بشر بن بشار نیشابوری

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

بشر[۱] بن بشّار النیسابوری[۲]، در یک سند روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از الکافی آمده است:

«سَهْلٌ عَنْ بِشْرِ بْنِ بَشَّارٍ اَلنَّيْسَابُورِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى اَلرَّجُلِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ[۳] أَنَّ مَنْ قِبَلَنَا قَدِ اِخْتَلَفُوا فِي اَلتَّوْحِيدِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ هُوَ جِسْمٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ هُوَ صُورَةٌ فَكَتَبَ إِلَيَّ سُبْحَانَ مَنْ لاَ يُحَدُّ وَ لاَ يُوصَفُ وَ لاَ يُشْبِهُهُ شَيْءٌ وَ ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۴]»[۵].[۶]

شرح حال راوی

گزارشی از راوی در کتاب‌های رجال و جز آنها به دست نیامده است و از رجالیان قدما، تنها شیخ طوسی از راوی در رجال خودش با عنوان "بشر بن بشار النيسابوري عمّ أبي عبدالله الشاذاني"[۷] یاد کرده است[۸].

از عنوان «النیسابوری» و «الشاذانی» فهمیده می‌شود که وی از اهل نیشابور و از نوادگان شاذان بن خلیل[۹] بوده است. به دیده علامه مامقانی از بشر بن بشار به جهت انتسابش به شاذان بن الخلیل به «الشاذانی» یاد کرده‌اند[۱۰].[۱۱]

طبقه راوی

تاریخ ولادت و وفات بشر بن بشّار روشن نیست؛ لکن شیخ طوسی از وی در اصحاب امام هادی(ع) یاد کرده[۱۲] و در اسناد روایات نیز از آن حضرت گاهی به صورت مضمر[۱۳]، زمانی با تعبیر «أبو الحسن»(ع)[۱۴] و هنگامی با تعبیر «الرجل»[۱۵] روایت کرده است، بنابراین الرجل در حدیث مورد بحث "طتبتُ الرجل" همان ابو الحسن الثالث امام هادی(ع) است.

آیت‌الله بروجردی، بشر بن بشّار را از راویان طبقه هفتم به شمار آورده است[۱۶].[۱۷]

استادان و شاگردان راوی

بشر بن بشّار روایات اندکی، آن هم تنها از امام هادی(ع) روایت کرده و سهل بن زیاد (أبو سعید الآدمی) و داود الصرمی[۱۸] نیز از وی روایت کرده‌اند.

یادآوری: داود الصرمی که از بشر بن بشار نیشابوری روایت کرده، همان داوود بن مافنة الصرمی است که از امام رضا(ع) روایت کرده و تا دوره امام هادی(ع) زنده بوده است[۱۹]؛ نه داود الصرمی که از اصحاب امام سجاد(ع) شمرده شده است[۲۰].[۲۱]

اشکال علامه شوشتری به محقق اردبیلی و پاسخ آن

اشکال: محقق اردبیلی، بشر بن بشار واقع در سند روایت الاستبصار[۲۲] را با بشر بن بشار النیشابوری یکی دانسته، در نتیجه داود الصرمی را از راویان بشر بن بشار نیشابوری به شمار آورده است[۲۳]؛ لکن علامه شوشتری در آن چنین مناقشه کرده است:

  1. بشر بن بشار در سند روایت الاستبصار به نحو مطلق آمده و معلوم نیست که بشر بن بشار النیشابوری مراد باشد.
  2. از جهت طبقه نیز همخوانی ندارند؛ زیرا بشر بن بشار النیشابوری از اصحاب امام هادی(ع) است، درحالی که در سند روایت الاستبصار، احمد بن محمد بن عیسی الأشعری القمی که از اصحاب امام رضا(ع) بوده، به واسطه داود الصرمی از بشر بن بشار روایت کرده است، درنتیجه بشر بن بشار که در سند روایت الإستبصار واقع شده، نمی‌تواند بشر بن بشار النیشابوری باشد، چون از جهت طبقه سازگاری ندارد[۲۴].

جواب: به دو دلیل اشکال علامه شوشتری وارد نیست:

  1. مراد از بشر بن بشار واقع در سند روایت الاستبصار، بشر بن بشار نیشابوری است، چون همین روایت در السرائر (ابن ادریس) نقل شده و در سندش بشر بن بشار با وصف النیشابوری آمده است، چنان که گذشت.
  2. مراد از احمد بن محمد در سند روایت الاستبصار، احمد بن محمد بن خالد البرقی است که راوی کتاب داود الصرمی است[۲۵] و پیش‌تر گذشت که داود الصرمی همان داوود بن مافنة الصرمی است که از دوران امام رضا(ع) تا امام هادی(ع) زنده بوده و از امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع) روایت کرده است.[۲۶]

