نامۀ ۱۸ نهج البلاغه
مقدمه
- پس از جنگ جمل و سر و سامان یافتن اوضاع بصره، امام عبدالله بن عباس را به عنوان جانشین خود در بصره گماشت. اوضاع سیاسی و اجتماعی بصره بهگونهای بود که هر دم احتمال ایجاد فتنه و آشوب در آن میرفت و امام ابن عباس را بهدلیل سیاست در اداره جامعه و آشنایی با مسائل اعتقادی و اجتماعی و برای جلوگیری از فتنهها و آشوبهای احتمالی در آن سامان برگزید. اما به امام گزارش رسید که او با قبیله بنیتمیم به خشونت رفتار کرده است[۱].
- امام (ع) در آغاز نامه با اشاره به موقعیت خاص بصره، آنجا را با عنوان محل اراده شیطان و زایش فتنهها برمیشمرد و رفتار شایسته حاکم را با آنان رفتار و منشی مسالمتآمیز میداند به گونهای که مردم با نیکی حاکم، کینه خود را فراموش کنند. امام با اشراف بر پیشینه بنیتمیم و شجاعت آنها در مبارزه و تن ندادن به ستم، به کارگزار خود هشدار میدهد که در صورت ادامه رفتار خشونتآمیز امکان طغیان آنها علیه او وجود دارد و از طرفی سازگاری حاکم با مردم موجب نیکنامی حکومت میشود. امام در فراز پایانی اشاره میکند که رفتار تو، چه خیر و چه شر، به حساب هر دوی ما گذاشته میشود. اشاره امام حاوی این نکته است که وقتی کارگزار در هر شرایط و جایگاهی عملی خلاف منافع عمومی انجام میدهد، مردمان آن عمل را به حساب کل دستگاه حکومت میگذارند. از قراین اینگونه برمیآید که زمان صدور این نامه سال ۳۶ ق است[۲][۳].
- افزون بر سیدرضی، نصر بن مزاحم در وقعة الصفین و بلاذری در انساب الاشراف، این نامه را گزارش کردهاند[۴].
فرازی از نامه
- ...و بدان که بصره فرودگه شیطان است و ریشگه آشوبها. پس بصریان را به نیکی به آنان شاد گردان و گره ترس از دلهاشان گشای! تندخوییات با نبوتمیم و درشتیات بر آنان به من رسیده. همان که از بنوتمیم پهلوانی نمیرد مگر آن که پهلوانی در آنان سر برآرد و هان که آنان را در جاهلیت و اسلام در دشمنی و پیکار، کسی پیشی نگرفته و هان که آنان را با ما پیوند خویشی و نزدیکی ویژه است. ما بر پیوند آن خویشی نکوکاریم و بر گسستن آن گنهکار. پس ای ابوعباس! خدای آمرزدت، در آنچه بر زبان و دستت از نیک و بد روَد، مهرورز، که ما دوتا در آن شریکیم و چنان باش که به تو خوشگمان باشم و نگاهم از تو برنگردد؛ بدرود.
[۵].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۷۶
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 766.