مقام ایمان
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث مقام معصوم و مرتبط با مدخل ایمان است. مدخلهای وابسته به این بحث:
- ایمان در لغت - ایمان در قرآن - ایمان در حدیث - ایمان در نهج البلاغه - ایمان در معارف دعا و زیارات - ایمان در کلام اسلامی - ایمان در اخلاق اسلامی - ایمان در عرفان اسلامی - ایمان در فقه سیاسی - ایمان از دیدگاه بروندینی - ایمان معصوم - مقام ایمان - ایمان ابوطالب - ایمان نیاکان پیامبر خاتم | ایمان در معارف و سیره رضوی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
از جمله مقامات امامان معصوم(ع) مقام ایمان که در زیارت جامعه کبیره با عبارت "بِهِ تُؤْمِنُونَ" آمده است.
واژهشناسی لغوی
- ایمان مصدر باب افعال، از ریشه "أ ـ م ـ ن" به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از بین رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانی کاربردی آن است[۱]. دستیابی انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم ایمان بوده است[۲][۳].
- واژه ایمان از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. و به همین معناست آیه ﴿ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا ﴾[۴]ای: بمصدِّق[۵].
- و امّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است[۶][۷].
- برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن ایمان، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیریهای کلامی زودرس پیرامون آن، چندگانگی گستردهای وجود دارد؛ فرقههایی مانند خوارج، مرجئه، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره ایمان و کفر مطرح کردهاند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و اشعری در دورههای بعد به نظریهپردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را توسعهدادهاند[۸][۹].
امامان معصوم(ع)، خدا باوران راستین
- " وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ "؛ "امامان معصوم(ع) تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند"[۱۰].
- "علم" مقولهای و "باور" مقوله دیگری است. "باور"، بسی برتر از علم است؛ چه بسا دانشمندی در باب "مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما باور نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "توحید" نوشته، اما خود در رفتارش شرکآلود عمل میکند؛ او به "علم" رسیده، اما به "باور" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "اخلاق" نوشته، اما خود متخلّق نیست و رذایل فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته علم دارد، اما باور ندارد؟[۱۱].
- این افتخار برجسته امامان معصوم(ع) است که بر "قلّه باور" نشستهاند، همانند جدّ بزرگوار خویش: ﴿ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾[۱۲][۱۳].
- این از امتیازات انبیای الهی است که عموماً به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشتند و هیچگونه تزلزلی در اعتقادات خود نداشتند. قبل از همه خودشان مؤمن بودند و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند[۱۴].
- در آیه ۱۵۸ از سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه پیامبر اکرم(ص) شمرده است که: ﴿ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ ﴾[۱۵][۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ مقاییساللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۷، «امن».
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، «امن».
- ↑ عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۸.
- ↑ اگر (هم) راستگو میبودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۷.
- ↑ کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.
- ↑ عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۸.
- ↑ سیر فلسفه در جهان اسلام، ص۵۸ـ۶۳؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص۳۳، ۱۲۹.
- ↑ عالمی، سید محمد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۸.
- ↑ در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.
- ↑ پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.
- ↑ به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخواندهای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.