ابوالسرایا
مقدمه
سری بن منصور شیبانی، معروف به «ابو السرایا» و از سرداران سپاه مأمون و از یاران لشکر هرثمة بن اعین محسوب میشد. وی در کوفه ساکن بود. ابو العتاهیه[۱]
محمد بن یحیی بن ابی عباد، از عموی خود نقل میکند: «از امام رضا(ع) چند بیت شعری شنیدم که این سرودهها بسیار کم بود. آن حضرت فرمودند: كُلُّنَا نَأْمُلُ مَدّاً فِي الْأَجَلِ / وَ الْمَنَايَا هُنَّ آفَاتُ الْأَمَلِ *** لَا تَغُرَّنْكَ أَبَاطِيلُ الْمُنَى / وَ الْزَمِ الْقَصْدَ وَ دَعْ عَنْكَ الْعِلَلَ *** إِنَّمَا الدُّنْيَا كَظِلٍّ زَائِلٍ / حَلَّ فِيهِ رَاكِبٌ ثُمَّ رَحَلَ (همه ما مردم آرزوی طول عمر را داریم، در حالیکه مرگ آفتهای آرزوها میباشد. پس آرزوهای باطل تو را فریب ندهند، و مواظب پیمودن راه باش و بهانهجوییها را کنار بگذار؛ بدانکه دنیا همانند سایه ازبینرفتنی است، همانند سواری است که برای لحظاتی توقف کند و سپس آنجا را ترک گوید.) گوید: عرض کردم، خداوند شما را عزیز بدارد، این اشعار از کیست؟ امام(ع) فرمودند: سروده یکی از شما عراقیان است. عرض کردم: این اشعار را از زبان ابو العتاهیه شنیدم.
حضرت فرمود: «نامش را بگو و این لقب را بر زبان جاری نکن. خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ﴾[۲]، شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید»[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نام این شاعر اسماعیل بن قاسم، و کنیهاش ابواسحاق است مهدی عباسی، او را ابو العتاهیه لقب داد و گفت تو را یاوهسرا و مجنون میخوانم. معروف این است که ابو العتاهیه به مردم کمعقل و گمراه و احمق میگویند. ابو العتاهیه زمانی که رنگ مرگ را به خود دید، از اطرافیانش خواست تا مخارق را بیاورند تا این دو بیت را بالای سرش با آهنگ و نوازدگی، بخواند. إِذا مَا انقضتْ عنّي من الدَّهْر مدّتي / فإنّ عزاء الباكيات قليلُ *** سيُعرَض عَن ذكري وتُنْسى مودّتي / وَيحدث بعدِي للخليل خليلُ (اندک مدتی که از مرگم گذشت، گریهها و سوگواریها کم خواهد شد و به زودی یادم از خاطرهها زدوده خواهد شد، دوستیهایم فراموش خواهد شد و برای دوستانم دوستانی جدید پیدا خواهد گشت) (به نقل از: شارحان مرگ، ص۶۱).
- ↑ «و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ منتهی الآمال، ج۲، ص۲۸۰؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۰۷؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۴۱۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۴۸.