تفقه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفقه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تفقّه به‌معنای فهم دقیق و با تأمل به علم دین و علم شریعت اطلاق می‌شود و به عالمِ به حلال و حرام فقیه می‌گویند.

معناشناسی تفقه

تفقّه در لغت به‌معنای طلب فقه و تخصص در آن است[۱]. اصل آن از "فقه" به معنای ادراک چیزی و علم به آن[۲]، فهم دقیق و با تأمل است[۳]. فقه این است که از یک امر ظاهر و آشکار، به یک حقیقت مخفی و پنهان پی‌برده شود[۴] و در اصطلاح به "علم دین"[۵] و "علم شریعت" اطلاق می‌شود. تفقه معرفت به معارف و احکام و دستورهای دین است از نوع معرفت عمیق است و به "عالمِ به حلال و حرام" فقیه می‌گویند[۶]. برخی علم فقه را اشرف علوم می‌دانند [۷].[۸]

تفقه در قرآن

در آیه 122 سوره توبه چنین آمده است: ﴿فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ[۹]. براساس این آیه، کوچ به سوی پیامبر(ص) برای فراگیری دین، مانند کوچ برای جهاد است. باید عده‌ای محدود نزد پیامبر(ص) آمده، دین و شریعت را فراگیرند تا هنگام بازگشت، معارف دین را برای قوم خود تبیین نمایند؛ البته مراد از تفقه در دین، فهم جمیع معارف دینی از اصول و فروع است، نه خصوص احکام عملی و حلام و حرام که فقه مصطلح متکفل بیان آن است[۱۰].[۱۱]

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۴۳.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۲۲.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۱۲۳.
  4. ده گفتار، ص۱۲۸.
  5. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۳۷۰.
  6. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۲۲.
  7. ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص۱۲۳-۱۲۷.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۹۳؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۶۱.
  9. «اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین‌آگاه شوند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.
  10. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۴۰۴.
  11. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۹۳.