ابوخراش رعینی
تصویر قدیمی یمن
نام کاملابوخراش رعینی
جنسیتمرد
از قبیلهحمیر
از تیرهذی‌رعین
محل زندگییمن

مقدمه

وی به رعین، تیره‌ای از حمیر یمن منسوب است که نسب به ذی‌رعین می‌برند[۱]. ابونعیم[۲] گفته است او همان أبو خراش مُدَلّی[۳] است، ولی دولابی[۴] در یاد از ابو خراش مُدَلّی، به یکی بودن رعینی و مدلی اشاره نکرده است. ذهبی گفته است ابو خراش، شناخته شده نیست[۵]. ابن حجر در صحابی بودن او تشکیک کرده و به ابن منده که او را در شمار صحابی آورده، نسبت خطا داده است و خود نام او را در قسم چهارم - افراد غیر صحابی - آورده است[۶].

ابن منده و برخی دیگر که ابوخراش را صحابی دانسته‌اند، از او نقل کرده‌اند که گفته است. مسلمان شدم و خدمت رسول خدا (ص) رسیدم و به آن حضرت عرض کردم: یا رسول الله! دو زن دارم که با هم خواهرند. حضرت فرمود: هر کدام را می‌خواهی طلاق ده[۷]. در حالی که نسبت روایت یاد شده به دیلمی - که ابو خراش از او نقل می‌کند. مشهور و داستان نیز مربوط به اوست. از این‌رو، ابن ابی شیبه و ابن ماجه، این روایت را به طریق ذیل نقل کرده‌اند: «عن اسحاق بن عبدالله بن ابي فروه عن أبي وهب جيشاني عن ابي خراش الرعيني عن الديلمي قال قدمت علی النبي و عندي اختان قال...»[۸]؛ اما ابن منده، این روایت را از طریق اسحاق از ابوالخیر و از ابوخراش نقل کرده است. دو اشکال در سند ابن منده وجود دارد: اول اینکه در سند او به جای ابووهب جیشانی، أبوالخیر آمده و دوم اینکه دیلمی که صحابی است و قصه نیز مربوط به اوست، از سند روایت افتاده و به جای او ابوخراش که راوی از دیلمی است ذکر شده است. اشتباه دوم، سبب شده تا ابو خراش صحابی شناخته شود[۹]. این اشتباه همچنین سبب شده تا برخی به غلط، ابوالخیر - مرثد بن عبدالله - را از راویان ابوخراش بدانند[۱۰]. ذهبی بر اساس شکل درست سند روایت نقل شده، گفته است ابو خراش از دیلمی روایت دارد و ابووهب جیشانی نیز از ابو خراش روایت نقل می‌کند[۱۱].

ابن منده در ترجمه رعینی، روایت دیگری نیز برای ابو خراش از طریق عمران بن عبدالله آورده که ابوخراش آن را از طریق فضالة بن عبید نقل کرده، در حالی که آن نیز اشتباه است. شاهدش آنکه بخاری و ابواحمد حاکم گفته‌اند ابو خراشی که از فضاله روایت می‌کند، رعینی نیست[۱۲]؛ چنانکه ابن یونس[۱۳] نیز گفته است برای ابوخراش غیر از حدیث یاد شده (طلاق یکی از دو خواهر) حدیث دیگری شناخته نشده است. بنابراین، صحابی بودن ابوخراش رعینی ثابت نیست و تابعی بودنش قطعی است.

ابن کثیر[۱۴] افزون بر نسبت این روایت به ابو خراش، دچار اشتباه بزرگتری شده و به غلط احتمال داده است که شاید أبو خراش، همان ضحاک بن فیروز باشد. کسی از تراجم‌نگاران این سخن را نگفته و هیچ شاهدی نیز بر آن وجود ندارد، علاوه بر آنکه کنیه ضحاک بن فیروز، ابودیلمی است[۱۵][۱۶]

منابع

پانویس

  1. سمعانی، ج۲، ص۱۷۹؛ کحاله، معجم، ج۲، ص۴۳۸.
  2. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۴.
  3. و شاید به خطا، مدنی، ر. ک: ابن اثیر، ج۶، ص۸۲.
  4. دولابی، ج۱، ص۳۶۹.
  5. ذهبی، میزان، ج۴، ص۵۲۱.
  6. ابن حجر، ج۷، ص۹۸.
  7. ابن ابی شیبه، ج۳، ص۴۰۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۸۲.
  8. ابن ابی شیبه، ج۳، ص۴۰۵؛ ابن ماجه، ج۱، ص۶۲۷.
  9. ابن حجر، ج۷، ص۹۸.
  10. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۷۴؛ ذهبی، تجرید، ج۲، ص۱۶۱.
  11. ذهبی، کاشف، ج۳، ص۳۱۳.
  12. ابن حجر، ج۷، ص۹۸.
  13. ابن یونس، ج۱، ص۵۱۸.
  14. ابن کثیر، ج۱، ص۴۸۳.
  15. ر. ک: فیروز دیلمی.
  16. محمدی، رمضان، مقاله «ابوخراش رعینی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۶۰-۲۶۱.