حارث بن عقبة بن قابوس مزنی

آشنایی اجمالی

وی از قبیله مزینه، از عرب‌های شمالی و مضری است[۱]. بیشتر صحابه نویسان از او یاد کرده و یک گزارش درباره پذیرش اسلام و چگونگی شهادتش را ثبت کرده‌اند. گزارش چنین است که حارث بن عقبه همراه عمویش وهب بن قابوس، با گوسفندان خود از کوه‌های مزینه[۲] برای دیدار با پیامبر به مدینه آمد که مدینه را خالی یافتند؛ زیرا که مردم برای نبرد احد به بیرون شهر رفته بودند. حارث بن عقبه و عمویش در این زمان اسلام آورده و به منطقه أحد نزد رسول خدا (ص) رفتند و با مشرکان به جنگ پرداخته و هر دو در همین نبرد به شهادت رسیدند[۳]. بنا به گزارش تکمیلی، از این دو نفر، ابتدا وهب با اجازه رسول خدا (ص) به نبرد پرداخت و به شهادت رسید و پس از آن حارث بن عقبه از آن حضرت رخصت خواست و در میدان جنگ به شهادت رسید[۴].

ابن عبدالبر[۵]، برای وی عنوان مستقلی قرار داده و حادثه حضور او نزد پیامبر و شهادتش را گزارش کرده است. ابن اثیر[۶]، همان مطالب ابن عبدالبر را آورده و افزوده‌ای ندارد. ابن حجر[۷]، نیز نام او را در بخش اول الاصابه (صحابه) آورده است. شهادت و رشادت این دو مزنی تعجب مسلمانان را برانگیخت چنان که عمر بن خطاب، می‌‌گفت: بهترین و خوشایندترین مرگ برای وی، مرگ آن دو مزنی است[۸]. بعدها همین خاطره که در ذهن سعد بن ابی وقاص که خود شاهد حادثه بود، جای گرفته بود، با دیدن یک فرد مزنی زنده شد و از رشادت آن مرد مزنی در جنگ احد یاد کرد[۹]. نام این دو در فهرستی که از شهدای اُحد ارائه می‌شود، ثبت است[۱۰].[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۸۰.
  2. محل سکونت مزینه، میان مدینه و وادی القری قرار داشت؛ کحاله، عمر رضا، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۸۳.
  3. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۱.
  4. واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۷۵.
  5. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۱.
  6. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۴.
  7. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۱.
  8. بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۸.
  9. واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۷۶.
  10. واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۰۹.
  11. داداش نژاد، منصور، مقاله «حارث بن عقبة بن قابوس مزنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۸۰.