ابراهیم بن ابی‌رجاء کوفی

مقدمه

نام ابراهیم بن ابی رجاء اخی طربال[۱] فقط در سند ۱ روایت تفسیر کنز الدقائق یاد گردیده، که از کتاب توحید شیخ صدوق نقل شده است:

«وَ‌بإسناده إلی إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ عَنْ أَخِي طِرْبَالٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ كَفُّ الْأَذَى وَ قِلَّةُ الصَّخَبِ يَزِيدَانِ فِي الرِّزْقِ»[۲].[۳]

شرح حال راوی

نام یادشده در کتب رجالی ذکر نشده؛ ولی با تعابیر مختلف در اسناد روایات واقع شده است: "إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ أَخِي طِرْبَالٍ"؛ "إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ عَنْ أَخِي طِرْبَالٍ"[۴]؛ "إِبْرَاهِيمَ بْنِ رَجَاءٍ أَخِي طِرْبَالٍ"[۵]؛ "إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ"[۶]؛ "أخو الطربال"[۷].

علامه مامقانی ذیل عنوان ابراهیم بن ابی رجاء بعد از نقل روایت کافی که در سند آن ابراهیم بن ابی رجاء یاد شده: اصل عنوان اشتباه است و کلمه «ابی» اضافه است و صحیح آن «ابراهیم بن رجاء» است که متحد با ابراهیم بن رجاء جحدری معنون در کتب رجالی می‌باشد [۸].

آیت الله خویی اصل عنوان را صحیح دانسته؛ ولی اتحاد را نپذیرفته است[۹]، چنان که علامه شوشتری نیز عنوان را درست دانسته و به تغایر معتقد شده است[۱۰].

یادآوری

عنوان ابراهیم بن رجاء در کتب رجالی، مشترک میان «ابراهیم بن رجاء جحدری» و «ابراهیم بن رجاء شیبانی» معروف به «ابن ابی هراسة» است.[۱۱]

تحقیق

اتحاد ابراهیم بن ابی رجاء با ابراهیم بن رجاء جحدری به دلیل تفاوت طبقه بعید است؛ زیرا ابراهیم بن ابی رجاء از امام صادق (ع) روایت می‌کند[۱۲]؛ ولی شیخ طوسی عنوان ابراهیم بن رجاء جحدری را در باب "من لم یرو عنهم (ع)" ذکر کرده و می‌نویسد: "روی عنه ابراهیم بن هاشم"[۱۳]. ابن داوود نیز می‌نگارد: " له مجلس یصف فیه أبا محمد العسکری (ع)"[۱۴]، چنان که در اسناد روایات و کتب رجال، به "أخو طربال" مقید نشده است.

آری! اتحادش با ابراهیم بن رجاء شیبانی به جهت قرب طبقه، شدنی است؛ زیرا هر دو از امام صادق (ع) روایت می‌کنند[۱۵]؛ ولی دلیل روشنی برای این اتحاد وجود ندارد، بلکه مراد از ابراهیم بن ابی رجاء در سند روایت مورد بحث، ابراهیم بن جمیل، اخو طربال کوفی است، به دو دلیل:

  1. اتحاد راوی و مروی عنه، چون شیخ طوسی، ابراهیم بن جمیل را از اصحاب امامان امام باقر و امام صادق (ع) شمرده و می‌نویسد: " روی عنه علی بن شجرة"[۱۶] و در سند مورد بحث هم علی بن شجرة از ابراهیم بن ابی رجاء روایت می‌کند.
  2. شیخ طوسی، ابراهیم بن جمیل را با قید "أخو طربال" آورده[۱۷] و در سند مورد بحث، در بعضی نسخه‌ها نیز ابراهیم بن ابی رجاء با قید "أخو طربال" آمده است. افزون بر این، جز ایشان راوی دیگری با وصف "أخو طربال" ثبت نشده است.

بر این اساس، ظن قوی هست که کنیه جمیل، ابورجاء باشد که گاه به ابراهیم بن جمیل از وی یاد می‌شود و گاه به ابراهیم بن ابی رجاء، در نتیجه عنوان راوی "ابراهیم بن جمیل، أبورجاء، أخو طربال الکوفی" است و نسخه "ابراهیم بن أبی رجاء عن أخی طربال" که در سند روایت توحید صدوق آمده، صحیح نیست.[۱۸]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات راوی اطلاعی در دست نیست؛ لکن با توجه به استظهار گذشته - که مراد از «ابراهیم بن رجاء»، «ابراهیم بن جمیل» است - و با در نظر گرفتن سند روایت مورد بحث، وی از اصحاب امامان امام باقر و امام صادق (ع) است، چنان که شیخ طوسی نیز ابراهیم بن جمیل را در زمره اصحاب امامان باقر و صادق (ع)[۱۹] نام می‌برد، هرچند روایتی از امام باقر (ع) از طریق ایشان به دست ما نرسیده است.

