اجماع
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مفهومشناسی
اجماع در لغت، به معناى عزم و تصمیم یکپارچۀ گروهى بر سخنى یا عملى است[۱] و در اصطلاح فقهى، اتّفاق فقها و مجتهدین در مسألهای است که کاشف از قول و نظر معصوم باشد و یکى از ادّلۀ چهارگانه براى اثبات احکام شرعى است، در کنار قرآن و سنت[۲].
آیا در سقیفه اجماع شد؟
در داستان خلافت ابوبکر، چون معیارى قرآنى و حدیثى براى آن نیافتند به اجماع متوسّل شدند و با ادّعاى اینکه پیامبر فرموده است: امت من بر خطا اجتماع نمىکند توجیهى براى خلافت او دست و پا کردند، در حالى که آنچه در سقیفه پیشآمد، نه اجماع اهل مکه و مدینه بود، نه اجماع مهاجر و انصار، نه اجماع اصحاب پیامبر و نه حتّى اجماع حاضران در سقیفه، چون برخى از آنان مخالف بودند و هرگز بیعت نکردند. از جمله کسانى که بیعت نکردند عبارت بودند از: عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر، خالد بن سعید، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر، عمار، براء بن عازب، ابىّ بن کعب، سعد بن عباده و گروهى از مهاجرین و انصار[۳].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۱؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۰۸؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۰۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲.