شریح بن ابی‌اوفی عبسی

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

شریح بن ابی‌اوفی عبسی از کسانی بود که همراه با مالک اشتر و عدی بن حاتم به طرف عثمان رفته بودند[۱]، اما پس از جنگ صفین از خوارج گردید. او نیز در اجتماع خانه عبدالله بن وهب رهبری خوارج را نپذیرفت. سپس جلسه سران خوارج در منزل وی تشکیل شد و آنجا بود که ایشان تصمیم به خروج از کوفه گرفتند. شریح در آن جلسه پیشنهاد کرد خوارج به سوی مدائن بروند و شهر را اشغال نموده و ساکنانش را اخراج کنند و پیکی نزد همفکرانشان به بصره بفرستند تا به آنها ملحق شوند. شریح بن ابی اوفی هنگام بیرون رفتن از کوفه و حرکت به سوی نهروان این آیه را می‌خواند[۲] ﴿فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ[۳]. وی در جریان جنگ نهروان فرماندهی جناح چپ خوارج را برعهده داشت و در این جنگ پای دیواری جای گرفت و از رخنه‌ای که بر دیوار بود مدتی جنگید و سه نفر از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) از قبیله همدان را کشت. قیس بن قیس بن معاویه دهنی انصاری به او حمله برد و پای او را قطع کرد، با این حال شریح هم چنان می‌جنگید. قیس بار دیگر به وی حمله برد و او را کشت[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰۷.
  2. تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵.
  3. «آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس می‌داشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش * و چون روی به سوی مدین نهاد گفت: امید است پروردگارم مرا به راه میانه رهنمون گردد» سوره قصص، آیه ۲۱-۲۲.
  4. تاریخ طبری، ج۴، ص۶۵.
  5. رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۲۳۷.