تفسیر تستری (کتاب)
تفسیر تستری کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم میباشد. این کتاب اثر ابومحمد سهل بن عبدالله تستری است و انتشارات دارالکتب العلمية انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]
تفسیر تستری | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسنده | ابومحمد سهل بن عبدالله تستری |
ناشر | انتشارات دارالکتب العلمية |
محل نشر | بیروت، لبنان |
سال نشر | ۱۴۲۳ق، ۱۳۸۱ش ش |
دربارهٔ کتاب
تفسیری با این نام بهعنوان تألیف ابومحمد سهل بن عبدالله تستری متوفای ۲۸۳ ه. ق با تعلیقه و حواشی محمد باسل عیون السعود در سال ۱۳۲۳ ه. ق - ۲۰۰۲ م در دار الکتب العلمیة بیروت چاپ و منتشر شده و اکنون موجود است.
این تفسیر با نام تفسیر القرآن العظیم نیز چاپ شده[۲] و برخی، از چاپ این تفسیر در مصر در سال ۱۳۲۶ ه. ق و تجدید چاپ آن در سال ۱۳۲۹ ه. ق نیز خبر دادهاند[۳]، ولی از آن چاپها نسخهای در دسترس ما نیست.
این تفسیر را از تألیفات تستری به شمار آوردهاند[۴] و همانگونه که گذشت، با همین عنوان چاپ شده است، ولی از مطالب آن به دست میآید که تستری این تفسیر را ننوشته است و شخص یا اشخاص دیگری اقوال او را در این تفسیر گرد آوردهاند؛ زیرا در آغاز خطبۀ کتاب، سندی ذکر شده که واسطۀ پنجم آن میگوید: در سال ۲۷۵ ه. ق از ابا محمد بن عبد الله تستری شنیدم که میگفت[۵] تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ با عبارت "قال ابوبکر: سئل سهل عن معنی ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ فقال شروع شده است[۶] و عبارتهای "قال سهل"، "سئل سهل"، "قال ابو بكر: قيل لسهل"، "قال ابو بكر: قلت لسهل" و "سمعت سهلا يحكي" در این تفسیر فراوان به چشم میخورد[۷]؛ همچنین اخباری درباره تستری[۸] و شرح سخنان وی[۹] و حتی خبر احتضارش[۱۰] و برخی حوادث بعد از گذشتش[۱۱] نیز در این تفسیر آمده است که اینها همه شواهدی روشن است بر اینکه نگارندۀ این تفسیر سهل تستری نبوده [۱۲]، و در نتیجه مؤلف آن نامعلوم است.
برخی گفتهاند: ابوبکر بلدی از مهمترین افرادی است که در گردآوری اقوال تستری اهتمام فوقالعاده داشته و نام وی در این تفسیر فراوان تکرار شده است[۱۳] و برخی بعید ندانستهاند که ابوبکر این تفسیر را تبویب و به حسب سورههای قرآن مرتب کرده و برخی روایات تاریخی و سیرۀ شخصی سهل را در آن گنجانده باشد[۱۴] و حتی برخی بدون تردید گردآورنده آن را ابو بکر معرفی کردهاند [۱۵]، ولی بر این مدعا شاهد روشن وجود ندارد و تکرار نام وی در این تفسیر نیز نمیتواند دلیل این مدعا باشد؛ زیرا ممکن است شخص دیگر سخنان ابو بکر و سؤالهای وی از سهل را در این تفسیر آورده باشد، بلکه سند آغاز خطبه که ابو بکر در آن واسطۀ دوم است[۱۶] و تعبیرهای "قال ابو بکر" در این تفسیر[۱۷]، این احتمال را که مؤلف این تفسیر ابو بکر باشد، به کلی از بین میبرد.
در هر صورت حجم این تفسیر در چاپی که در اختیار ما است، ۲۴۰ صفحه میباشد که حدود ۱۲ صفحۀ آن مقدمه محقق و حدود ۲۸ صفحه آن فهرستهای کتاب و حدود ۲۰۰ صفحه متن تفسیر است و بیشتر آن، اقوال و آرای تفسیری نقل شده از سهل تستری و روایات تفسیری نقل شده به واسطۀ او است، ولی باتوجه به اقوال و آرای تفسیری سهل در تفسیرهای دیگر، معلوم میشود که این تفسیر همۀ اقوال و آرای تفسیری او را دربر ندارد[۱۸].