مذهب راوی

علامه مامقانی به قرینه ذکر نام راوی در رجال الطوسی، امامی بودن بشر بن بشار را استظهار کرده و چنین نوشته است: "و ظاهره كونه إمامياً"[۲۷]؛ لکن این دلیل ناتمام است؛ زیرا موضوع رجال شیخ طوسی اعم از راویان امامی و غیر امامی است، لکن مضامین بعضی روایات راوی بر امامی بودنش دلالت دارند؛ برای نمونه:

  1. «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى اَلْعَطَّارُ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ بِشْرِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرَّجُلِ يَعْنِي أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا حَدُّ اَلْمُؤْمِنِ اَلَّذِي يُعْطَى اَلزَّكَاةَ قَالَ يُعْطَى اَلْمُؤْمِنُ ثَلاَثَةَ آلاَفٍ ثُمَّ قَالَ أَوْ عَشَرَةَ آلاَفٍ وَ يُعْطَى اَلْفَاجِرُ بِقَدَرٍ لِأَنَّ اَلْمُؤْمِنَ يُنْفِقُهَا فِي طَاعَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْفَاجِرَ فِي مَعْصِيَةِ اَللَّهِ تَعَالَى»[۲۸].
  2. «مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ دَاوُدَ اَلصَّرْمِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي بَشِيرُ بْنُ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلصَّلاَةِ فِي اَلْفَنَكِ وَ اَلْفِرَاءِ وَ اَلسِّنْجَابِ وَ اَلسَّمُّورِ وَ اَلْحَوَاصِلِ اَلَّتِي تُصَادُ بِبِلاَدِ اَلشِّرْكِ أَوْ بِبِلاَدِ اَلْإِسْلاَمِ أَنْ أُصَلِّيَ فِيهِ بِغَيْرِ تَقِيَّةٍ قَالَ فَقَالَ صَلِّ فِي اَلسِّنْجَابِ وَ اَلْحَوَاصِلِ اَلْخُوارَزْمِيَّةِ وَ لاَ تُصَلِّ فِي اَلثَّعَالِبِ وَ لاَ اَلسَّمُّورِ»[۲۹].[۳۰]

جایگاه حدیثی راوی

تنها شیخ طوسی از وی در اصحاب امام هادی(ع) یاد کرده و درباره توثیق یا تضعیف وی اشاره‌ای نکرده است[۳۱]. بر این اساس، بعضی از رجالیان او را از راویان مجهول برشمرده‌اند[۳۲].

مقتضای قاعده، مهمل شمردن بشر بن بشّار نیشابوری است؛ ولی از تعبیر شیخ طوسی که وی را عموی ابو عبدالله شاذانی معرفی کرده، می‌‌توان حُسن حال وی را دریافت.[۳۳]