آیت الله بروجردی ابراهیم بن ابی رجاء را در طبقه پنجم راویان قرار داده است[۲۰][۲۱]

استادان و شاگردان راوی

تمام روایاتی که از راوی در کتب حدیثی نقل شده، از امام صادق (ع) است، جز یک روایت او از شخصی به نام معتمر بن سلیمان[۲۲] که از مشایخ او شمرده می‌شود؛ ولی افراد گوناگونی از ایشان حدیث نقل کرده‌اند که از شاگردان حدیثی وی شمرده می‌گردند؛ مانند علی بن شجرة و ابراهیم بن اسحاق[۲۳]، یحیی بن محمد بن صاعد[۲۴]، اسماعیل بن مهران[۲۵] و علی بن اسحاق[۲۶][۲۷]

جایگاه حدیثی راوی

در کتب رجالی، جرح و تعدیلی از ابراهیم بن ابی رجاء نشده؛ ولی علی بن شجرة که از وی نقل حدیث می‌کند، از اجلاء و معاریف است و از ثقات به شمار می‌آید. افزون بر این، دارای کتاب حدیثی است که عده‌ای آن را روایت کرده‌اند:

نجاشی: "علی بن شجرة بن میمون بن أبی أراکة النبال... و أخوه الحسن بن شجرة روی و کلهم ثقات وجوه جلة[۲۸] و لعلی کتاب یرویه جماعة..."[۲۹].

ابن حجر عسقلانی از رجالیان معروف اهل سنت: "إبراهیم بن أبی رجاء الکوفی، ذکره الکشی[۳۰] فی رجال الشیعة الرواة عن جعفر الصادق"[۳۱].[۳۲]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: أ. منابع شیعی: تنقیح المقال، ج۳، ص۲۲۶، ش۸۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۰۴ (ش ۶۱- ۶۲ و ۵۲۳ (ش ۱۸۹۸)؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۳، ش۴۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۶، ش۸۰. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۵۶، ش۱۴۲.
  2. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۴۱۹ به گزارش از التوحید، ج۱، ص۴۵۹ - ۴۶۰، ح۲۸: أبی قال: حدثنا محمد بن یحیی العطار عن محمد بن الحسین بن أبی الخطاب عن ابن فضال عن علی بن شجرة عن إبراهیم بن أبی رجاء عن أخی طربال عن إبراهیم بن أبی رجاء أخی طربال خ ل قال:...
  3. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۹.
  4. التوحید، ج۱، ص۴۵۹ - ۴۶۰، ح۲۸.
  5. «جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْقُمِّيُّ فِي كِتَابِ الْغَايَاتِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ رَجَاءٍ أَخِي طِرْبَالٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِثْلِ الصَّمْتِ وَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ»؛ (جامع أحادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۷۸، ح۱۳۷۲).
  6. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي رَجَاءٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: حُسْنُ الْجِوَارِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ»؛ (الکافی، ج۲، ص۶۶۶ ح۳).
  7. «وَ عَنْ أَخِي الطِّرْبَالِ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَرْضِ حُرُمَاتٍ...»؛ المؤمن، ص۷۳، ح۲۰۱).
  8. أقول: ذکره هنا اشتباه، منشأه زیادة کلمة (أبی) فی نسخته فهو إبراهیم بن رجاء الذی یأتی التعرض لحاله... و زعم التعدد و ذکره هنا بإضافة کلمة الأب إلی (رجاء) و... کما صدر من جامع الرواة لا وجه له؛ (تنقیح المقال، ج۳، ص۲۲۷، ش۸۵).
  9. هو غیر إبراهیم بن رجاء الآتی؛ (معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۶، ش۸۰).
  10. ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۳، ش۴۳.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۹-۱۸۰.
  12. ر. ک: الزهد، ص۳۰، ح۷۶؛ الکافی، ج۲، ص۶۶۶، ح۳؛ التوحید، ص۴۵۹، ح۲۸؛ و....
  13. رجال الطوسی، ص۴۱۳، ش۵۹۷۶.
  14. الرجال (ابن داوود)، ص۱۴، ش۱۸.
  15. ر. ک: بشارة المصطفی (ص)، ص۵۱؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال (الإمام علی بن أبی طالب (ع))، ص۴۷۴؛ مستدرک الوسائل (الخاتمة)، ج۱، ص۲۱۴.
  16. رجال الطوسی، ص۱۲۳، ش۱۲۳۶.
  17. ابراهیم بن جمیل، أخو طربال الکوفی روی عنه علی بن شجرة؛ (رجال الطوسی، ص۱۲۳، ش۱۲۳۶).
  18. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۸۱-۱۸۲.
  19. ر. ک: رجال الطوسی، ص۱۲۳، ش۱۲۳۶؛ ص۱۵۸، ش۱۷۵۵.
  20. ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الکافی)، ص۲۶.
  21. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۸۲.
  22. الخصال، ج۱، ص۱۷۹، ح۲۴۳.
  23. رجال الطوسی، ص۱۲۳، ش۱۲۳۶.
  24. الخصال، ج۱، ص۱۷۹، ح۲۴۳.
  25. الکافی، ج۲، ص۶۶۶، ح۳.
  26. الزهد، ص۴۳، ح۱۱۵.
  27. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۸۳.
  28. علامه حلی به جای عبارت وجوه جلة، تعبیر وجوه أعیان أجلة را به کار برده است. (خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۰۲).
  29. رجال النجاشی، ص۲۷۵، ش۷۲۰.
  30. یادآوری می‌شود که در رجال کشی موجود، به نام راوی اشاره‌ای نشده است.
  31. لسان المیزان، ج۱، ص۵۶، ش۱۴۲.
  32. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۸۳-۱۸۴.