موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

دامداری و چوپانی از شغل‌ها‌ی انبیا و معصومان ذکر شده است. در روایتی آمده تمام پیامبران مدتی به چوپانی پرداخته‌اند و رسول خدا(ص) هم مدتی به چوپانی مشغول بوده است[۱]. موسی به شعیب تعهد داد که مدتی چوپان وی باشد[۲]. امام رضا(ع) در بیان ویژگی‌ها‌ی رسول خدا(ص) می‌فرمود: او یتیم، فقیر و چوپان و رسول اجیر بود که از قبل سواد نیاموخته بود و نزد معلمی نرفته بود؛ در عین حال کتابی به این عظمت آورد[۳]. برابر این نقل، حضرت(ص) مدتی چوپان بوده است و اجیربودن حضرت اشاره به زمانی است که برای خدیجه به تجارت پرداخته است[۴]. بخشی از درآمد معصومان از طریق دامداری بوده است. رسول خدا(ص) آن‌قدر دام داشت که افرادی به عنوان چوپان حضرت به حفاظت از دام‌ها مشغول بودند. ابوسالم[۵] یا ابوسلمی[۶] نام چوپان حضرت بوده است. پیامبر(ص) به درخواست مردی که قبل از هجرت در طائف، ایشان را در منزل خود پناه داده بود، دویست گوسفند همراه با یک چوپان داد[۷]. این خبر از داشتن گوسفند و نگهداری آن توسط پیامبر(ص) حکایت دارد.

از روایات استفاده می‌شود که داشتن گوسفند در منزل امری عمومی بوده و از گوسفند به برکت تعبیر می‌شده است[۸]. رسول خدا(ص) مسلمانان، حتی زنان را به داشتن گوسفند توصیه می‌کردند و آن را باعث برکت خانه می‌دانستند. این‌گونه اخبار نشان می‌دهد که رسول خدا(ص) و دیگر معصومان تلاش می‌کردند افراد را به کسب درآمد از راه دامداری تشویق کنند و از مشکلات اقتصادی آنان بکاهند و حتی از زنان بخواهند از فرصتی که دارند برای پرورش گوسفند استفاده کنند. پیامبر(ص) در هنگام ورود به منزل ام‌سلمه پرسید: چرا در خانه شما برکت نیست؟ ام‌سلمه پاسخ داد: برکت در خانه من هست. به نظر می‌رسد وجود پیامبر(ص) را برکت می‌دانسته. رسول خدا(ص) فرمود: خداوند سه برکت فرو فرستاده است: آب، آتش و گوسفند[۹]؛ بنابراین منظور حضرت از نبود برکت در خانه ام‌سلمه، نبود گوسفند بوده است.

امام باقر(ع) گوید: رسول خدا(ص) به عمه‌اش فرمود: چه چیزی مانع توست که در خانه‌ات برکت داشته باشی؟ عمه پیامبر پرسید: ای رسول خدا(ص)، برکت چیست؟ فرمود: گوسفندی که از شیرش استفاده شود. هر کس در خانه‌اش گوسفند شیرده باشد یا شتر شیرده یا گاو شیر ده، همه آنها برکت هستند[۱۰]؛ بنابراین لازم نیست داشتن دام در سطح وسیعی باشد، بلکه کمِ آن هم برکت است و خانواده می‌تواند از شیر آن استفاده کند و به سلامتی خود و بچه‌هایش کمک نماید و اضافۀ آن را به دیگران بفروشد و زن به اقتصاد خانواده کمک نماید.

علی(ع) نیز در زمان ورود به منزل خواهرش، ام‌هانی، از نداشتن برکت یا گوسفند می‌پرسد[۱۱]. در روایات آمده به تعداد گوسفندانی که در منزل وجود دارد، ملائکه به تقدیس صاحب منزل می‌پردازند[۱۲] و کسانی که سی گوسفند داشته باشند، ملائکه به حراست از آنان می‌پردازند[۱۳]. امام صادق(ع) می‌فرماید: وقتی که خانواده‌ای یک گوسفند داشته باشد، خداوند روزی آنان را می‌رساند و بر آن می‌افزاید و یک مرحله از فقر از آنان دور می‌شود و زمانی که دو گوسفند داشته باشند روزی آنان زیاد و دو مرحله از فقر دور می‌شوند و زمانی که سه گوسفند داشته باشد، به‌کلی فقر از آنان دور می‌شود[۱۴]. آن حضرت به پسرش، اسحاق، توصیه می‌کند که گوسفند را برای نگهداری در منزل انتخاب کند، نه شتر[۱۵] و از پیامبر(ص) نقل می‌کند که بهترین مال گوسفند است[۱۶]. امام صادق(ع) خود نیز به این توصیه‌ها مقید بوده است. در خبری سخن از بچه‌گوسفندی است که موسی بن جعفر(ع) در کودکی داشته است[۱۷]. این خبر از داشتن گوسفند و دام توسط امام صادق(ع) حکایت دارد.

در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده که به بهداشت آغل و محل نگهداری گوسفند سفارش می‌کند و حتی توصیه می‌کند آب بینی گوسفند را پاک کنند[۱۸]؛ یعنی بهداشت حیوان را هم مراعات نمایند. اسحاق بن جلاب در خبری بیان می‌کند که برای ابوالحسن رضا(ع) گوسفندان زیادی خریدم. مرا خواند و وارد اصطبل خانه‌اش کرد و به دستور حضرت به جداسازی گوسفندان پرداختم[۱۹].

