تسنن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تسنن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تسنن گروهی از مسلمانان در مسأله خلافت پس از پیامبر(ص) معتقد به انتخابات سقیفه و رأی مردم و در جانشینی رسول خدا(ص) به خلافت خلفای راشدین: ابوبکر، عمر، عثمان و علی(ع) معتقدند[۱].

مقدمه

  • این گروه که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند، در مسائل فقهی و فتوا به چهار فرقه و مذهب تقسیم می‌شوند و پیرو چهار پیشوای خود، ابو حنیفه، مالک، شافعی و احمد بن حنبل‌اند و ازاین‌رو به آنان حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی گفته می‌شود. گاهی از آنان به اهل سنت و جماعت هم یاد می‌شود. برخلاف نام و عنوانشان، نه اهل سنّت‌اند، نه اهل جماعت، زیرا در عمل و در ماجرای سقیفه، برخلاف دستور خدا و رسول دربارۀ جانشینی امیر مؤمنان علی(ع) عمل کردند و بیعت روز غدیر را زیرپا گذاشتند و برای منافع دنیوی و تأمین ریاست‌طلبی خود، سنّت‌شکنی و بیعت‌شکنی کردند و با کشمکشی که بر سر خلافت پیش آوردند و تخلّفی که از دستور پیامبر انجام دادند، اولین بذر اختلاف و ضدّ جماعت و وحدت را در امّت اسلامی پدید آوردند. اگر اهل سنّت، خود را پیرو سنت پیامبر می‌دانند، نادرست است، چون عملا مقیّد به آن نبودند و نیستند، نه سرانشان، نه پیروانشان. با عمل به رأی و مخالفت با آیۀ قرآن و نص و نصب صریح پیامبر دربارۀ خلیفه و جانشین خود، چگونه می‌توان دم از اهل سنت زد؟ رسول خدا(ص) یک عمر در صدها مورد، برتری امیر مؤمنان علی(ع) را بر همه و در همۀ فضایل و وصایت و خلافت و امامت او را بیان کرد و در غدیر خم هم او را به ولایت بر مسلمین نصب کرد و قرآن و عترت را دو ثقل و وزنه‌ای دانست که از هم جدایی‌ناپذیرند و امّت را به اطاعت از علی(ع) فراخواند. چگونه پیروان سقیفه و سنّت‌شکنان قریش و همۀ پیروان این مذهب، خود را اهل سنّت می‌دانند؟ درواقع، اهل سنّت راستین که گوش به فرمان رسول خدا(ص) و مطیع امر او بودند و هستند، شیعیان‌اند[۲] ، چون به امامت اهل بیت(ع) عقیده دارند و اطاعت اولی الأمر را به امر قرآن لازم می‌دانند و به سنّت قولی و عملی و تقریری پیامبر پای‌بندند. و چه زیباست این سخن که شیعه سنّی‌ترین مذاهب اسلام است و مگر تشیّع، چیزی جز پیروی از سنّت نبوی است؟ و مگر معنای تسنّن، جز پای‌بندی به سنّت حضرت رسول است؟ پس چه‌کسی شیعه و اهل سنّت است؟ عمل‌ها و مواضع نشان می‌دهد. به قول شهید پاک‌نژاد: این چه سقیفه‌ای است؟ چه کسانی آن را تشکیل داده‌اند؟ چرا نفراتی خودسر در آن به فعالیت پرداخته‌اند؟ نصّ کتاب است یا سنّت رسول یا کودتای سیاسی؟ آیا یک سیستم الهی بر آن حاکم است؟ مقصود از تشکیل آن چیست؟ دست یافتن به چه قصه و چه اجرایی؟[۳] اهل سنّت، همانگونه که به مذاهبی گفته می‌شود که در مقابل شیعه امامیه قرار دارد، معنای دیگری هم دارد، یعنی در مقابل اهل بدعت. این اصطلاح، در میان شیعه و سنّی رایج است و سنت‌گرایان مقابل بدعتگذاران قرار می‌گیرید. البته اهل سنّت به آنان که به سنّت شیخین (ابوبکر و عمر) معتقدند نیز گفته می‌شود، چیزی که شیعه بدان اعتقاد ندارد و امیر مؤمنان در شورای خلافت، عمل به قرآن و سنت پیامبر را می‌پذیرفت، ولی سنّت شیخین را نه. به پیروان خط فکری شیعه نیز ازاین‌رو روافض گفته می‌شود که سنت شیخین و خلافت غیرمعصوم را ردّ می‌کنند[۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۶۱.
  2. به کتاب سودمند و روشنگر دکتر محمّد تیجانی به نام الشیعة هم اهل السنّه مراجعه کنید، نشر شمس المشرق بیروت، ۱۴۱۳ ق. این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است، به نام اهل سنت واقعی از سیّد محمّد جواد مهری
  3. مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۰
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۶۱.