منابع

پانویس

  1. در بعضی اسناد بشیر بن بشار ثبت شده است.
  2. ر.ک: رجال الطوسی، ص۳۸۴، ش۵۶۵۶؛ منهج المقال فی تحقیق أحوال الرجال، ج۳، ص۴۵، ش۷۷۸؛ نقد الرجال، ج۱، ص۲۷۸، ش۷۱۵؛ مجمع الرجال، ج۱، ص۲۶۴؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۲۱؛ تکملة الرجال، ج۱، ص۳۱۴؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۸۶، ش۱۹۵۱؛ تنقیح المقال، ج۱۲، ص۲۴۳، ش۳۰۲۴؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۸، ش۲۱۰۴؛ أعیان الشیعه، ج۳، ص۵۷۱؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۳۲۲، ش۱۱۰۵ و ج۱۲، ص۴۴، ش۱۱۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۲۰، ش۱۷۳۶.
  3. امام کاظم(ع) مراد است.
  4. «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  5. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۴۸۳ به گزارش از الکافی، ج۱، ص۱۰۲، ش۹. این حدیث در التوحید (صدوق)، ص۱۰۱، ح۳ نقل شده؛ لکن به جای سهل بن زیاد نام أبو سعید الآدمی ذکر شده که کُنیه سهل بن زیاد بوده و به جای کتبتُ إلی الرجل جمله کتبتُ إلی أبی الحسن(ع) ثبت شده است.
  6. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 520.
  7. مراد از أبو عبدالله الشاذانی، محمد بن أحمد بن نعیم، أبو عبدالله الشاذانی النیسابوری است که با عنوان‌های محمد بن أحمد بن نعیم بن شاذان، محمد بن شاذان، محمد بن أحمد بن نعیم و محمد بن نعیم بن شاذان در کتاب‌های رجال و اسناد روایات از وی یاد شده و از اصحاب امام عسکری(ع) است. (رجال الطوسی، ص۴۰۲، ش۵۸۹۷) وی امام زمان(ع) را نیز ادراک کرده است. در روایتی چنین آمده است: «عن آدم بن محمد، قال: سمعت محمد بن شاذان بن نعیم یقول: جمع عندی مال الغریم(ع)، فأنفذت به إلیه و ألفیت فیه شیئا من صلب مالی، قال: فورد فی الجواب: قد وصل إلی ما انفذت من خاصة مالک، فیها کذا و کذا تقبل الله منک». رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۵۹۱، ش۱۱۰۶).
  8. رجال الطوسی، ص۳۸۴، ش۵۶۵۶.
  9. از اصحاب امام جواد(ع) و پدر شخصیت جلیل القدر فضل بن شاذان است: {{عربی|شاذان بن الخلیل، والد الفضل بن شاذان النیسابوری. (رجال الطوسی، ص۳۷۶، ش۵۵۵۹).
  10. ر.ک: تنقیح المقال، ج۱۲، ص۲۴۴، ذیل ش۳۰۲۴.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 521.
  12. رجال الطوسی، ص۳۸۴، ش۵۶۵۶.
  13. و من مسائل داوود الصرمی... قال: و حدثنی بشر بن بشّار النیسابوری، قال: سألته عن الصلاة فی الفنک، و الفراء، و السّمور، و السّنجاب، و الحواصل التی تصطاد ببلاد الشرک أو بلاد الإسلام، أیصلی فیها بغیر تقیة؟ قال(ع): صل فی السنجاب و الحواصل الخوارزمیة، ولا تصل فی الثعالب و السمور. (السرائر ابن ادریس، ج۳، ص۵۸۲).
  14. « حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس، عن أبیه، عن أبی سعید الآدمی، عن بشر بن بشار النیسابوری، قال: کتبت إلی أبی الحسن(ع) بأن من قبلنا قد اختلفوا فی التوحید، منهم من یقول هو جسم، و منهم من یقول صورة، فکتب(ع): سبحان من لا یحد، ولا یوصف، ولا یشبهه شیء، و لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر». (التوحید (صدوق)، ص۱۰۱، ح۱۳).
  15. « حدثنا محمد بن الحسن، قال: حدثنا أحمد بن إدریس و محمد بن یحیی العطار جمیعا، عن محمد بن أحمد بن یحیی، عن علی بن محمد، عن بعض أصحابنا، عن بشر بن بشار قال: قلت للرجل - یعنی أبا الحسن(ع) - ما حد المؤمن الذی یعطی الزکاة؟ قال(ع): یعطی المؤمن ثلاثة آلاف، ثم قال: أو عشرة آلاف و یعطی الفاجر بقدر لأن المؤمن ینفقها فی طاعة الله عزوجل و الفاجر فی معصیة الله - تعالی -». (علل الشرائع، ج۲، ص۳۷۲، ح۱).
  16. ر.ک: طبقات رجال الکافی، ص۷۹.
  17. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 521-522.
  18. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۱۰۲، ش۹؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۶۲، ح۵۳۹۴.
  19. روی عن الرضا(ع)، یکنی أبا سلیمان، و بقی إلی أیام أبی الحسن صاحب العسکر(ع). (رجال النجاشی، ص۱۶۱، ش۴۲۵).
  20. ر.ک: رجال الطوسی، ص۱۱۳، ش۱۱۱۹. (بشر بن بشار واقع در سند روایت).
  21. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 522-523.
  22. محمد بن أحمد بن یحیی عن أحمد بن محمد عن داوود الصرمی قال: حدثنی بشیر بن یسار قال:.... (الاستبصار، ج۱، ص۳۸۴).
  23. جامع الرواة، ج۱، ص۱۲۱.
  24. و نقل الجامع روایة داوود الصرمی عنه فی صلاة فنک الاستبصار و فی باب خزه إلا أن خبریه بلفظ بشیر بن بشار مجردا؛ مع أن الظاهر کونه أرفع طبقة؛ فراوی راویة أحمد الأشعری الذی من أصحاب الرضا(ع) و هذا من أصحاب الهادی(ع). (قاموس الرجال، ج۲، ص۳۲۳).
  25. داوود الصرمی. له مسائل، أخبرنا بها عدة من أصحابنا، عن أبی المفضل، عن ابن بطة، عن أحمد بن أبی عبدالله، عنه. (الفهرست (طوسی)، ص۱۲۵، ش۲۷۸).
  26. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 523-524.
  27. تنقیح المقال، ج۱۲، ص۲۴۴، ضمن ش۳۰۲۴.
  28. علل الشرائع، ص۳۷۲، ح۱.
  29. الاستبصار، ج۱، ص۳۸۴، ح۱۴۵۷.
  30. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 524-525.
  31. ر.ک: رجال الطوسی، ص۳۸۴، ش۵۶۵۶.
  32. حاله مجهول. (تنقیح المقال، ج۱۲، ص۲۴۴، ضمن ش۳۰۲۴).
  33. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 525-526.