- ثُم قامَ فَصَلی‌، فَلَما فَرَغَ غابَتِ الشمسُ وطَلَعَتِ النجومُ. ذلِک قَولُ اللهِ عَز وجَل: «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُدَ سُلَیمنَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنهُ أَوابٌ* إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشِی الصفِنتُ الْجِیادُ* فَقَالَ إِنی أَحْبَبْتُ حُب الْخَیرِ عَن ذِکرِ رَبی حَتی‌ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ* رُدوهَا عَلَی فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسوقِ وَ الْأَعْنَاقِ»» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۲۰۲، ح ۶۰۷).
  3. «الإمام علی(ع): إن اللهَ تَبارَک وتَعالی‌ رَد عَلَی الشمسَ مَرتَینِ، ولَم یرُدها عَلی‌ أحَدٍ مِن امةِ مُحَمدٍ(ص) غَیری» (الخصال، ص۵۸۰، ح ۱).
  4. المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص۱۵۲، ح ۳۹۱.
  5. الارشاد، ج ۱، ص۳۴۶.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص۷۵۱.