بنی حلیل بن حبشیه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نسب این قوم

این طایفه قحطانی[۱] -که از افراد آن با نسبت «الحُلَیلی» یاد شده است-[۲]، از شعب قبیله خزاعه و از شاخه‌های قبیله بزرگ ازد‌اند که نسب از حُلَیل بن حبشیّة بن سلول بن کعب بن عمرو بن ربیعة (لحی) بن حارثة بن عامر بن حارثة بن إمریءالقیس بن ثَعلبة بن مازن بن ازد می‌برند[۳]. مادر حلیل بن حبشیه را زنی از قبیله خزاعه به نام محض بنت عمرو بن سعد بن کعب بن عمرو بن ربیعة بن حارثه گفته‌اند[۴]. حلیل پسرانی به اسامی محترش، هلال، عامر و عبدنهم داشت[۵] که طایفه بنی حلیل بن حبشیّه بر پایه آنان و فرزندانشان شکل گرفت. این طایفه نیز، چونان دیگر فرزندان رَبیعه و أَفصی پسران حارثة بن عمرو بن عامر[۶]، بواسطه سکونت در تهامه و عدم همراهی با سایر تیره‌های ازد که به قصد سکونت در شام، به آن سو حرکت کرده بودند، در کنار قبایل منتسب به ایشان یعنی: کعب، فتح، سعد، عوف و عدىّ فرزندان عمرو بن ربیعة بن حارثة بن عمرو بن عامر همراه با أسلم و ملکان دو فرزند افصی بن حارثة بن عمرو بن عامر، بواسطه این جدایی (تخزّع) و سکونت در تهامه، جملگی «خزاعی» خوانده شده‌اند[۷]. از این طایفه، شعب متعددی متفرع گردیده که تیره بنی جریب بن عبد نهم[۸] و بنى غبشان[۹] و خاندان‌هایی چون بنی حائل بن سفیان بن ضابى‌ء بن محترش[۱۰] و بنی السّفّاح بن سلمة بن خالد بن عبید بن عبداللّه بن یعمر بن محترش[۱۱] مهمترین آن است. از بقایای امروزین بنی حلیل بن حبشیه می‌توان به طایفه «ابی حلیل» در حومه دیر الزور سوریه اشاره کرد. این طایفه با شاخه‌های متعددی همچون: آل علی، آل بو درباس، آل بو حوری، آل بو عساف و آل بو سوید، همگی در منطقه «بو حسن» در دره‌ای کنار جاده تی ثری و دیر الزور که مملو از گوسفند و چراگاه و چاه‌هایی پر از آب است، زندگی می‌کنند[۱۲].[۱۳]

مواطن و مساکن بنی حلیل

فرزندان حلیل بن حبشیه نیز بمانند قبایل مادری‌شان ازد و خزاعه، اصالتی یمنی داشتند و در «مأرب» در جنوب یمن می‌زیسته‌اند[۱۴]. تا اینکه در پی آشفتگی‌های اقتصادی و سیاسی حاصل از کشمکش‌های حمیریان و قحطانیان و تغییر راه‌های تجاری یمن که شریان اصلی اقتصاد یمن بسته بدان بود و سرانجام با تخریب سد مأرب[۱۵] در حدود قرن اول و دوم میلادی[۱۶] و وارد شدن آسیب شدید بر شبکه آبیاری مأرب، همراه با جمعی دیگر از ازدیان به رهبری عمرو بن عامر مُزَیقیاء جلای وطن کرده، به امید یافتن زیستگاهی بهتر روی به شمال آوردند و در نجد و تهامه وارد شدند[۱۷]. اندکی بعد، طوایف ازد به چند جانب متفرق شدند و سرنوشتی مستقل در پیش گرفتند. بنی حلیل هم در کنار دیگر خویشان خود از بنی رَبیعه و بنی أَفصی پسران حارثة بن عمرو بن عامر، که جملگی «خزاعی» خوانده می‌شدند، در حجاز[۱۸]، -به‌ویژه شهر مکه و اطراف آن-[۱۹]، سکنی گزیدند. شماری از ایشان هم، در مدینه[۲۰] و مصر[۲۱]سکونت داشتند. ضمن این که -همان‌گونه که گذشت- از دیر الزور سوریه هم می‌توان به عنوان یکی از منازل و مساکن کنونی این قوم یاد کرد[۲۲].[۲۳]

منابع

پانویس

  1. قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، ص۲۳۵؛ عمر رضا کحّاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹۱. برخی علما، آنان را در شمار طوایف مضری (از قبایل عدنانی) و از فرزندان حلیل بن سلول بن کعب بن عمرو بن عامر بن لحىّ بن قُمعَة بن الیاس بن مضر بن نِزِار بن مَعدِ بن عَدنان گفته‌اند. (ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۵)
  2. سمعانی، الأنساب، ج‌۴، ص۲۲۰؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۳۸۲.
  3. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۲، ص۴۴۱؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۰؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۳۱. نیز ر.ک: ابن درید، الاشتقاق، ص۴۶۹؛ سمعانی، الأنساب، ج‌۴، ص۲۲۰؛ نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج۲، ص۳۱۸.
  4. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۲، ص۴۴۱.
  5. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۳؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۶.
  6. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۳۹؛ قلقشندی، نهایه الارب فی معرفة الانساب العرب، ص۲۴۴.
  7. فاسی، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، ج‌۲، ص۷۶. نیز ر.ک: ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۲، ص۴۵۶؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۰؛ ابن عبد البر، الانباه علی قبائل الرواة، ص۸۴.
  8. سمعانی، الأنساب، ج‌۳، ص۲۶۱.
  9. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۶؛ زرکلی، الأعلام، ج‌۲، ص۲۷۰.
  10. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۲، ص۴۴۳.
  11. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۲، ص۴۴۳.
  12. بامطرف، محمد عبد القادر، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلى الیمن و قبائلهم)، ج‌۱، ص۳۸۶.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  14. ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۴.
  15. ر.ک: احمد امین؛ پرتو اسلام، ص۲۹؛ غلامحسین مصاحب، دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۱۲۵۶؛ فیلیپ خلیل حتّی، تاریخ عرب، ص۸۳ و....
  16. احمد پاکتچی، ازد [پیش از اسلام]، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۲۴-۲۵.
  17. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۳۲۸-۳۲۹. نیز ر.ک: ابن‌هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳-۱۴؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۱۷۳.
  18. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۶؛ بامطرف، الجامع (جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلى الیمن و قبائلهم)، ج‌۳، ص۱۶۷.
  19. ر.ک: ابن‌هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۸.
  20. ر.ک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۵۴۶؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۳۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۴، ص۱۶۹.
  21. زبیدی، تاج العروس، ج۱۴، ص۱۶۷.
  22. بامطرف، محمد عبد القادر، الجامع (جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلى الیمن و قبائلهم)، ج‌۱، ص۳۸۶.
  23. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.