شعب در فقه سیاسی
مقدمه
تفرّق و پراکندگی و اجتماع[۱]؛ بنابراین از اضداد است. عدهای اصل آن را به معنای "مجتمع متشکل از تقسیمات اجتماع دیگر" گرفتهاند، تا هر دو معنای اجتماع و تفریق در آن گرد آید[۲].
﴿وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا﴾[۳].
کلمه شعب در اصطلاح به معنای تیره مانند عرب، عجم، ترک[۴] و نژاد مانند سفید، سیاه، زرد[۵] و جماعت بزرگتر از قبیله آمده است. ترتیب گروههای انسانی در زبان عربی چنین است (هر یک در درون مجموعه بزرگتر جای دارد): شعب، قبیله، عماره، بطن (حیّ)، فَخِذ، فصیله (خاندان)[۶].
مفهوم آیه سیزده سوره حجرات را عدهای از مفسران، نفی تفاخر به قومیت و فامیل میدانند. معنای آیه این است که ما شما را از یک پدر و مادر به وجود آوردیم و در قبایل و شعوب مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بازشناسید؛ نه اینکه به قبیله و خاندان خود تفاخر کنید. تقسیم قبایل و شعوب برای تکمیل اجتماعات انسانی از طریق ارتباطات متقابل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و تأمین نیازهای مختلف یکدیگر با استعدادها و تخصصها و امکانات جوامع دیگر است[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۶۸.
- ↑ «شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۶۸.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۰۰.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۳۲۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۶۶-۳۶۷.