نکته دیگری که می‌توان از این توصیه استفاده کرد این است که لازم نیست افراد خانواده برای کمک به اقتصاد خانواده و برطرف‌کردن نیاز مالی منزل حتماً دست به کارهای مهم و به‌ظاهر پرسود بزنند؛ بلکه حتی زنان می‌توانند به مقدار توان خود در امور مالی خانواده شریک باشند. اگر در گذشته داشتن گوسفند این نقش حمایتی را داشته، امروزه صنایع دستی در خانه‌ها می‌تواند به کمک خانواده بیاید؛ همان‌گونه که در روایات به غَزل و ریسندگی زنان توصیه شده[۲۰] و از شغل‌ها‌ی خوب برای زنان معرفی شده است[۲۱].

البته در آن زمان شغل‌ها‌ی متعددی بوده است که معصومان به آن نمی‌پرداختند؛ ولی به‌تناسب به برخی شغل‌ها‌ی انبیای سلف اشاره می‌کردند؛ مانند زره‌سازی داوود پیامبر[۲۲] یا خیاطی ادریس نبی که محل آن را مسجد سهله در کوفه معرفی کرده‌اند[۲۳].[۲۴]

منابع

پانویس

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۲۳۳: «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع): قَالَ النَّبِيُّ(ص): إِنِّي كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَى الْإِبِلِ وَ الْغَنَمِ وَ أَنَا أَرْعَاهَا وَ لَيْسَ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَ قَدْ رَعَى الْغَنَمَ وَ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا قَبْلَ النُّبُوَّةِ».
  2. ﴿قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ «(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.
  3. شیخ صدوق، التوحید، ص۴۲۹؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۶۷: «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنَّهُ كَانَ يَتِيماً فَقِيراً رَاعِياً أَجِيراً لَمْ يَتَعَلَّمْ كِتَاباً وَ لَمْ يَخْتَلِفْ إِلَى مُعَلِّمٍ ثُمَّ جَاءَ بِالْقُرْآنِ الَّذِي فِيهِ».
  4. احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۱۰۶؛ ا‌بن‌حجر، الإصابه، ج۸، ص۱۰۰؛ تقی‌الدین احمد بن عدی مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۱، ص۱۵.
  5. شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۲۶۷.
  6. شیخ طوسی، الغیبة للحجه، ص۱۴۷.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۵۵.
  8. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۶۴۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۵۴۵.
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۵: «دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ فَقَالَ لَهَا: مَا لِي لَا أَرَى فِي بَيْتِكِ الْبَرَكَةَ، قَالَتْ: بَلَى وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّ الْبَرَكَةَ لَفِي بَيْتِي. فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ ثَلَاثَ بَرَكَاتٍ الْمَاءَ وَ النَّارَ وَ الشَّاةَ».
  10. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۵: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِعَمَّتِهِ: مَا يَمْنَعُكِ أَنْ تَتَّخِذِي فِي بَيْتِكِ بَرَكَةً؟ قَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْبَرَكَةُ؟ قَالَ: شَاةٌ تُحْلَبُ فَإِنَّهُ مَنْ كَانَ فِي دَارِهِ شَاةٌ تُحْلَبُ أَوْ نَعْجَةٌ أَوْ بَقَرَةٌ تُحْلَبُ فَبَرَكَاتٌ كُلُّهُنَّ».
  11. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۶۴۱.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۴؛ احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج‌۲، ص‌۶۴۳.
  13. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۵: «مَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ تَرُوحُ عَلَيْهِمْ ثَلَاثُونَ شَاةً إِلَّا لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَحْرُسُهُمْ حَتَّى يُصْبِحُوا».
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۴: «إِذَا اتَّخَذَ أَهْلُ بَيْتٍ شَاةً أَتَاهُمُ اللَّهُ بِرِزْقِهَا وَ زَادَ فِي أَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ مَرْحَلَةً فَإِنِ اتَّخَذَ شَاتَيْنِ أَتَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْزَاقِهِمَا وَ زَادَ فِي أَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ مَرْحَلَتَيْنِ فَإِنِ اتَّخَذُوا ثَلَاثَةً أَتَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْزَاقِهِمْ وَ ارْتَحَلَ الْفَقْرُ عَنْهُمْ رَأْساً».
  15. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۴: «إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): يَا بُنَيَّ اتَّخِذِ الْغَنَمَ وَ لَا تَتَّخِذِ الْإِبِلَ».
  16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۴: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): نِعْمَ الْمَالُ الشَّاةُ».
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۱۸: «عِيسَى شَلَقَانَ قَالَ: كُنْتُ قَاعِداً فَمَرَّ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى(ع) وَ مَعَهُ بَهْمَةٌ».
  18. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص‌۵۴۴: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): نَظِّفُوا مَرَابِضَهَا وَ امْسَحُوا رُغَامَهَا».
  19. ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۰۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۹۸.
  20. ابن‌اشعث، الجعفریات، ص‌۹۸‌: «عَنْ عَلِيٍّ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): وَ عَلِّمُوهُنَّ الْغَزْلَ».
  21. ابن‌اشعث، الجعفریات، ص‌۹۸‌: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): نِعْمَ شُغْلُ المَرْأَةِ الْمُؤْمِنَةِ الْغَزْلُ».
  22. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۷۴.
  23. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۴۹۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۱، ص‌۲۳۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، ص‌۳۷.
  24. ذاکری، علی اکبر، سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۳۰.