ابودیلمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابودیلمی
تصویر قدیمی یمن
نام کاملابودیلمی
جنسیتمرد
کنیه
  • ابوعبدالله
  • ابوعبدالرحمان
از قبیلهبنی‌کنانه
پسر
محل زندگییمن
درگذشت۵۳ هجری، یمن
از اصحابپیامبر خاتم

آشنایی اجمالی

نام او را فیروز و کنیه‌اش را به اختلاف، «ابوعبدالله»، «ابوعبدالرحمان» یمانی کنانی و ابو ضحاک یمانی گفته‌اند[۱]. بنا به قولی، رسول خدا (ص) او را ابوعبدالله کنیه داد[۲]. ابوزرعه او را در شمار صحابه‌ای آورده که در شام مسکن گزیده‌اند[۳]، ولی خلیفة بن خیاط، ابن سعد و برخی دیگر، او را از طبقه اول تابعین اهل یمن یاد کرده‌اند[۴]. ابودیلمی از ابناء فارس در صنعا و از بازماندگان یاران سیف بن ذی یزن، دست نشانده کسرا، پادشاه ایران بود که کسرا آنان را برای سرکوبی و بیرون راندن حبشی‌های همراه سیف بن ذی یزن به یمن فرستاد. آنان بر حبشی‌ها پیروز شدند. ابن عبدالبر[۵] گفته است: ابناء فارس به بنی ضبه منسوب‌اند. چنان‌که عبدالمنعم بن ادریس از فرزندان فیروز نقل کرده است که گفته اند: نسب به بنی ضبه داریم، اما در دوران جاهلیت دچار اسیری شدیم[۶].

بنا به روایتی، فیروز بعد از شنیدن خبر ظهور پیامبر، در وفدی خدمت حضرت رسید و اسلام آورد [۷]، سپس به صنعا برگشت و همراه زادویه و قیس بن مکشوح برای کشتن اسود عنسی کذاب که مدعی نبوت بود، به یمن رفت. گفته شده ابتدا فیروز گردن اسود را شکست، سپس او را به قتل رساند و سر اسود را به مدینه، خدمت رسول خدا (ص) آورد. ابن عبدالبر[۸] دو اشکال بر این روایت کرده است: نخست آنکه روایت یاد شده، از طریق ضمرة بن ربیعه نقل شده است و ضمره وقتی از شیبانی روایت نقل می‌کند، قابل پیروی نیست. دیگر اینکه در تاریخ مسلم است که سر اسود عنسی کذاب را نزد رسول خدا (ص) نیاورده‌اند[۹]. بنا به قولی، پیامبر (ص) در حالی که مریض بود، از راه وحی از کشته شدن أسود آگاه شد و فرمود: « قتله العبد الصالح فیروز الدیلمی»[۱۰]؛ یا فرمود: « قتله رجل مبارک من اهل بیت مبارکین»؛ سؤال شد: یا رسول الله! چه کسی او را کشت؟ فرمود: فیروز دیلمی[۱۱].

روایتی که ابو دیلمی از آن حضرت نقل کرده چنین است: به رسول خدا (ص) را عرض کردم یا رسول الله! ما در سرزمینی سرد زندگی می‌کنیم و برای گرم شدن از شراب گندم کمک می‌گیریم. حضرت فرمود: آیا مست کننده است؟ گفتم بله. حضرت فرمود: نباید از آن استفاده کنید. ابودیلمی می‌گوید: دوباره پرسیدم: عده‌ای به ترک آن صبوری نتوانند کرد، فرمود: هرکس خودداری نکرد، او را بکشید[۱۲].

فرزندانش عبدالله و ضحاک از او روایت نقل کرده‌اند. برخی گفته‌اند فیروز، پسر خواهر نجاشی، پادشاه حبشه است[۱۳]. گفته شد او دو خواهر را به زنی داشت که رسول خدا (ص) به او فرمود: هر کدام را خواستی طلاق بده[۱۴]. این داستان به ابوخراش رعینی نیز نسبت داده شده است[۱۵].

فیروز زمان خلافت عثمان، و به قولی سال ۵۳ در خلافت معاویه در یمن درگذشت[۱۶].

ابن عساکر گفته است: معاویه، بعد از عتبة بن ابی سفیان وی را بر یمن گماشت و او هشت سال در آن شهر بود تا سال ۵۳ آنجا درگذشت[۱۷]، اما ابن حجر[۱۸] و ابن اثیر[۱۹] گفته اند: وی در خلافت عثمان درگذشته است.[۲۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مزی، ج۱۵، ص۱۲۸؛ ابن حجر، ج۵، ص۲۹۰ و ج۷، ص۱۰۴.
  2. ابن اثیر، ج۳، ص۳۳۱.
  3. ابن عساکر، ج۴۹، ص۸.
  4. مزی، ج۱۳، ص۲۷۷.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۲۹.
  6. ابن سعد، ج۶، ص۶۳.
  7. ابن سعد، ج۶، ص۶۳.
  8. ابن عبدالبر، ج۳، ص۳۲۹.
  9. ابن عبدالبر، ج۳، ص۳۲۹.
  10. ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۳.
  11. ابن عبدالبر، ج۳، ص۳۳۰؛ مستقی هندی، ج۱۳، ص۵۷۲.
  12. ابن سعد، ج۶، ص۶۳؛ و با اندکی تفاوت ر. ک: نسائی، سنن، ج۳، ص۲۴۳.
  13. ابن حجر، ج۵، ص۲۹۱؛ ابونعیم، ج۴، ص۲۲۹۷.
  14. ابن ماجه، ج۱، ص۶۲۷؛ ابونعیم، ج۴، ص۲۲۹۷؛ طبرانی، ج۱۸، ص۳۲۹.
  15. ر. ک: مدخل ابو خراش رعینی.
  16. ابن سعد، ج۶، ص۶۳؛ ابن عساکر، ج۴۹، ص۲۳؛ ابن حجر، ج۵، ص۲۹۱.
  17. ابن عساکر، ج۴۹، ص۲۳.
  18. ابن حجر، ج۳، ص۳۲۰.
  19. ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۳.
  20. محمدی، رمضان، مقاله «ابودیلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۸۰-۲۸۱.