بحث:فروع دین در کلام اسلامی

مقدمه

  1. اصول دین از اعتقادات و ایمانیات سخن می‌گویند؛ ولی فروع دین نظر به عمل انسان دارند[۷].
  2. اصول دین نیازمند یقین‌اند و از این رو، تقلید را برنمی‌تابند؛ اما فروع دین نیازمند تبلیغ و بیان‌اند و حکم عقل در آنها کافی نیست و از این رو تقلیدپذیرند[۸].
  3. اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن‌اند؛ اما فروع دین، انشائی و دستوری‌اند و امر و نهی[۹].
  4. در اصول دین اختلافی نیست؛ اما گاه در فروع دین اختلافاتی رخ می‌نماید. این بدان سبب است که عمل به ظن در اصول دین روا نیست؛ ولی ظن معتبر گاه در فروع دین منشأ عمل می‌شود[۱۰].
  5. نسخ به فروع دین راه دارد؛ اما در اصول دین به هیچ روی وجود ندارد[۱۱]. و. علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانسته‌اند؛ اما فروع را هشت یا ده فرع[۱۲]. حتی گاه هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمرده‌اند[۱۳].[۱۴].

فروع دین در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ معارف اسلامی‌، ۳/ ۴۴۲.
  2. دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۱۵۲.
  3. فرهنگ شیعه، ص 359.
  4. آشنایی با علوم اسلامی‌، ۲۵۲؛ مناهج الاصول الی علم الاصول‌، ۱/ ۵۴- ۴۵.
  5. اصل الشیعة و اصولها، ۱۱۴ و ۱۱۵.
  6. فرهنگ شیعه، ص 359.
  7. آموزش دین‌، ۱۸- ۱۰.
  8. المیزان‌، ۱۳/ ۵۸ و ۵۹.
  9. کفایة الاصول‌، ۴۱- ۳۴.
  10. شریعت در آینه معرفت‌، ۱۶۲- ۱۵۸ و ۳۶۶- ۳۶۰.
  11. کشاف اصطلاحات الفنون‌، ۱/ ۷۶۰.
  12. مجموعه آثار، ۱۷/ ۲۲۰.
  13. معارف و معاریف‌، ۴/ ۱۷۱۵؛ شرح المواقف‌، ۱/ ۳۸.
  14. فرهنگ شیعه، ص 350-360.
  15. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، مدخل «اسلام».
  16. مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۳۶.
  17. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۵۷.
بازگشت به صفحهٔ «فروع دین در کلام اسلامی».