عیب‌جویی در حدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عیب‌جویی است. "عیب‌جویی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

نهی و نکوهش عیب‌جویی

عبدالله بن سنان می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا عورت مؤمن بر من حرام است؟ فرمود: آری عرض کردم: منظور از عورت پایین تنه است؟ فرمود: منظور آن نیست که تو فکر می‌کنی، منظور افشای سرّ مؤمن است[۱]. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «لَا تَتَّبِعَنَ‏ عُيُوبَ‏ النَّاسِ‏ فَإِنَ‏ لَكَ‏ عُيُوباً إِنْ عَقَلْتَ [مَا] يَشْغَلُكَ أَنْ تَعِيبَ أَحَداً»[۲].

تأکید بر غیبت در احادیث این باب به این دلیل است که غیبت از طرفی یکی از ثمرات عیب‌جویی است و از طرفی یکی از انحا و روش‌های آن. کسانی که درباره عیوب و اسرار دیگران تجسس می‌کنند، پس از آگاهی معمولاً به نقل و بازگفت آن می‌پردازند و به این صورت هم غیبت می‌کنند، هم افشای راز، که خود تحت عنوان عیب‌جویی است. و می‌فرماید: «شَرُّ النَّاسِ‏ مَنْ‏ كَانَ‏ مُتَتَبِّعاً لِعُيُوبِ‏ النَّاسِ‏»[۳]. و می‌فرماید: «مَنْ‏ بَحَثَ‏ عَنْ‏ عُيُوبِ‏ النَّاسِ‏ فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ‏»[۴]. و می‌فرماید: «لا تعجل فی عیب احد بذنبه فلعله معفور له»[۵].

و می‌فرماید: «مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَاكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ»[۶]. امام باقر(ع) می‌فرماید: «كَفَى‏ بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ‏ يَتَعَرَّفَ‏ مِنْ‏ عُيُوبِ‏ النَّاسِ‏ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِيهِ»[۷]. امام صادق(ع) از حضرت مسیح نقل می‌کند که فرمود: «لَا تَنْظُرُوا إِلَى‏ عُيُوبِ‏ النَّاسِ‏ كَأَنَّكُمْ‏ رَعَايَا عَلَيْهِمْ وَ لَكِنِ انْظُرُوا فِي خَلَاصِ أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ»[۸]. عیب‌جویی چنان زشت و ناهنجار است که امیرالمؤمنین(ع) ما را از معاشرت با عیب‌جویان برحذر داشته، می‌فرماید: «إِيَّاكَ وَ مُعَاشَرَةَ مُتَتَبِّعِي عُيُوبِ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَمْ‏ يَسْلَمْ‏ مُصَاحِبُهُمْ‏ مِنْهُمْ»[۹].[۱۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۵۹.
  2. «به دنبال عیوب مردم نگرد، زیرا تو خود عیب‌هایی داری که اگر بیندیشی تو را از غیبت دیگران باز می‌دارد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲۳.
  3. «بدترین مردمان آنان‌اند که عیوب مردم را جست‌و‌جو می‌کنند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۵.
  4. «کسی که می‌خواهد درباره عیوب مردم جست‌و‌جو کند، از عیب‌های خودش آغاز می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۶.
  5. «در سرزنش کسی به خاطر گناه شتاب نکن، شاید خدا او را بخشیده باشد» شریف رضی، نهج‌البلاغه، با شرح محمد عبده، ۲/۲۳.
  6. «کسی که به عیوب مردم بنگرد و آنها را زشت بشمرد، ولی آنها را برای خود بپسندد و عیب نداند او خود احمق است» شریف رضی، نهج‌البلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف‌العقول عن آل الرسول، ص۸۹.
  7. «همین عیب برای انسان بس است که عیوبی راکه در خود نمی‌بیند در دیگران ببیند و چیزی خود به آن مبتلاست بر دیگران عیب بگیرد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۹۵.
  8. «چنان به عیوب مردم نگاه نکنید که گویا شما ناظر و مراقب آنها هستید به نجات خود فکر کنید شما بندگانی هستید در ملک دیگری» مفید، امالی، ص۲۰۹.
  9. «از معاشرت با کسانی که در پی عیوب مردم می‌گردند بپرهیز، زیرا کسی که با آنها مصاحبت کند از شر ایشان ایمن نیست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۷.
  10. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۲۵۶.