متن این تفسیر با یک مقدمۀ هفت صفحهای با عنوان «خطبۀ کتاب» آغاز شده که مشتمل بر روایاتی است در ترغیب به فهم قرآن و هدایت گرفتن از آن، اشاره به اینکه هر آیهای از قرآن چهار معنا (ظاهر، باطن، حد و مطلع) دارد، بیان منظور از ظاهر، باطن، حد و مطلع قرآن، و بیان اوصاف طالبان فهم قرآن با استناد به آیات و روایات، و در ادامه به صورت مزجی[۱۹] و ترتیبی به تفسیر آیهها و جملههایی از قرآن پرداخته شده است. این تفسیر تمام سورههای قرآن را دربر دارد، ولی در هر سوره تمام آیات تفسیر نشده است، بلکه آیهها یا جملههایی از هر سوره گزینش شده[۲۰]، گاهی با اختصار و بدون مستند[۲۱] و گاهی با تفصیل[۲۲] و با استناد به آیات[۲۳] یا روایات نقل شده از پیامبر (ص)[۲۴]، امیر مؤمنان علی (ع)[۲۵]، یا آرای نقل شده از صحابه و تابعین[۲۶] و یا اشعار عرب[۲۷]۰ تفسیر شده است. بیشتر مطالب و روایات به نقل از تستری است، ولی در مواردی مطالبی از غیر او یا بدون استناد به وی نقل شده است[۲۸].
روایات گاهی با سند آورده میشود، ولی بیشتر روایات آن مرسل (بدون سند) و بدون ذکر مآخذ است و محقق این تفسیر آدرس روایات را از مصادر اهل تسنن در پاورقی صفحهها آورده است.
در برخی آیات، به بیان ظاهر جملهها[۲۹] و در برخی، به ذکر معانی باطنی، اشاری و عرفانی آنها اکتفا[۳۰] و در مواردی ظاهر و باطن آیات هردو بیان شده است[۳۱]. برخی این تفسیر را به لحاظ اینکه معانی باطنی، اشاری و عرفانی فراوانی دربر دارد و بیشتر محتوای آن از سهل تستری نقل شده - و او یکی از بزرگان صوفیه معرفی شده است[۳۲] - از مهمترین کتابهای تفسیر اشاری و از مهمترین تفسیرهای صوفیه و اهل عرفان به شمار آوردهاند[۳۳]، ولی باید توجه داشت که در این تفسیر اگر بیان ظاهر آیات بیشتر از بیان معانی باطنی و اشاری آنها نباشد، از آن کمتر نیست.
برخی سهل بن عبدالله شوشتری را که این تفسیر منسوب به وی و دربردارندۀ سخنان و آرای تفسیری نقل شده از او است، در شمار مفسران شیعه آوردهاند[۳۴]، ولی افزون بر اینکه شاهدی بر شیعه بودن وی در دست نیست، در این تفسیر مطالبی وجود دارد که نشان میدهد مؤلف آن از اهل تسنن بوده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- در آغاز خطبه کتاب صلوات بر پیامبر (ص) به روش اهل تسنن بیان شده است[۳۵].
- در سوره حمد یک چهارم مطالب و روایات دربارۀ «آمین» و ترغیب به گفتن آن بعد از قرائت سورۀ حمد است[۳۶] که این با فرهنگ اهل تسنن مطابقت دارد.
- اکثر قریب به اتفاقروایات این تفسیر از مصادر اهل تسنن میباشد و از دوازده امام، به جز امیر مؤمنان علی (ع)، بسیار اندک روایت نقل شده[۳۷] و بیشتر روایات آن از صحابه و تابعین است که این نیز با روش تفسیری اهل تسنن مطابقت دارد.
- به آیات امامت و فضائل اهل بیت پیامبر (ع) و روایات مربوط به آنها توجه نشده است.
- سخنانی در وصف ابو بکر و عمر آمده[۳۸] که با اعتقادات اهل تسنن مناسبت دارد.
- ﴿الْقُرْبَى﴾ در آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۳۹] به نقل از حسن بصری، به کسانی که با اطاعت خدا به درگاه وی تقرب بجویند، تفسیر شده[۴۰] که این با دیدگاه شیعه در تفسیر این آیه مخالف است.[۴۱]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
دریافت متن
پانویس
- ↑ وبگاه کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران
- ↑ دار الکتب العربیة در مصر این تفسیر را در ۱۳۶ صفحه با نام تفسیر القرآن العظیم چاپ کرده است.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۹ (مقدمة المحقق)؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۳۴؛ سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعرّبة، ج۱، ص۶۳۵؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۳۴؛ سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعرّبة، ج۱، ص۶۳۵؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۱۸؛ عمر رضا کحاله این تفسیر را با عنوان تفسیر القرآن الکریم از تألیفات وی به شمار آورده است. کحاله، معجم المؤلفین، ج۴، ص۲۸۴؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۲۸؛ علوی مهر، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص۱۶۵.
- ↑ تفسیر التستری، ص۱۵.
