مصاحبت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مصاحبت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

همصحبتی، سازگاری[۱]، همنشینی کردن، همراهی کردن [۲]، ملازمت کردن[۳] و معاشرت کردن[۴]. اصل آن "صحب" به معنای مقاربت و نزدیکی[۵]، معاشرت مداوم (در طول زندگی)[۶].

﴿فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا[۷].

آیه شریفه به معاشرت و مصاحبت نیکو با پدر و مادر فرمان می‌دهد تا رعایت حال پدر و مادر به نرمش و مدارا و بدون خشونت و جفا فراهم آید و رضایت خداوند نیز در تبعیت از پدر و مادر است؛ به شرطی که به راه خدا باز گشته باشند ﴿وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ[۸].[۹]

امر به معاشرت و همنشینی نیکو با پدر و مادر، حتی در صورتی که مشرک باشند، امر به تبعیت از راه کسانی است که به سوی خداوند بازگشته‌اند و جویندگان راه حق هستند. این نکته به جامعه پذیری و ارتباطات اجتماعی و اهمیت نهاد خانواده اشاره دارد. در جامعه قرآنی، نهاد خانواده حتی در صورت مشرک‌بودن والدین از هم گسسته نخواهد شد و فرزندان مؤمن باید ارتباط و معاشرت عاطفی خود را با چنین والدینی مستحکم کنند.

اهمیت ارتباط دینداران و روابط اجتماعی آنان جهت نیل به حقّ و رضایت الهی است که همبستگی و وفاق اجتماعی را در جامعه قرآنی تحکیم و تقویت می‌نماید.[۱۰]

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۳۵.
  2. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۱۳.
  3. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۷۵.
  4. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۱۹.
  5. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۳۵.
  6. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۹۲.
  7. «از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد » سوره لقمان، آیه ۱۵.
  8. « راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر» سوره لقمان، آیه ۱۵.
  9. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۲۱۷.
  10. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۸۲-۴۸۳.