ماتریدیه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ماتریدیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

این گروه را احتمالاً کمتر می‌شناسید. اینان منسوب به ابومنصور ماتریدی(۳۳۳ق) هستند که او نیز منسوب به روستای ماترید از توابع سمرقند در ماوراءالنهر است. پیدایش مذهب ماتریدیه به اوایل قرن چهارم برمی‌گردد. ابومنصور پایه‌گذار مکتبی شد که به لحاظ فقهی وامدار ابوحنیفه بود و گرایش‌های عقلی آن، قوی‌تر از اشاعره و کمتر از معتزله به شمار می‌رفت. به گمانم، تا اینجا بی برده‌اید که یکی از دعواهای اشاعره با معتزله به مقدار استفاده از عقل بر می‌گردد. اگر خواسته باشیم بدانیم ماتریدیه در این دعوا چه جایگاهی دارند، می‌توانیم آنها را حد وسط میان اشاعره و معتزله به شمار آوریم. شاید شگفت‌زده شوید، اما بگذارید بگویم که امروزه این مکتب فکری، طرف‌داران بسیاری در کشورهای مختلف، از جمله کشورهای آسیای میانه، آسیای مرکزی و شمال آفریقا دارد. تا آنجا که من جست‌و‌جو کرده‌ام، عالمان این مکتب کمتر به مسئله معناشناسی افضلیت توجه کرده‌اند. در این میان، از ابومنصور ماتریدی این نظر نقل شده که امامت برای کسی منعقد می‌شود که باتقواترین، با ورع‌ترین و داناترین مردم نسبت به امور و مصالح مردم باشد[۱]. سخنی دیگر را نیز از بزدوی (۴۹۳ق) دیدم که وقتی از افضلیت امام سخن به میان می‌آورد آن را به برتری در علم و تقوا و شجاعت و نسب می‌داند[۲][۳]

جستارهای وابسته

منابع

  1. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل

پانویس

  1. ر.ک: ابومعین میمون بن محمد نسفی، تبصرة الادلة فی أصول الدین، ج۲، ص۸۲۹. شایان ذکر است که ابومعین نسفی در موضعی دیگر از همین کتاب، شیخ خود یعنی ابومنصور ماتریدی را بر این نظر می‌داند که لازم نیست برترین مردم امام آنها باشد، بلکه امامت مفضول نیز صحیح است (همان، ص۸۳۴).
  2. محمد بن محمد بزدوی، اصول الدین، ص۱۸۷.
  3. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۳۴.