- ↑ تفسیر التستری، ص۲۲.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۶، سطر ۷ و ۱۱، و ص۱۷-۱۸، ۱۹ و سطر ۳، ۱۱ و ۱۶، و ص۲۰، ۲۲، ۲۳، ۲۴ و ۲۵، سطر ۲، ۴ و ۱۲، و ص۲۶، سطر ۱۷ و ۲، و ص۲۷، ۳۳ و ۳۵.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۸۸، ۱۶۲، ۱۷۰ و ۲۱۲.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۶.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۷۶.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۵۹.
- ↑ محقق این تفسیر نیز این نکته را در مقدمه تفسیر بیان کرده است (ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۲).
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۳.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۳.
- ↑ ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۸۰؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۲، ص۵۴۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۵.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۱، ۲۲، سطر ۳ و ۱۱، ص۲۶، ۲۷، ۳۴ و ۳۵.
- ↑ محقق این تفسیر مواردی را از تفسیر قرطبی آدرس داده که در آنها اقوالی از تستری نقل شده و در این تفسیر نیامده است (ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۳).
- ↑ یعنی جملهها و کلمات قرآن با بیانات تفسیری مخلوط آورده میشود.
- ↑ برای مثال، در تفسیر سورۀ حمد آیۀ هفت تفسیر نشده است و در سورۀ بقره پس از تفسیر ﴿أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ﴾ به تفسیر ﴿فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا﴾ و پس از آن به تفسیر ﴿وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ﴾ و پس از آن به تفسیر ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ منتقل شده است (ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۳، ۲۴، ۲۶ و ۲۷).
- ↑ برای نمونه ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۳ (تفسیر ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ و ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ﴾)، ص۲۶ (تفسیر ﴿لَا رَيْبَ فِيهِ﴾)، ص۳۱ (تفسیر ﴿لَا شِيَةَ فِيهَا﴾ و ﴿فَادَّارَأْتُمْ﴾).
- ↑ برای دیدن نمونههای آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۵ (تفسیر ﴿الم﴾) ص۲۶ (تفسیر ﴿هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾) و ص۲۷ (تفسیر ﴿وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا﴾).
- ↑ برای دیدن نمونههای آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۳ (تفسیر ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾ و ﴿إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾)، ص۲۶ (تفسیر ﴿هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾)، ص۲۸ (تفسیر ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾)، ص۳۱ (تفسیر ﴿وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ﴾)، و ص۷۶ (تفسیر ﴿قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ﴾).
- ↑ برای دیدن نمونههایی از آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۳، ۲۴، ۲۹، ۳۰، ۳۱ و ۴۲.
- ↑ برای دیدن نمونههایی از آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۲، ۲۵، ۴۳، ۴۶ و ۴۹.
- ↑ برای دیدن نمونههایی از آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۵ (ابن عباس و ضحاک)، ص۲۹ (عبد الله بن عمر)، ص۳۵ و ۵۳ (عبد الله بن مسعود)، ص۴۲ (مجاهد، طاووس، حسن بصری و قتادة)، و ص۴۳ (سدّی، و زید بن اسلم).
- ↑ برای دیدن نمونههایی از آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۳۴، ۳۸، ۴۸، ۶۸ و ۲۰۵.
- ↑ برای دیدن نمونههایی از آن ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۶ و قوله: صدر «نور» ای موضع النور... ص۲۲ قال ابو بکر: ای بنسیم روح الله... ص۲۷ "فاکبر الاضداد..." ص۵۹ (داستان گرفتاری عمرو بن لیث متوفای ۲۸۹ ه.ق).
- ↑ برای مثال ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۳ (تفسیر «آیات اول سوره حمد»).
- ↑ برای مثال ر. ک: تفسیر التستری، ص۳۱ (تفسیر ﴿الصَّلَاةَ﴾ به وصلة المعرفة)، ص۱۸۲ (تفسیر ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾ به نور بصر القلب و نور بصر عین الرأس)، ص۶۴ (تفسیر ﴿إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ﴾)، و ص۱۱۵ (تفسیر ﴿وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ﴾، ﴿وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ﴾، ﴿وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ﴾).
- ↑ برای مثال ر. ک: تفسیر التستری، ص۵۳ (تفسیر ﴿وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾).
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۴.
- ↑ ر. ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۷۹ و ۳۸۰؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۲، ص۵۳۹ و ۵۴۰.
- ↑ ر. ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۲۸ و ۵۲۹.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۵.
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۲۴.
- ↑ یک مطلب از امام حسن (ع) و یک مطلب از امام سجاد (ع) با تعبیر «حکی» در این تفسیر آمده است (ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۰۹ و ۲۰۵).
- ↑ ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۱۷، ۱۴۷، ۱۹۶ و ۲۰۸.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ گفته است: حکی عن الحسن فی هذه الآیة قال: من تقرب الی الله بطاعته و جبت له محبته؛ (ر. ک: تفسیر التستری، ص۱۳۹).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۴۹۱-۴۹۵.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه